یک نکته ظریفی در این آیه است، توّجه بفرمایید و آن این است که بهتر از حضرت سلطان العارفین آن مطلبی است که حضرت شیخناالاعظم فرمودند. حضرت مفید عزیز فرمودند: صغیره و کبیره هم باز از ناحیه خود انسان است. چرا؟ چون این جا صراحت آیه این است: وقتی کتاب را به بنده می‌دهند، خودش می‌گوید: وای بر من! هیچ کوچک و بزرگی نیست که نوشته شده است؛ یعنی تقسیم بندی کوچک و بزرگ از ناحیه خود انسان است. این نکته لطیف و ظریفی است. خدا همه را ثبت کرده است، خود انسان است که بیان می‌کند: یکی صغیره است و یکی کبیره.





«یا وَیلَتَنا مال هذا الکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَة إلا أحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظلِمُ رَبِّکَ أحَداً»یعنی باز هم تقسیم بندی از طرف بشر است. بشری که وقتی گناه کوچک را انجام می‌داد، می‌گفت: گناه کوچک است، خیلی مهّم نیست! آن وقت دچار کبیره شد. آن موقعی که می‌گفت: نه! حالا خیلی از افراد گناه کردند، این گناه که در مقابل گناهان دیگران چیزی نیست؟! من که چیزی برنداشتم، خیلی از افراد اختلاس‌های میلیاردی کردند، این حقّ من است! گناه کوچک را پیش خودش کوچک فرض کرد، نگفت که مخالفت با امر خداوند است!