پيغمبر(صلی الله علیه واله) فرمودند: فاطمة بضعة منّى؛(37) يعنى فاطمه پاره تن من است.
2 - دومين مورد وقتى بود كه ابولبابه براى قبول شدن توبه خود، خود را به ستون بسته بود. پس آيه توبه نازل شد كه توبه ابولبابه مقبول است. حضرت زهرا(سلام الله علیها) خواستند او را از ستون باز كنند. ابولبابه گفت: من قسم خوردهام كه كسى جز رسول خدا(صلی الله علیه واله) مرا باز نكند.
پس پيغمبر گرامى اين جمله را فرمودند: «ان فاطمة بضعة منّى».(38)
3 - سومين مورد جايى بود كه وقتى پيامبر گرامى خواستند فاطمه(سلام الله علیها) را معرفى كنند، فرمودند: «هى بضعة منّى». روايت از ابنصباغ مالكى از مجاهد است:
خرج النبى(صلی الله علیه واله) و هو اخذ بيد فاطمه فقال: من عرف هذه فقد عرفها و من لم يعرفها فهى فاطمة بنت محمد و هى بضعة منّى و هى قلبى و روحى التى بين جنبى.(39)
4 - چهارمين مورد در شب عروسى فاطمه(سلام الله علیها) بود كه حضرت اين جمله را فرمود.
حضرت پيامبر(صلی الله علیه واله) «به حضرت زهرا» خطاب كرد و فرمود: اى دخترم، على(علیه السلام) خوب شوهرى است. با او مخالفت نكن. سپس به على(علیه السلام) خطاب كردند فرمودند: يا على (علیه السلام)، داخل خانه خود شو و با همسرت با مهر و محبت رفتار كن. سپس
اين جمله را فرمودند: «ان فاطمة بضعة منّى، يؤلمنى ما يؤلمها و يسرّنى ما يسرّها». مناقب خوارزمى، ص 353.
5 - پنجمين مورد را اهل سنت ذكر كردهاند: روزى على(علیه السلام) براى خواستگارى دختر ابوجهل پيش او رفت و حضرت پيغمبر(صلی الله علیه
واله) فرمود: «ان فاطمة منّى...». علماى اهل سنت گفتهاند: اين خبر در باره على(علیه السلام) رسيده است. چون او خواست دختر ابىجهل را به عقد ازدواج گيرد، رسول خدا(صلی الله علیه واله) بر او غضبناك شد و فرمود «هر كس فاطمه را اذيت كند...»(40)
پی نوشت :
37. سبل الهدى و الرشاد في سيرة خيرالعباد، محمد بن يوسف الصالحى الشامى، ج 11، ص 45.
38. الروض الانف، سهيلى، ج 2، ص 196.
39. الفصول المهمة في معرفة الائمة، ص 146.
40. مستدرك الحاكم، ج 3، ص 158 ؛ صحيح مسلم، ج 4، ص 1903، كتاب فضائل الصحابة، ح 95.