شیعه و عایشه، یهود و مریم (بررسی تهمت محمد بن عبد الله به شیعه)
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27

موضوع: شیعه و عایشه، یهود و مریم (بررسی تهمت محمد بن عبد الله به شیعه)

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    ریشه تهمت


    تمام بزرگان شیعه و علمای اعلام انبیاء را معصوم میدانند، و وجود هر امر تنفرانگیز را نیز از پیامبران و خانواده آن‌ها دور میدانند. یکی از همین امور

    دور دانستن پیامبران و همسران ایشان از زنا می‌باشد. از ابن عباس روایت است که هرگز زن پیامبری زنا نکرد چرا که این کار موجب تنفّر مردم از

    پیامبر و نقصان او می‌شود (9) حتی در داستان زنان حضرت نوح و لوط که به عنوان خائن در قرآن از آن‌ها یاد شده است مفسرین شیعه چنین

    فرموده‌اند: «به هر حال این دو زن به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند، البته خیانت آن‌ها هرگز انحراف از جاده عفت نبود، زیرا هرگز همسر هیچ

    پیامبری آلوده به بی‌عفتی نشده است، چنان که در حدیثی از پیامبر اکرم ص صریحا آمده است»، ما بغت امرأة نبی قط، همسر هیچ پیامبری

    هرگز آلوده عمل منافی عفت نشد (10) اما یکی از تهمت‌هایی که در این رساله به آن اشاره شده است و به هیچ وجه با عقاید شیعه سازگاری

    ندارد، سخنیست در مقابل این اعتقاد شیعیان که با آب و تاب بسیاری به آن پرداخته شده و در مطلب هفتم این رساله چنین آمده است: «ومنها

    نسبتهم الصدیقة الطیبة المبرأة عما یقولون فیها إلی الفاحشة وقد شاع فی هذه الأزمنة بینهم ذلک کما نقل عنهم...»وهمانطور که گفته شد در

    مطلب 28 نیز به مناسبت شباهت با یهود این مطلب را پیش می‌کشد. اما اینکه این مطلب از کجا آمده است ظاهرا چیزی جز آیه افک و مطالب

    پیرامون آن نمی‌باشد، به طوری که در مطلب هفتم به همین آیه اشاره نموده و شیعیان را مورد حمله قرار می‌دهد.

    پی نوشت:
    6. (نقش عایشه در تاریخ اسلام علامه عسکری ج 1 ص 45 و 46)
    7. (ترجمه المیزان ج 16 ص 414)
    8. (الدر المنثورفی تفسیر المنثور، سیوطی، ج 5 ص 183)
    9. (ترجمه جوامع الجامع، ج 6، ص 367)
    10. (تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 24، ص 301)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  2. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  3. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    آیات افک


    إِنَّ الَّذِینَ جَاءُو بِالْافْکِ عُصْبَةٌ مِّنکم لَا تحَْسَبُوهُ شَرًّا لَّکُم بَلْ هُوَ خَیرٌْ لَّکم لِکل امْرِیٍ مِّنهُْم مَّا اکْتَسَبَ مِنَ الْاثْم وَ الَّذِی تَوَلیَ کِبرَْهُ مِنهُْمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ، لَّوْ لَا إِذْ سمَِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًْا وَ قَالُواْ هَاذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ، لَّوْ لَا جَاءُو عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شهَُدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُواْ بِالشهَُّدَاءِ فَأُوْلَئکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ، وَ لَوْ لَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکم وَ رَحْمَتُهُ فیِ الدُّنْیَا وَ الاَْخِرَةِ لَمَسَّکم فیِ مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ، إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکم وَ تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکمُ مَّا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَ تحَْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَ هُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ

    وَ لَوْ لَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یَکُونُ لَنَا أَن نَّتَکلََّمَ بهَِاذَا سُبْحَانَکَ هَاذَا بهُْتَانٌ عَظِیمٌ، یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (11) «مسلّماً کسانی که آن تهمت عظیم را عنوان کردند گروهی (متشکّل و توطئه‌گر) از شما بودند امّا گمان نکنید این ماجرا برای شما بد است، بلکه خیر شما در آن است آن‌ها هر کدام سهم خود را از این گناهی که مرتکب شدند دارند و از آنان کسی که بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظیمی برای اوست! چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آن‌ها بود) گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغی بزرگ و آشکار است!؟

    پی نوشت:
    11. (سوره نور، آیه 11 الی 17)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  4. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  5. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    چرا چهار شاهد برای آن نیاوردند!؟ اکنون که این گواهان را نیاوردند، آنان در پیشگاه خدا دروغگویانند! و اگر فضل و رحمت الهی در دنیا و آخرت شامل شما نمی‌شد، به خاطر این گناهی که کردید عذاب سختی به شما می‌رسید! به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر می‌گرفتید، و با دهان خود سخنی می‌گفتید که به آن یقین نداشتید و آن را کوچک می‌پنداشتید در حالی که نزد خدا بزرگ است! چرا هنگامی که آن را شنیدید نگفتید: »ما حق نداریم که به این سخن تکلّم کنیم خداوندا منزّهی تو، این بهتان بزرگی است!؟ خداوند شما را اندرز می‌دهد که هرگز چنین کاری را تکرار نکنید اگر ایمان دارید! مجموعه این هفت آیه از سوره مبارکه نور، اشاره به داستانی دارد که به داستان افک معروف شده است و خبر از تهمتی می‌دهد که عده‌ای هم بدون تحقیق و طلب شاهد آن را پذیرفته و حتی در شیوع آن، دخالت هم داشتند، که به واسطه همین کار مورد سرزنش خداوند واقع شده‌اند. اما اینکه این داستان چه بوده و چه اتفاقی افتاده؟،


    به دو صورت در روایات ظاهر شده است و گویا همین آیه است که باعث شده تا این تهمت به شیعه زده شود و حال آنکه خود این آیه از تهمت زدن نهی می‌کند و می‌فرماید «یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» و نکته جالب دیگر آنکه تمام مفسرین و محدثین اهل تسنن این آیه را درشان عایشه میدانند. ولی برخی از مفسرین شیعه این آیه را مربوط به ماجرای دیگری دانسته و برخی دیگر نیز اشکالاتی به هردو نوع روایت دارند و هر دو را زیر سوال می‌برند، که اشاره خواهد شد؛
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  6. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  7. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    به دو صورت در روایات ظاهر شده است و گویا همین آیه است که باعث شده تا این تهمت به شیعه زده شود و حال آنکه خود این آیه از تهمت

    زدن نهی می‌کند و می‌فرماید «یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» و نکته جالب دیگر آنکه تمام مفسرین و محدثین اهل تسنن این

    آیه را درشان عایشه میدانند. ولی برخی از مفسرین شیعه این آیه را مربوط به ماجرای دیگری دانسته و برخی دیگر نیز اشکالاتی به هردو نوع

    روایت دارند و هر دو را زیر سوال می‌برند، که اشاره خواهد شد؛ لذا اگر قرار است کسی به واسطه این آیه و داستان آن، مستحق مذمت و طرد

    قرار بگیرد، علمای اهل تسنن می‌باشند نه کس دیگر، و اگر غیر از این آیه دلیل دیگری برای این تهمت خود به شیعیان دارند، باید آن را آشکار

    سازند و هرگز چنین نکرده و نخواهند کرد. البته این‌ها پا را از این فراتر نهاده و قائلند که شیعیان، زنان پیامبرانی همچون نوح و لوط را نیز نعوذ بالله

    اهل زنا میدانند و پسر ناخلف نوح را حرامزاده می‌دانند، و این تهمتی بس بزرگ بر شیعیان می‌باشد؛ که ما به یک نمونه از این تهمت‌ها اشاره

    می‌کنیم: «ثم إنهم لفرط جهلهم یدعون فی غیرها من نساء الأنبیاء، فیزعمون أن امرأة نوح کانت بغیًّا، وأن الابن الذی دعاه نوح لم یکن منه وإنما

    کان منها، وأن معنی قوله: »انَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ أن هذا الولد من عمل غیر صالح. ومنهم من یقرأ: «وَنَادَی نُوحٌ ابْنَهُ» یریدون ابن‌ها، و یحتجون بقوله:

    «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ» ویتأولون قوله تعالی: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا علی

    أن امرأة نوح خانته فی الفراش وأنها کانت قحبة. وضاهوا فی ذلک المنافقین والفاسقین أهل الإفک الذین رموا عائشة بالإفک والفاحشة ثم لم

    یتوبوا
    (12) اما ابتدا اشاره‌ای می‌کنیم به داستان افک، با توجه به داستان عایشه که اهل تسنن به اتفاق آن را نقل می‌کنند.»
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  8. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  9. #5
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    ماجرای عایشه


