شهرستانى مى نويسد: شيعه كسانى هستند كه از على عليه السلام بالخصوص پيروى كرده و به امامت و خلافت او از طريق نص و وصيت قائل شده اند.(3)
بنابر اين شيعه، تاريخى جز اسلام، و سرآغازى جز مبدا پيدايش اسلام ندارد، و در حقيقت، اسلام و تشيع دو رويه يك سكه يا دو نيمرخ از يك چهره اند كه در يك زمان متولد شدهاند. در اصل هشتاد و ششم خواهد آمد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در نخستين روزهاى دعوت آشكار خود، بنى هاشم را جمع كرد و خلافت و وصايت على را به آنان اعلان نمود، و پس از آن نيز در مراحل مختلف، بخصوص در روز غدير خلافت اورا رسما اعلام داشت.
آرى، تشيع نه زاييده تبانى اهل سقيفه و نه فراورده حوادث دوران قتل عثمان و ديگر افسانه ها است، بلكه اين خود پيامبر گرامى بود كه با رهنمودهاى آسمانى مكرر خويش، بذر تشيع را براى اولين بار در دل صحابه غرس نمود و به مرور زمان آن را رشد داد و جمعى از اصحاب كبار (بزرگ ؛ عظیم الشأن)چون سلمان و اباذر را شيعه ناميد. مفسران اسلامى در تفسير آيه :اِنَّ اَّلذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مقصود از اين آيه على و شيعيان اوست.(4)اوُلئكَ هُم خَيرُالبَريَّة››( بينه/7) نقل كرده اند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
در تواريخ نام شيعيان على عليه السلام از صحابه و تابعين كه به خلافت بلا فصل او پس از پيامبر اكرم معتقد بودند آمده است كه ذكر اسامى آنان در اين مختصر نمى گنجد. تشيع به مفهوم يادشده، وجه مشترك ميان كليه شيعيان جهان است كه بخشى عظيم از مسلمانان گيتى را تشكيل مى دهند.شيعيان در طول تاريخ اسلام دوشادوش ساير مذاهب اسلامى در گسترش اسلام سهم عظيمى را ايفا كرده اند: علوم مختلف را پى ريزى، دولتهاى مهمى را پايه گذارى، و شخصيتهاى بسيار برجسته علمى و ادبى و سياسى را تقديم جامعه بشريت كرده اند، و اينك نيز در اكثر نقاط جهان حضور دارند.
پى نوشت:
3. ملل و نحل:1/131. 4. الدر المنثور:8/589، به نقل از جابر بن عبد الله، ابن سعيد خدرى، ابن عباس و عليعليه السلام.
منشور عقايد اماميه صفحه 149
استاد جعفر سبحانى