اما اين كه پيامبر صلى الله عليه و آله امام حسين عليه السلام را بر شانه خود حمل مى كرد، موضوعى است كه هيچ انسان جليل القدرى اين كار را نمى كرد. آن حضرت كودك را بر دوش مى نشاند و در كوچه و بازار مى رفت و هر گاه اصحاب مى خواستند او و برادرش را حمل كنند، حضرت مى فرمود: اين دو سوار خوبى هستند. آرى گاهى جبرئيل به جاى پيامبر، وقتى ايشان در نماز بودند، حسين عليه السلام را حمل مى كرد.
درباره اينكه پيامبر او را در آغوش خود قرار مى داد، آن حضرت كارى را عهده دار شدند كه جز زنان عهده دار نمى شوند. پيامبر صلى الله عليه و آله به محض اينكه حسين عليه السلام متولد شد، او را در آغوش خود گرفتند و به اسماء گفتند پسرم را بياور. اسماء گفت هنوز او را شستشو نداده ايم ، پيامبر فرمود: تو مى خواهى او را شستشو دهى ؟ خداوند او را تطهير فرموده است . آنگاه او را گرفت و از انگشت ابهامش حسين عليه السلام را شير داد و مانند زنان با او بازى كرد و نغمه هايى كه زنان مى خوانند براى او خواند و با زبان كودكانه با حسين عليه السلام سخن مى گفت و امثال اين مسائل . تا جايى كه اين رفتار موجب تعجب شد و حتى يكى از اصحاب بر آن حضرت ايراد گرفت . حضرت فرمود: آنچه بر تو پوشيده است ، بسيار است .
بنابراين معلوم مى شود كه اين مساءله ، يك امر الهى است . گاهى پيامبر عذر خود را آشكار مى كرد و مى فرمود: خداوند مرا به محبت اين دو (فرزند) امر كرده است . از اين رو بلند نشدن از سجده هنگامى كه حسين عليه السلام بر پشت او سوار بود و همچنين حمل كردن او بر شانه و دويدن با او در كوچه ، برخاستن و به استقبال او رفتن و قطع سخن براى گرفتن او، همه به امر الهى بوده است .