در این قسمت از حدیث، دو نكته قابل تأمّل است:
اوّل اینكه جبرئیل با هیبت اصلی خود (با بال‌های گسترده) بر پیامبر فرود آمد. این مسئله نشان می‌دهد كه حامل پیامی بسیار مهم برای پیامبر بوده است؛ همچنان ‌كه برای اعلام امر رسالت هم با هیبت كامل بر رسول خدا ظاهر شد.
و نكته دوم اینکه واژه «یَأْمُرُكَ؛ خداوند به تو دستور می‌دهد»، متضمِّن این معناست كه دستور لازم ‌الاجراست؛ زیرا خداوند از عشق فراوان پیامبر و حضرت خدیجه به یكدیگر آگاه بود و می‌دانست چنین دستوری بر آن دو، سنگین و مشقّت‌ بار است. (4) ولی چون دستور، دستور الهی و لازم‌ الاجرا بود، پیامبر بر انجام آن، لحظه‌ای درنگ نكرد و از همان لحظه، امر الهی را شروع نمود؛ بدون اینكه واقعیّت امر را به حضرت خدیجه اطّلاع دهد.(5)

چلّه خاص برای امری مهم

«پیامبر در این چهل روز، روزه‌دار بود و در شب به عبادت می‌پرداخت.»(6)
و پس از سپری شدن چلّه ، جبرئیل، فرود آمد و گفت:
«ای پیامبر بزرگوار! خداوند به تو درود می‌فرستد و به تو دستوری می‌دهد كه برای هدیه و تحفه او آماده شوی.» پیامبر به او گفت: «تحفه پروردگار چیست؟» جبرئیل گفت: «من به آن آگاهی ندارم.» در آن وقت، میكائیل فرود آمد و با او ظرفی بود كه با پارچه‌ای از سندس [یا استبرق] پوشیده شده بود. آن را جلوی پیامبر گذارد.»
جبرئیل به پیامبر گفت:
«پروردگار به تو دستور می‌دهد كه از این غذا افطار كنی». ظرف را آشكار ساخت. در آن، خوشه‌ای خرمای تازه و خوشه‌ای انگور بود. رسول خدا از آنها میل فرمودند. بعد از آن، آب نوشید تا سیراب شد. پس اراده فرمود دست‌های خود را بشوید؛ جبرئیل بر دست‌هایش آب ریخت. میكائیل آن را شست ‌و شو داد و اسرافیل با دستمالی خشك كرد. آنگاه اضافه غذا را با ظرف آن به طرف آسمان بردند.»(7)

پی نوشت:

4) از این‌رو، در ادامه حدیث آمده است: «فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَی النَّبِیِّ وَ كَانَ لَهَا مُحِبّاً وَ بِهَا وَامِقاً؛ پس، آن بر پیامبر سنگین و سخت آمد؛ زیرا او عاشق و دلباخته همسر وفادار خویش بود.«
5) آن حضرت در روزهای آخر دوره، عمّار یاسر را به خدمت خدیجه فرستاد و به او فرمود:
«به خدیجه بگو: گمان نكن كه من از تو بریده و تو را رها كرده‌ام؛ بلكه پروردگارم برای اجرای آن به من دستور فرموده است. در آن، خیر بیاندیش. خداوند هر روز به وجود تو به بزرگان فرشته‌ها افتخار می‌كند.»
6) فَأَقَامَ النَّبِیُّ أَرْبَعِینَ یَوْماً یَصُومُ النَّهَارَ وَ یَقُومُ اللَّیْلَ.
7) یَا مُحَمَّدُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَی! یُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ هُوَ یَأْمُرُكَ أَنْ تَتَأَهَّبَ لِتَحِیَّتِهِ وَ تُحْفَتِهِ. قَالَ النَّبِیُّ یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَا تُحْفَةُ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ مَا تَحِیَّتُهُ قَالَ لَا عِلْمَ لِی...؛ كَشَفَ الطَّبَقَ فَإِذَا عِذْقٌ مِنْ رُطَبٍ وَ عُنْقُودٌ مِنْ عِنَبٍ فَأَكَلَ النَّبِیُّ مِنْهُ شِبَعاً وَ شَرِبَ مِنَ الْمَاءِ رِیّاً وَ مَدَّ یَدَهُ لِلْغَسْلِ فَأَفَاضَ الْمَاءَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ وَ غَسَلَ یَدَهُ مِیكَائِیلُ وَ تَمَنْدَلَهُ إِسْرَافِیلُ ارْتَفَعَ فَاضِلُ الطَّعَامِ مَعَ الْإِنَاءِ إِلَی السَّمَاءِ.