عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

از این مرحله که بگذریم، می‌رسیم به عیب جویی از دیگران! خودمان را بری از هرگناه و اشتباه می‌بینیم و دیگران را زیر ذره بین می‌گذاریم.


انگار که هیچ وقت دچار هیچ خطایی نشده‌ایم و همواره پاک و معصوم زندگی کرده‌ایم.


خود را پاک می‌دانیم و وظیفه خود که عیب‌های دیگران را پیدا و خودشان و به دیگران گوشزد می‌کنیم.
غافل از اینکه حقیقت چیزی غیر از آن چیزی است که ما می‌بینیم و شاید اگر ما در شرایط آن شخص بودیم و جایگاه او را داشتیم و زندگی با ما آنگونه رفتاری کرد که با او کرده ما به مراتب بدتر از او رفتار می‌کردیم.


پس یکبار هم که شده به خودمان بگوییم «عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت، که گناه دگران برتو نخواهند نوشت»


این روزها، روزهای تحول است، روزهای تربیت کردن خود، روزهای ویران شدن. ویران شویم تا شاید از ویرانه‌های وجودمان جوانه‌های عشق بروید.
یادمان باشد اگر گرسنگی و تشنگی به ما فشار آورد و گرما اذیتمان کرد بازهم شان ما این است که مهمان خدا هستیم و نگذاریم سختی روزه داریمان دیگران را به سختی بیندازد و «بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم»