4.دخالت خانوادهها در امور اقتصادی زوج: این دخالتها باعث شکست احتمالی زوجها میشود، حتی اگر با نیت خیرخواهانه باشد. ادامه این دخالتها در امور اقتصادی، ممکن است باعث برهم خوردن زندگی زوج و حتی طلاق هم شود.
5.تحمیلکردن راه و رسم زندگی به زوج جوان: در بعضی از مناطق ایران که زندگی سنتی حکمفرماست، وقتی دختر جوانی به همسری پسری درمیآید، خانوادهها با بهانه بیتجربگی آنها، وادارشان میكنند در كنار خودشان زندگی کنند تا راه و رسم زندگی کردن را به آنها بیاموزند! اما سوال اینجاست اگر دختر و پسر راه و رسم زندگی را نمیدانند، چرا اجازه نمیدهند این آموزشها را مادر به دختر بدهد و بعد ازدواج كند؟ چرا باید دختری را در سنین پایین بهعنوان عروس انتخاب کنند که چیزی از زندگی نمیداند؟ دلیل آن شاید این باشد که میخواهند عروس نوجوان را با ارزشهای خانوادگی خود بزرگ کنند و عادت بدهند. متاسفانه این روش بهطور مطلق و قطعی، روشی شکستخورده است. نتیجه این همزیستی در سالهای اول زندگی، چیزی جز نفرت و کینه طولانیمدت بین عروس و مادرشوهر نخواهد بود. در دنیای امروز، دختران نوجوان بیش از پیش از طریق تلویزیون و رسانههای دیگر
راه و رسم زندگی مستقل را آموختهاند. گاهی والدین، بدون اینکه بخواهند زندگی فرزندشان را به هم بریزند، روشها و راهکارهایی به او پیشنهاد میکنند که چون براساس عواطف شکل گرفته، ممکن است كمتر منطقی باشد. هركس باید بداند بهترین مشاور در هر زندگی زناشویی، همسر است.
6.وجود افراد خودشیفته در خانوادههای زوجین: اگر در خانواده زوج، شخصی وجود داشته باشد که فقط به خواستهها و ایدههای خود بیندیشد و طرفین را وادار به اجرای خواستههایش کند، بدون اینکه کوچکترین توجهی به احساسات، عواطف و علایق آنها كند، زندگی را به بیراهه خواهد کشاند. افراد خودشیفته و خودمحور، دوست دارند تفکرات خود را به همه القا كنند، حتی اگر آن تفکرات با زندگی آنها سازگار نباشد.
7.وجود افرادی در خانواده زوج که به الکل یا موادمخدر اعتیاد داشته باشند: علاوه بر تاثیرات ناخوشایند این مساله در كودكان باید اشاره کرد که بیماران معتاد، قسمت زیادی از انرژی خانوادهها را به سمت خود معطوف میکنند و باعث ایجاد تعارض و اختلاف میشوند. آنها فضای خانه را به سمت بیانگیزگی و بیمسوولیتی میبرند.




					
						
					
						

					
					
					
						
  پاسخ با نقل قول
			