    «مورخین و راویان اهل سنت عموما در مراجعت از جنگ بنی المصطلق داستان افک و نزول آیه افک را از عایشه با مختصر اختلافی از عروة بن زبیر، سعید بن مسیب و علقمة بن و قاص، و عبید الله بن عتبه و برخی دیگر نقل کرده‌اند و همه سندها به عایشه منتهی می‌شود که او خود داستان را نقل کرده است. ما در آغاز قسمتهایی از آن را از روی نقل ابن هشام که از ابن اسحاق و او به چند واسطه از عایشه روایت کرده نقل می‌کنیم... عایشه گوید: هرگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می‌خواست سفر کند میان زنان خود قرعه می‌زد و هر کدام قرعه به نامش اصابت می‌کرد او را همراه می‌برد. در غزوه» بنی مصطلقنیز میان زنان خود قرعه زد و قرعه به نام من اصابت کرد و مرا با خود همراه برد. در سفرهای رسول خدا قرار بر این بود که هر گاه شتر برای سواری زنی که همراه بود آماده می‌شد، زن در میان کجاوه می‌نشست، آن گاه مردانی می‌آمدند و پایین کجاوه را می‌گرفتند و آن را بلند می‌کردند و بر پشت شتر می‌نهادند و ریسمانهای آن را محکم می‌کردند، سپس مهار شتر را می‌گرفتند و به راه می‌افتادند.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  10. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  11. #6
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    در مراجعت از غزوه «بنی مصطلق» هنگامی که رسول خدا نزدیک مدینه رسید، در منزلی فرود آمد، و پاسی از شب را در آن منزل گذراند، سپس بانگ رحیل داده شد و مردم به راه افتادند. عایشه گوید: برای حاجتی بیرون رفته بودم، و در گردنم گردنبندی از دانه‌های قیمتی «ظفار» بود، و بی آنکه توجه کنم، گردنبندم گسیخته بود و چون به اردوگاه رسیدم به فکر آن افتادم و آن را نیافتم، و مردم هم آغاز به رفتن کرده بودند. پس درپی گردنبند به همانجا که رفته بودم بازگشتم و پس از جستجو آن را یافتم. در این میان مردانی که شترم را نگهداری می‌کردند آمده بودند و به گمان اینکه در کجاوه نشسته‌ام آن را بالای شتر بسته و به راه افتاده بودند، و من هنگامی به اردوگاه بازگشتم که مردم همه رفته بودند و احدی باقی نمانده بود، پس خود را به چادر خود پیچیدم و در همانجا دراز کشیدم و یقین داشتم که وقتی مرا ندیدند در جستجوی من برخواهند گشت.
    عایشه می‌گوید: به خدا قسم، در همان حالی که دراز کشیده بودم صفوان بن معطل سلمی که برای کاری از همراهی با لشکر باز مانده بود، بر من گذر کرد. چون مرا دید، بالای سر من ایستاد و (چون پیش از نزول آیه حجاب مرا دیده بود) مرا شناخت و گفت: انا لله و انا الیه راجعون، همسر رسول خداست که تنها مانده است. سپس گفت: خدای تو را رحمت کند، چرا عقب مانده‌ای؟ اما من به وی پاسخ ندادم. سپس شتری را نزدیک آورد و گفت: سوار شو و خود دورتر ایستاد. سوار شدم و آن گاه صفوان نزدیک آمد و مهار شتر را گرفت و با شتاب در جستجوی اردو به راه افتاد، اما سوگند به خدا که نه ما به مردم رسیدیم و نه آن‌ها از نبودنم در کجاوه با خبر شدند، تا بامداد فردا که اردو در منزل دیگر پیاده شدند و ما هم به همان وضعی که داشتیم رسیدیم.
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  12. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  13. #7
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    عایشه می‌گوید: به خدا قسم، دیگر نتوانستم به دنبال کاری که داشتم بروم و همچنان بازگشتم و چنان می‌گریستم که می‌پنداشتم گریه جگرم را خواهد شکافت. پس به مادرم گفتم: خدا ترا بیامرزد، مردم چنین سخنانی می‌گویند، و توبه من هیچ نمی‌گویی؟ گفت: دختر جان، اهمیت مده، به خدا قسم که اتفاق می‌افتد زنی زیبا در خانه مردی باشد که آن مرد او را دوست می‌دارد و اگر هووهایی هم داشته باشد آن‌ها و دیگران درباره وی چیزهایی می‌گویند. وی گوید: در اثر همین قضیه میان اسید بن حضیر اوسی و سعد بن عباده خزرجی نزاعی در گرفت و نزدیک بود فتنه‌ای میان اوس و خزرج پدید آید. عایشه می‌گوید: رسول خدا نزد من آمد، علی بن ابی طالب و اسامة بن زید را خواست و در این باب با آن دو مشورت کرد. اسامه درباره من سخن به نیکی راند و گفت: ای رسول خدا از همسرت نه ما و نه تو جز نیکی ندیده‌ایم و آنچه مردم می‌گویند دروغ و یاوه است. اما علی (علیه السلام) گفت: ای رسول خدا زن بسیار است و شما هم می‌توانی زنی دیگر بگیری - تا آنجا که می‌گوید - رسول خدا گفت: ای عایشه تو را بشارت باد که خدا بی‌گناهی تو را نازل کرد، گفتم: خدا را شکر. پس رسول خدا بیرون رفت، و برای مردم خطبه خواند، و آیات نازل شده را بر آنان تلاوت فرمود، و سپس دستور داد تا مسطح بن اثاثه، حسان بن ثابت، حمنه دختر جحش (خواهر زینب) را که صریحا بهتان زده بودند، حد زدند. به روایت ابن اسحاق: بعدها معلوم شد که صفوان بن معطل سلمی مردی ندارد و نمی‌تواند با زنان آمیزش کند. او در یکی از غزوات اسلامی به شهادت رسید. نوشته‌اند که صفوان بن معطل هنگامی که از گفتار بهتان آمیز حسان بن ثابت و دیگران با خبر شد، روزی سر راه بر حسان گرفت و شمشیری بر وی فرود آورد و او را مجروح ساخت، و رسول خدا از حسان خواست تا از صفوان صرف نظر کند و در مقابل، نخلستانی به او داد و نیز کنیزی مصری به نام سیرین که عبد الرحمان بن حسان از وی تولد یافت
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  14. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  15. #8
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    حسان بن ثابت را در پشیمانی و معذرت خواهی از آنچه در این پیشامد گفته بود، اشعاری است که ابن اسحاق آن‌ها را نقل می‌کند. درباره حدی که بر حسان، مسطح و حمنه جاری شده، نیز اشعاری گفته‌اند؛ و این بود خلاصه داستان طبق روایات اهل سنت که در بیش از پانزده حدیث نقل شده و سند همه آن‌ها نیز به خود عایشه می‌رسد (13) طبق این روایات است که مفسرین اهل تسنن، شان نزول آیه افک را در باب داستان عایشه می‌دانند، که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم: و أجمع المسلمون علی أن المراد به ما فی الآیة ما وقع من الإفک علی عائشة أمّ المؤمنین، و إنما وصفه اللّه بأنه إفک، لأن المعروف من حال‌ها رضی اللّه عنها خلاف ذلک. (14) هذه الآیات تتضمن الإشارة إلی حادث قذف کاذب اتفق المفسرون و الرواة علی أنه فی شأن عائشة أم المؤمنین و عرف فی تاریخ السیرة النبویة باسم حدیث الإفک اقتباسا من الآیة الأولی فیما هو المتبادر... (15) مقدمة لهذه القصة، التی وقعت علی أشرف النساء، أم المؤمنین رضی اللّه عنها، و هذه الآیات، نزلت فی قصة الإفک المشهورة، الثابتة فی الصحاح و السنن و المسانید... (16) طبق اعتراف مفسرینی که به آن اشاره نمودیم، این نظر مورد اتفاق همه علمای اهل تسنن می‌باشد.

    پی نوشت:
    11. (سوره نور، آیه 11 الی 17)
    12. (آل رسول الله و اولیائه ج 1 ص 95)
    13. زندگانی حضرت محمد (ص)، رسولی محلاتی، ص 485
    14. (فتح القدیر، شوکانی، ج 4، ص 14)
    15. (التفسیر الحدیث، دروزت، ج 8، ص 380)
    16. (تیسیر الکریم الرحمن، آل سعدی، ص 665)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  16. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  17. #9
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    ماجرای ماریه


    همانطور که ذکر شد، برخی دیگر از علمای شیعه، شان نزول آیه افک را در باب همسر دیگر پیامبرصل الله علیه و آله، یعنی ماریه قبطیه دانسته‌اند. «فإن العامة رووا أنها نزلت فی عائشة و ما رمیت به فی غزوة بنی المصطلق من خزاعة و أما الخاصة فإنهم رووا أنها نزلت فی ماریة القبطیة و ما رمتها به عائشة و المنافقات ...»(17) البته بیان شد، که برخی بزرگان اشکالاتی به هر دو روایت وارد کرده‌اند. علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان می‌فرمایند: «این آیات به داستان افک اشاره می‌کند، که اهل سنت آن را مربوط به عایشه‌ام المؤمنین دانسته‌اند، ولی شیعه آن را درباره ماریه قبطیه مادر ابراهیم معتقد است، همان ماریه که» مقوقس «پادشاه مصر او را به عنوان هدیه برای رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرستاد، و هر دو حدیث- چه آن حدیثی که از سنی‌ها است و چه آن حدیثی که از شیعه‌ها رسیده- خالی از اشکال نیست...» (18) اما روایت ماجرای افک بر ماریه قبطیه همسر دیگر پیامبراسلام و مادر ابراهیم فرزند نبی اکرم (ص) چنین است: «وقتی ابراهیم درگذشت و پیامبر در غم و اندوه او فرو رفت، یکی از همسران پیامبر (برخی وی را عایشه دانسته‌اند) 19» به او گفت: چرا غمگینی؟ او فرزند تو نبود، او فرزند «ابن جریح» بود. پیامبر به علی فرمان داد که برود او را بکشد. وی با شمشیر به در باغی آمد که ابن جریح در آن‌جا کار می‌کرد. وقتی وی علی علیه السّلام را خشمگین دید، در را به روی علی باز نکرد. علی به داخل باغ رفت و او را تعقیب کرد. او از ترس علی بالای نخلی رفت، علی نیز بالای نخل رفت. در این حال، ابن جریح از ترس خود را به پایین افکند، ناگهان لباس‌های او کنار رفت و معلوم شد که اصلا آلت جنسی ندارد. علی حضور پیامبر رسید و جریان را بازگو کرد. (20)

    پی نوشت:
    17. (تفسیر القمی، ج 2، ص 99)
    18. (ترجمه المیزان، ج 15، ص 127)
    19. «ترجمه المیزان ج 15 ص 146»
    20. (فروغ ابدیت، سبحانی، ص 666)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  18. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

  19. #10
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    158
    ماجرای ماریه


    همانطور که ذکر شد، برخی دیگر از علمای شیعه، شان نزول آیه افک را در باب همسر دیگر پیامبرصل الله علیه و آله، یعنی ماریه قبطیه دانسته‌اند. «فإن العامة رووا أنها نزلت فی عائشة و ما رمیت به فی غزوة بنی المصطلق من خزاعة و أما الخاصة فإنهم رووا أنها نزلت فی ماریة القبطیة و ما رمتها به عائشة و المنافقات ...»(17) البته بیان شد، که برخی بزرگان اشکالاتی به هر دو روایت وارد کرده‌اند. علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان می‌فرمایند: «این آیات به داستان افک اشاره می‌کند، که اهل سنت آن را مربوط به عایشه‌ام المؤمنین دانسته‌اند، ولی شیعه آن را درباره ماریه قبطیه مادر ابراهیم معتقد است، همان ماریه که» مقوقس «پادشاه مصر او را به عنوان هدیه برای رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرستاد، و هر دو حدیث- چه آن حدیثی که از سنی‌ها است و چه آن حدیثی که از شیعه‌ها رسیده- خالی از اشکال نیست...» (18) اما روایت ماجرای افک بر ماریه قبطیه همسر دیگر پیامبراسلام و مادر ابراهیم فرزند نبی اکرم (ص) چنین است: «وقتی ابراهیم درگذشت و پیامبر در غم و اندوه او فرو رفت، یکی از همسران پیامبر (برخی وی را عایشه دانسته‌اند) 19» به او گفت: چرا غمگینی؟ او فرزند تو نبود، او فرزند «ابن جریح» بود. پیامبر به علی فرمان داد که برود او را بکشد. وی با شمشیر به در باغی آمد که ابن جریح در آن‌جا کار می‌کرد. وقتی وی علی علیه السّلام را خشمگین دید، در را به روی علی باز نکرد. علی به داخل باغ رفت و او را تعقیب کرد. او از ترس علی بالای نخلی رفت، علی نیز بالای نخل رفت. در این حال، ابن جریح از ترس خود را به پایین افکند، ناگهان لباس‌های او کنار رفت و معلوم شد که اصلا آلت جنسی ندارد. علی حضور پیامبر رسید و جریان را بازگو کرد. (20)

    پی نوشت:
    17. (تفسیر القمی، ج 2، ص 99)
    18. (ترجمه المیزان، ج 15، ص 127)
    19. «ترجمه المیزان ج 15 ص 146»
    20. (فروغ ابدیت، سبحانی، ص 666)
    اِلهی قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی.....

  20. کاربر مقابل پست طاهره وحیدیان عزیز را پسندیده است:

    محمد حسین (03-16-2012)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •