سوره مريم [19]
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25

موضوع: سوره مريم [19]

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    278

    RE: سوره مريم [19]

    (آيه 40)- اين آيه به همه ظالمان و ستمگران هشدار مى‏دهد اين اموالى كه در اختيار آنهاست، جاودانى نيست همان گونه كه حيات خود آنها هم جاودانى نمى‏باشد، بلكه وارث نهايى همه اينها خداست، مى‏فرمايد: «ما زمين و تمام كسانى را كه بر آن هستند به ارث مى‏بريم و همگى سر انجام به سوى ما باز مى‏گردند» (إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ).

    (آيه 41)- منطق گيرا و كوبنده ابراهيم (ع): در اينجا از قسمتى از زندگانى قهرمان توحيد، ابراهيم خليل پرده بر مى‏دارد و تأكيد مى‏كند كه دعوت اين پيامبر بزرگ- همانند همه رهبران الهى- از نقطه توحيد آغاز شده است.

    آيه مى‏گويد: «در اين كتاب [قرآن‏] از ابراهيم ياد كن» (وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ).

    «چرا كه او مردى بسيار راستگو و تصديق كننده (تعليمات و فرمانهاى الهى) و نيز پيامبر خدا بود» (إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا).

    در واقع بارزترين صفتى كه در پيامبران و حاملان وحى الهى لازم است همين معنى مى‏باشد كه آنها فرمان پروردگار را بى‏كم و كاست به بندگان خدا برسانند.

    (آيه 42)- سپس به شرح گفتگوى او با پدرش «آزر» مى‏پردازد- پدر در اينجا اشاره به عمو است- و چنين مى‏گويد: «در آن هنگام كه به پدرش گفت: اى پدر چرا چيزى را پرستش مى‏كنى كه نمى‏شنود و نمى‏بيند و نمى‏تواند هيچ مشكلى را از تو حل كند» (إِذْ قالَ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ وَ لا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً).

    اين بيان كوتاه و كوبنده يكى از بهترين دلايل نفى شرك و بت پرستى است چرا كه يكى از انگيزه‏هاى انسان در مورد شناخت پروردگار انگيزه سود و زيان است كه علماى عقايد از آن تعبير به مسأله «دفع ضرر محتمل» كرده‏اند.

    او مى‏گويد: چرا تو به سراغ معبودى مى‏روى كه نه تنها مشكلى از كار تو نمى‏گشايد بلكه اصلا قدرت شنوايى و بينائى ندارد.

    (آيه 43)- پس از آن، ابراهيم با منطق روشنى، او را دعوت مى‏كند كه در اين امر از وى تبعيت كند مى‏گويد: «اى پدر! علم و دانشى نصيب من شده كه نصيب تو نشده، بنا بر اين، از من پيروى كن (و سخن مرا بشنو) تا تو را به راه راست هدايت كنم» (يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا).

    من از طريق وحى الهى آگاهى فراوانى پيدا كرده‏ام و با اطمينان مى‏توانم بگويم كه راه خطا نخواهم پيمود و تو را به راه خطا هرگز دعوت نمى‏كنم.

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (08-09-2013)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •