و در جای دیگری فرمود:

«مـا مِنْ مُۆْمِنِ وَ لا مُۆْمِنَةٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلى رَاءْسِ یَتیمٍ تَرَحُّماً لَهُ اِلاّ كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ یَدُهُ عَلَیْها حَسَنَةً؛ (بحارالانوار، ج 72، ص 4)


هـر مـرد و زن با ایمانى كه از دلسوزى و مهر دست نوازش بر سر یتیمى بكشد، خداوند رحمان به هر تار مویى كه از زیر دست او بگذرد برایش ثواب مى نویسد.



علی را حلال کنید

روزى در كوچه‏هاى كوفه به تنهائى راه مى ‏رفت، همانند همه مسلمین در كمال سادگى با نرمى و آرامش و همه‏ جا را زیر نظر داشت، چون مسئول بود و نقش رهبریت جامعه را ایفا مى ‏كرد، در راه زنى را ملاحظه فرمود كه مشك آب بر دوش و ازنفس افتاده، به آرامى نزدیك آمد و آن زن را خسته و رنجیده خاطر یافت، مشك آب را بدوش گرفت تا زن مقدارى استراحت كند، در راه جویاى احوال آن زن شد؟ زن عرضه داشت: شوهرم در یكى از جنگها در سپاه على بن ابى طالب شهید شد، حال من و چند كودك یتیم، بدون سرپرست مانده و آهى در بساط نداریم.


امام على علیه السلام برگشت و آن شب را تا سپیده صبح به ناراحتى گذراند. صبح زنبیل طعامى با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه، كسانى از حضرت درخواست مى كردند زنبیل را بدهید ما حمل كنیم .