حارث گفت: روزگارم به پایان رسیده است، اى امیر المؤمنین! دشمنى شیعیانت بر در خانهات مرا میسوزاند، امام علی(علیه السلام) فرمود:«دشمنى آنان در چه چیز است؟» حارث پاسخ داد: درباره تو و امتحان و گرفتارى از طرف تو، برخی از آنان درباره تو غلوّ کردهاند و تو را خدا میدانند، گروهی میانهرو هستند که تو را نه خدا میدانند، نه یک بشر عادى، دسته دیگر درباره تو سرگردان و شک دارند نمیدانند تو را پیشوا قرار دهند یا دیگرى را.
حضرت علی(علیه السلام) فرمود:«اى برادر همدانى! بهترین شیعیان من دسته وسط هستند، غلوّکنندگان و آنانى که شک دارند باید به این دسته ملحق شوند». سپس آنحضرت به پرسشهای دیگر حارث جواب داد و در ادامه فرمود: «ای حارث! قسم به خدایی که دل دانه را میشکافد و مخلوقات را آفریده! من و دشمنانم هنگام مرگ و نزد پُل صراط و حوض با هم روبرو میشویم و باید مرا بشناسند و به حقانیت من پی ببرند...».6
افرادی چون «ابو خالد کابلی»7، «اصبغ بن نباته» 8 «جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ»،9 «محمد بن عبدالله بن عبد المطلب»10، که در سند این حدیث به عنوان راوی وجود دارند در علم رجال مورد بررسی قرار گرفتهاند و علمای رجال، آنها را ثقه و مورد اطمینان دانستهاند.
پی نوشت:
6 شیخ مفید، الأمالی، محقق و مصحح: استاد ولى، حسین، غفارى، على اکبر، ص 3 - 7، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
7. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص 9 - 10، محقق و مصحح: شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
8 شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال طوسی)، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 57 و 93، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ سوم، 1427ق. ؛موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 221 مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق.
9 نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 127، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ ششم، 1365ش؛ علامه حلّى، حسن بن یوسف، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال، ص 34، منشورات المطبعة الحیدریة، نجف اشرف، چاپ دوم، 1381ق.
10 خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال، ص 252.