فقط 18 ساله ها بخوانند
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: فقط 18 ساله ها بخوانند

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر کانون غریبه آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    نوشته ها
    1,463
    می پسندم
    176
    مورد پسند : 1,032 بار در 619 پست
    نوشته های وبلاگ
    16
    میزان امتیاز
    75
    وقتی مهارت‌های کاریتان را ارتقاء می‌دهید، روی کمتر، بیشتر تمرکز کنید.
    مثلاً ورزش کاراته را در نظر بگیرید، کمربند مشکی خیلی هیجان ‌انگیزتر از کمربند قهوه ‌ای به نظر می‌رسد. اما آیا کمربند قهوه ‌ای هیجان ‌انگیزتر از کمربند قرمز نیست؟ شاید برای خیلی‌ها اینطور نباشد. یادتان باشد جامعه ،متخصصین را تا اوج بالا می‌برد. این تلاش و زحمت است که اهمیت دارد اما به این شرط که در جهت‌های مختلف پراکنده نشود. پس تمرکزتان را روی یاد گرفتن کارهای کمتر و استاد شدن در آنها باریکتر کنید.

    آدم‌ها نمی‌توانند فکر بخوانند، به آنها بگویید که چه فکری می‌کنید.

    آدم‌ها هیچوقت نمی‌فهمند چه احساسی دارید مگر اینکه به آنها بگویید. رئیستان؟ بله، او نمی‌داند که آرزوی ترفیع دارید چون به او نگفته ‌اید. دختر زیبایی که دوستش دارید اما چون خجالت می‌کشید تابحال با او حرف نزده‌اید؟ بله، درست حدس زدید؛ بخاطر این روزش را در اختیارتان قرار نمی‌دهد که شما هم روزتان را در اختیار او قرار نداده ‌اید. در زندگی، باید با دیگران ارتباط برقرار کنید. باید دهانتان را باز کرده و با آنها صحبت کنید. باید به آدم‌ها بگویید که به چه فکر می‌کنید، به همین سادگی!

    زود تصمیم بگیرید و زود وارد عمل شوید.
    اگر شما وارد عمل نشوید یا فرصت‌های جدید را امتحان نکنید، یک نفر دیگر اینکار را خواهد کرد. با نشستن و فکر کردن درمورد آن نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید یا پیشرفت کنید. یادتان باشد، بین اینکه بدانید چطور کاری را انجام دهید و واقعاً آن را انجام دهید تفاوت زیادی وجود دارد. علم بدون عمل بی‌فایده است.

    تغییر را قبول کرده و در آغوش بکشید.
    یک موقعیت، بد باشد یا خوب، تغییر می‌کند. روی این می‌توانید حساب کنید. پس تغییر را در آغوش بکشید و بدانید که تغییر به دلیلی رخ می‌دهد. شاید همیشه اول کار ساده و واضح نباشد اما در آخر ارزشش را خواهد داشت.

    درمورد اینکه دیگران درموردتان چه فکری می‌کنند نگران نباشید.
    در اکثر مواقع اینکه بقیه چه فکری درمورد شما می‌کنند اهمیتی ندارد. وقتی من 18 سالم بود، نظر همکلاسی هایم تاثیر زیادی در تصمیماتم داشت. و گاهی اوقات آنها من را از ایده‌ ها و اهدافی که شدیداً باورشان داشتم، دور می‌کردند. الان می‌فهمم این روش زندگی واقعاً احمقانه بود مخصوصاً وقتی می‌فهمم که تقریباً همه این افراد که ایده ‌هایشان برایم خیلی مهم بود دیگر بخشی از زندگی من نیستند. به جز وقتی که می‌خواهید یک تاثیر اولیه عمیق روی کسی بگذارید (مثلاً در یک مصاحبه شغلی، اولین قرار ملاقات اولیه و از این قبیل)، اجازه ندهید ایده ‌های دیگران سر راهتان قرار گیرد. اینکه آنها چه فکر می‌کنند و درموردتان چه می‌گویند اصلاً اهمیتی ندارد. آنچه مهم است این است که خودتان درمورد خود چه فکر می‌کنید.

    همیشه با خودتان و دیگران صادق باشید.
    صادق زندگی کردن باعث آرامش فکر است و آرامش‌ فکر واقعاً ‌قیمتی.

  2. 2 کاربر پست غریبه عزیز را پسندیده اند .

    امیرحسین (08-05-2012), حسین زاده (08-04-2012)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •