انسان با بصیرت با دیدن این آثار و نشانهها قدر عمر خویش را دانسته و تلاش میکند با کارهای نیک و شایسته ماندگاری خویش در تاریخ و اذهان را رقم زند و نامی خوش از خویش به یادگار گذارد. از این روست که در قرآن به مۆمنان سفارش مینماید در زمین گردش کنند که در آن عبرتی برای صاحبان خرد و اندیشه است:
«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْل ... ». (روم.42)
سفر در طبیعت و دیدن آیات قدرت خداوندی آدمی را بیش از پیش با آفریدگار خویش مأنوس میسازد. از این رو خداوند در قرآن یکی از علل سفر کردن را اینگونه نام میبرد:
«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛ بگو: در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده است سپس (باز) خداست که نشئه آخرت را پدید مىآورد خداست که بر هر چیزى تواناست. (عنکبوت/20)
خداست که کوه، آسمان، دریا، زمین و تمام زیباییهای درون آن را خلق کرده است. بی اذن و اراده او هیچ موجودی تاب زندگی ندارد و نظام آفرینش با تدبیر او استوار و پابرجاست. دیدن این همه شکوه و زیبایی و نظم و استواری به انسان یادآوری میکند که قدرت تنها و تنها در دستان اوست و جز او از کسی نباید خوف و هراسی به دل راه داد. انسان عاقل میداند که جز در برابر چنین قدرتی نباید خضوع کرد و جز او نباید دل به کسی بست که هر کس با هر قدرتی، هر آنچه دارد در دستان اوست و اگر او بخواهد به آنی از کفش خواهد گرفت.
آری! سفر مجالی است برای تفریح و تفرج و با هم بودن. لحظاتی شیرین و به یادماندنی که لذتش تا سالهای سال کام آدمی را شیرین میسازد.
سکانداران دین علاوه بر آنکه به جنبههای مادی و لذتهای دنیایی سفر توجه نمودهاند؛ از پیروان خویش خواستهاند چشم دل به روی حقایق گشوده و قدری نیز تأمل کنند. و اگر چنین گردد دنیا و آخرت زیبا خواهد شد.
منبع : تبیان