
 
		
		
	-  واقعه رد الشمس
 
	
	
 
 
 
	
	
		
		
	
	
	
	
		
	
	
		
			
- 
	
	
		
		
			
				
				
				
					
 
واقعه رد الشمس
				
				
						
						
				
					
						
							الف: درباره اين جريان علاوه بر آن که بيشتر دانشمندان شيعه آن را در کتاب  هاي خويش آورده و تأييد کرده اند[1] بسياري از کتب معتبر اهل سنت نيز آن را  به طرق خويش روايت نموده و مورد قبول قرار داده اند[2] حتي برخي از  دانشمندان اهل سنت درباره تأييد اين جريان و رد اشکال هايي که به سند يا  متن روايت شده کتابي مستقل تأليف کرده اند.[3]
ب: امام علي ـ عليه السّلام ـ حداقل دوبار اين اعجاز را به عنوان يکي از  فضيلت ها و افتخارات خويش به مخالفان گوش زد نموده و آنان نيز آن را تأييد  نمودند يکي در احتجاج با ابوبکر پس از جريان سقيفه[4] و ديگري در روز شورا  خطاب به اصحاب شورا[5].
ج: جريان ردالشمس به عنوان يکي از موضوع هاي مسلم تاريخي در شعر بسياري از  شعراي قرن اول و دوم آمده است[6] از جمله سيد حميري اشعار معروفي در اين  زمينه دارد[7].
امّا شرح و توضيح اين جريان: همانطور که اشاره کرديم اين معجزه دوبار اتفاق  افتاده است در اين قسمت هر دو واقعه را بطور خلاصه از کتاب ارشاد شيخ مفيد  نقل مي کنيم.[8]
1. ردشمس در وهله اول به طوري که اسماء، ام سلمه، جابر انصاري، ابوسعيدي  خدري و گروهي ديگر روايت کرده اند چنين است که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه  و آله ـ در منزل خود بود و علي ـ عليه السّلام ـ هم حضور داشت هماندم  جبرئيل آمده وحي الهي آورده رسول خدا سر مبارک خود را روي پاي علي ـ عليه  السّلام ـ گذارد و سر برنداشت تا هنگامي که آفتاب غروب نمود علي ـ عليه  السّلام ـ که نماز عصر را بجا نياورده بود ناچار شد نمازش را در حالت نشسته  و رکوع و سجود را با اشاره به جاي آورد. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و  آله ـ پس از آن که به خود آمد به علي ـ عليه السّلام ـ فرمود نماز عصرت قضا  شد عرض کرد نمي توانستم نماز را به حالت عادي بخوانم به خاطر حالت وحي که  بر شما عارض شده بود و بر من تکيه داده بوديد. در اين هنگام خود پيامبر و  يا علي ـ عليه السّلام ـ به فرمان پيامبر از خداي متعال مي خواهد که خورشيد  را براي علي ـ عليه السّلام ـ که براي احترام به پيامبر نمازش را به حالت  عادي نخوانده ـ برگرداند و چنين مي شود دربارة مکاني که جريان اول رخ داد  اگرچه در روايت شيخ مفيد چنان که گذشت منزل پيامبر گفته شده امّا برخي ديگر  آن را «ضهياء» يا «صهباء»[9] و برخي آن را در «کراع الغميم»[10] و برخي  ديگر آن را مسجد فضيخ ـ در حوالي مدينه ـ دانسته اند.[11]
2. مرتبه دوم که پس از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ براي ايشان اتفاق  افتاد هنگامي بود که امام ـ عليه السّلام ـ و ياران او قصد عبور از رودخانه  فرات در منطقه بابل را داشتند و هنگامي که سپاهيان مشغول عبور دادن مرکب  ها و توشه ها از رودخانه بودند از نماز عصر غافل شدند امّا امام و برخي از  ياران نماز را به جاي آوردند. در اين هنگام خورشيد غروب نمود در حالي که  عدّه زيادي نماز عصر را نخوانده بودند آنان در اين باره با امام ـ عليه  السّلام ـ به گفتگو پرداختند. وقتي امام ياران خويش را اين گونه نگران ديد  از خداي متعال درخواست نمود تا خورشيد را برگرداند که سپاهيان نماز عصر را  به جاي آورند و چنين شد...)[12] ازنظر شرعغŒ چون اطاعت از رسول خدا عين  اطاعت از خداست لذا هيچ ايراد بر امام نيست.
						
					 
					
				 
			 
			
			
		 
	 
		
	
 
- 
	
 
		
		
		
	
 
	
	
	
	
	
	
	
	
	
	
	
	کلمات کلیدی این موضوع
	
	
	
		
		
			
				
				مجوز های ارسال و ویرایش
			
			
				
	
		- شما  نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
 
		- شما  امکان ارسال پاسخ را ندارید
 
		- شما  نمیتوانید فایل پیوست کنید.
 
		- شما  نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
 
		-  
 
	
	
	 	مشاهده قوانین 
	انجمن