-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
ناپلئون در واقعه «اركولا» با 25 سوار بر دشمن غلبه كرد؛ زيرا دشمن خسته بود و او فرصت را مغتنم شمرد و با اين عده كم بر دشمن چيره گرديد.
گروهى آنچنان عمر خود را تلف مى كنند كه گوئى دشمن وقت و عمر خود هستند. امروز بسيارى از سرگرميها بيش از آنچه جنبه تفريحى داشته باشند، قاتل و كشنده وقت مى باشند.
البته اعصاب خسته احتياج به تفريح و سرگرمى دارد و هرگز نبايد آنچه را كه جنبه تفريحى دارد به حساب اتلاف وقت نهاد؛ زيرا گردش و تنفس ، ملاحظه مناظر زيبا و شركت در مجالس انس و نشاط، اعصاب ما را از فرسودگى نجات بخشيده ، و چرخ حيات را روغن كارى مى نمايد.
البته نبايد هرگونه كار بيهوده و كشنده وقت و تلف كننده عمر گرانبها را به حساب تفريح و تفرج گذارد.
جوانان امروز براى استراحت ، به فيلمهاى سينما و تلويزيون و مطالعه مجلات و روزنامه و كتابهاى هفته و سال پناه مى برند، ولى بايد بدانند هر فيلمى قابل ديدن نيست و هر كتابى آموزنده نشاط بخش و مفيد نخواهد بود.
ضررهاى سهمگين فيلمهاى جنائى و پليسى ورمانهاى عشقى و سكسى قابل توصيف نيست و غنچه جوانى را قبل از آنكه شكوفان شود پژمرده مى سازد.
پي نوشت ها
16- مرحوم مدرس خيابانى از چهرهاى درخشنده علم و ادب در عصر حاضر بود، وى آثار گرانبهائى در پيرامون علوم اسلامى و ادبى به يادگار گذارده است ، و حقوق زيادى بر ذمه نگارنده دارد.
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
12 -قاطعيت و تصميم
خطوط صورت و قيافه مردان بزرگ حاكى از اراده و قاطعيت آنهاست و برندگى از قيافه و رفتار آنها مى بارد.
انسان بسان حيوانات ديگر داراى نيروى اراده است . لگام اراده حيوانى به دست غريزه حيوانى است ، اما اراده انسان بايد به دست عقل و خرد باشد.
اگر ما در اين فصل درباره قاطعيت و تصميم سخن مى گوئيم نه باين معنى است كه لگام اراده را به دست هوى و هوس بدهيم ، و هر كارى را كه مطابق غرائز حيوانى بود انجام دهيم ؛ زيرا در اين صورت حيوانى بيش ، نخواهيم بود، و در لب پرتگاه سقوط قرار خواهيم گرفت .
بلكه مقصود اين است كه پس از دقت و تشخيص ، بعد از آنكه سود و زيان كار را سنجيديم و عقل و خرد آن را پسنديد، بايد با قاطعيت و تصميم هر چه محكمتر هدف را تعقيب كنيم و بدانيم هر كارى به اندازه مشكلات و سختيهايش ، اراده راسخ تر و تواناتر لازم دارد. رمز موفقيت ، داشتن اراده تواناست كه مشكلات را از ميان بردارد.
خطوط و قيافه مردان بزرگ حاكى از اراده و قاطعيت آنهاست و برندگى از قيافه و رفتار آنها مى بارد.
افراد قوى الاراده همواره مورد احترام مردم هستند و از تعرض ديگران مصونند، ولى اشخاص ضعيف الاراده مورد تعرض سوء استفاده كنندگان واقع مى شوند.
ترديد بلاى كاميابى و نشانه بارز ضعف اخلاق است و ضربه محكمى بر هوش و نبوغ مى زند. اسكندر ميگفت يكى از رموز كاميابى من ، قاطعيت و اجراء تصميم بود و از دودلى پس از تصميم بيزار بودم .
تيمور لنگ ، ناپلئون و نادر كه از نوابغ نظامى جهانند دير تصميم مى گرفتند، لكن از تصميم خود بر نمى گشتند.
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
مرد مصمم مانند سرباز آماده به خدمت است كه به او دستور آماده باش داده شده ؛ به پيشباز حوادث مى رود. مشكلات او را از هدف باز نمى دارد و تلخيهاى راه هدف ، ممكنات را در نظر او به صورت محال جلوه نمى دهد.
گوته مى گويد : «مرد با اراده ، جهان را مطابق ميل خود عوض مى كند.»
رستم فرخ زاد، فرمانده كل نيروهاى ايران در قادسيه ، از فرمانده كل نيروهاى اسلام نماينده اى خواست . سعدو قاص فرمانده كل قوا «ربعى بن عامر» را فرستاد.
