RE: اظهارات تکان دهنده سه عضو بريده از منافقين.
خیلی ها می خواهند فرار کنند ولی می ترسند
به گزارش مهر، این عضو جدا شده فرقه رجوی در ادامه می گوید : تعداد بسیار زیاد دیگری نیز هستند که میخواهند آنجا را ترک کنند، ولی از ترس جان و موقعیتشان جرات نمیکنند که عقایدشان را ابراز کنند. اینکه افراد میتوانند خودشان انتخاب کنند که در اشرف باشند یا نه، دروغی بیش نیست و این یک واقعیت غیر قابل انکار است که هرکس که موفق به فرار یا خروج از اشرف شده میتواند آن را شهادت دهد. متاسفانه آقای مسعود رجوی فکر میکند که با خون انسانها و جان آنها میتواند افکار توهم آمیز خود را پیش ببرد و در قرن 21 مثل سایر رهبران خودکامه در جهان کشورگشایی کند. رهبری که سالها خودش را پنهان کرده و اینگونه افراد خود را به کشتن دهد.
زندگی انسانها بیش از هر چیز دیگری در دنیا ارزش دارد و کسی حق ندارد برای زندگی کسی تصمیم بگیرد، چه رسد به اینکه آنها را مجبور به کشتن کنند.
درحالی که در این فرقه به صراحت و در جلسات عمومی گفته میشود که تنها کسی که در این سازمان ارزش دارد رهبری است و همه باید جانشان را فدای او کنند. سازمان مجاهدین در راستای سیاستهای فرقه گرایانه خود، همواره دخالتی آشکار در امور داخلی عراق داشته است، از جمله ستادهای خاصی به منظور این کار تشکیل شده، ستادهایی به نام روابط عراق، سیاسی و اجتماعی و مستمرا دخالت در امور عراق را در دستور کار خود قرار داده از جمله ایجاد حمایت از سازمان، ایجاد شورش و ناآرامی در کشور عراق با حمایتهای مادی کلان. من از همه مجامع بینالمللی درخواست میکنم برای کمک و یاری، برای آزاد کردن سایر اعضای باقی مانده در بند و در زندان این تشکیلات کمک کنند. با آنها مصاحبه آزاد و خصوصی انجام دهید و آنها را به کشورهای نخود پناه دهید. بنابراین من از همه شما درخواست کمک و یاری رساندن به اعضای محصور در تشکیلات فرقهای رجوی دارم .
اظهارات تکان دهنده عبداللطیف چهاردری
دیگر عضو گروهک تروریستی منافقین که موفق به فرار از اردوگاه مخوف اشرف شده است، در اظهارات خود در یک نشست مطبوعاتی در بغداد گفت : من عبداللطیف چهاردری به مدت 25 سال در فرقه رجوی بودم. من از 15 سالگی در این سازمان بودم و الان 40 سال دارم. در مقاطع مختلف مسئولیتهای مختلفی داشتم. من هم ضمن تایید صحبتهای خانم سنجابی، به دلیل فشارهایی که در این سالیان تحمل میکردم، تصمیم گرفتم از این سازمان جدا شوم، اما نمیتوانستم به سادگی از این سازمان جدا شوم.
چگونگی فرار از اردوگاه مخوف
شب ساعت سه از خواب بیدار شدم، از مسیرهای طولانی و صعب العبور عبور کردم تا به پستهای بازرسی مجاهدین برخورد نکنم و بازداشت نشوم. من ساعت 4 و 30 دقیقه خودم را به نیروهای عراقی معرفی کردم. نیروهای عراقی به من کمک کردند تا از آنجا خارج شوم.
اجازه دهید به یک نکته اشاره کنم، از موقعی که از آن جا خارج شدم، نیروهای عراقی خیلی در این راستا به ما کمک کردند. برعکس آن چیزی که مجاهدین در ذهن ما خوانده بودند و میگفتند که نیروهای عراقی شما را اذیت و آزار میکنند، چنین اتفاقی نیفتاد.
من چند نکته را میخواستم مطرح کنم، در طی هشت سال گذشته متاسفانه هیچ امکانی برای اعضای کمپ اشرف فراهم نشده تا بتوانند آزادانه صحبتهایشان را مطرح کنند. فقط یک بار و آن هم در سال 2003 یا 2004 بود که حدود هفتصد نفر رفتند. اما موضوعی که من میخواستم امروز درباره آن صحبت کنم، موضوع دوگانگی مواضع سازمان است.