او وقتى وارد بارگاه رستم گرديد، ديد رستم روى تخت زرين نشسته است و دربارگاه او فرشهاى عالى گسترده شده و متكاهاى زربافت نهاده اند.
اين مظاهر فريينده ذره اى از استحكام اراده او نكاست . وقتى به بساط رستم نزديك شد، اسب خود را نهيب زد و با اسب وارد خرگاه رستم گرديد. ماءمورين خواستند از ورود او با اين حالت جلوگيرى كنند. او گفت : «شما از ما نماينده خواسته ايد و من به عنوان نماينده مسلمانان آمده ام ؛ اگر نمى خواهيد، برمى گردم .»
او با كمال وقار و طماءنينه در حالى كه قدمهاى خود را كوچك برمى داشت ، تا نزديك تخت رستم آمد، فرشها را عقب زد، روى خاك نشست و گفت : «ما با اين زيورها عادت نكرده ايم .»
مترجم رستم از نماينده مسلمانان از علت يورش آنها و سپاه اسلام پرسيد او در پاسخ گفت :
خدا ما را مبعوث كرده تا بندگان خدا را از ظلم و فشار برهانيم و آنها را به اسلام رهبرى كنيم . اگر آنها سخن ما را پذيرفتند، با آنها كارى نداريم ؛ والا با آنها نبرد مى كنيم . اگر بكشيم و يا كشته شويم ، به بهشت مى رويم .
صلابت و رسوخ اراده اين مرد بيابانى رستم را مبهوت ساخت و گفت : «به ما مهلت بدهيد تا با بزرگان خود مكاتبه كنيم و مشورت نمائيم .»نماينده اسلام گفت : «ما مى توانيم تا سه روز مهلت بدهيم و تاءخير بيش از آن درست نيست .»
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
رستم گفت : «معلوم مى شود تو فرمانده كل قوا هستى كه مى توانى با ما قرار بگذارى .» گفت : «نه ، فردى از مسلمانان هستم . همه مسلمانان يك پيكر و اعضاء يك بدنند و اگر يكى از آنها امان داد، بر ديگران لازم است امان او را بپذيرند.»(17)
در جنگ جمل كه ميان على (ع ) و پيمانشكنان در گرفت ، امير مؤ منان پرچم حمله را به دست فرزند عزيز خود، محمد حنفيه ، داد و براى تقويت اراده فرزندش جمله هائى گفت . او چنين فرمود :
اگر كوههاى اطراف بصره از جاى خود كنده شوند، تو هرگز از جاى خود تكان نخور و پا به فرار و عقب نشينى مگذار. دندانهاى خود را روى هم بگذار و فشار ده ، تا نيروى اراده و تصميم از داخل وجود تو سخت بجوشد. كاسه سر را در راه خدا عاريت ده . با ديدگان تيز بين سربازيت ، حركات دشمن را در تمام ميدان در نظر بگير. و چشم خود را از هرگونه ناگوارى بپوشان و با قدرت اراده و قاطعيت مخصوص ، همه را ناديده بگير. بدان ! پيروزى نهائى از ناحيه خداست و ما موظفيم از طريقى كه نشان داده است وارد شويم .(18)
اميرمؤ منان يكى از سرداران خود را در نامه اى كه به مردم مصر، محل ماءموريت آن سردار، نوشت چنين توصيف مى كند :
اى مردم مصر يكى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم كه در روزهاى ترس به خواب نمى رود و از دشمنان در اوقات ترس و هراس نمى ترسد. بر بدكاران از آتش سوزان سختتر است ... او شمشيرى است از شمشيرهاى خدا كه تيزى آن كند نمى شود و ضربت آن بى اثر نمى گردد.(19)
خود مولاى متقيان از مظاهر بزرگ قاطعيت و قوت اراده بود. او در نامه اى كه به يكى از فرمانداران نوشته مى گويد : «به خدا سوگند، اگر همه عرب برضد من بسيج شوند، من هرگز به آنها پشت نمى كنم .»(20)
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
ما در صورتى از تمام مواهب طبيعى و از هوش و ذكاوت و منابع تحت الارضى برخوردار مى شويم كه از يك اراده مغلوب نشدنى بهره مند باشيم ؛ زيرا انسان در پرتو اراده آهنين مى تواند از آنها بهره كافى بگيرد.
اعتماد به نفس جز اين نيست كه انسان به رهبرى عقل و خرد در پرتو قدرت اراده و با يك تصميم و جزم و قاطعيت ، كار را تعقيب كند و خود را بر انجام آن عمل توانا و قادر بشمرد و از تلقينات سست كننده اراده جدا بپرهيزد.
جهانگردان و مردان مثبت و پايه گذاران علوم و صنايع كسانى بودند كه واژه هاى «نمى شود» و «نمى توانيم » را از قاموس زندگى حذف كرده بودند و به همه چيز به رهبرى عقل از دريچه «مى شود» و مى توانيم » مى نگريستند. مرد منفى باف و ضعيف الاراده نه تنها نمى تواند از موقعيتهاى مفيد استفاده كند، بلكه هميشه مزاحم ديگران بوده و نيروى باطنى خود را در جلوگيرى از كار و پيشرفت و ايجاد مانع به كار مى برد.
يكى از عوامل تشديد و تقويت اراده ، عشق و شوق به كار و هدف است . نخست انسان بايد بكوشد تا به هدف اشتياق پيدا كند. در خواب و بيدارى جز صورت و رؤ ياى هدف چيزى نبيند؛ بطورى كه فكر او بدون توجه ، به سوى مقصد كشيده شود.
اهرام مصر، كاخ كسرى ، ابنيه باشكوه و كتابهاى ده يا صد جلدى از آثار اراده هاى مغلوب نشدنى است .
اشخاص بى اراده مانند كاغذى هستند كه در روى شط عظيمى قرار گيرند و كوچكترين اراده اى از خود نداشته باشند، ولى مردان مصمم بسان شناوران ماهرى هستند كه در پرتو اراده و فعاليت بدنى ، به هر سو بخواهند، آب را مى شكافند و مى روند.
ناپلئون مى گفت بايد كلمه نمى شود از قاموس زندگى و از لغت محو گردد. او از شنيدن واژه هاى نمى شود، نمى توانم و نمى دانم بسيار دلتنگ مى شد و مى گفت : «بخواه مى شود».
امروز بسيارى از بيماريها را از طريق تقويت اراده و تصميم معالجه مى كنند و حل بسيارى از مشكلات در پرتو قدرت اراده گشوده مى شود. به قول حافظ :
در ره منزل ليلى كه خطرهاست بسى
شرط اول قدم آنست كه مجنون باشى
پي نوشت ها
17- كامل ابن اثير، ج 2، ص 220.
18- نهج البلاغه ، خطبه 10.
19- نهج البلاغه ، نامه 38.
20- نهج البلاغه ، نامه 45.
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
13-آشنائى به اوضاع زمان
كسى كه به اوضاع و شرائط زمان خود آشنا گردد، مورد هجوم امور ناگهان واقع نمى شود.
بايد قبل از هر كار اوضاع زمان و مقتضيات روزگار را بدقت بررسى كرد؛ سپس مطابق شرائط زمان نقشه ريخت و با ناديده گرفتن اين شرط بسيارى از رنجها و كارها به ثمر نمى رسد.
گفتارى در اين باره از امام ششم داريم . امام صادق (ع ) فرمود : « العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس (21) » ، يعنى : كسى كه به اوضاع زمان و روزگار خود آشنا باشد، هرگز مورد هجوم امور ناگهانى واقع نمى شود.
اين سخن يك جهان ارزش دارد؛ و اگر مسلمانان يا ملل عقب مانده جهان در سياست و كشوردارى به اين اصل حياتى توجه مى كردند، هرگز مغلوب ملل فاتح نمى گشتند. بيشتر خيره سريها و بدبختى ها به علت غفلت از اوضاع و تبدلات شگرف و عميقى است كه در ملل فاتح به وجود مى آيد و ملتهاى ضعيف از آن غافلند.
تمدن اسلامى ، قدرت نمائى ارتش يكتاپرستى و نبوغ پيشروى آنها در علوم و صنايع و فنون نظامى و سربازى ، كوچكترين تحولى در روم غربى به وجود نياورد. آنها بقدرى از تحولات جهان بى خبر بودند كه وقتى سربازان اسلام قسطنطنيه را محاصره كرده بودند، دانشمندان آنها در يك مساءله خرافى بحث مى كردند و آن اين كه آيا بر سر يك سوزن چند فرشته مى تواند جاى بگيرد.
تاريخ تكرار مى شود. همين ركود و خمود درباره مسلمانان پس از آنكه به اوج ترقى رسيدند رخ داد. رهبران كشورهاى شرق و بالاخص ممالك اسلامى از تحولات عميق و ريشه دارى كه در كليه زندگى مردم باختر زمين رخ مى داد، به كلى غافل بودند. آنها موقعى بيدار شدند كه اروپا علوم و صنايع را تسخير كرده بود.
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
شكستهاى پياپى دولت عثمانى از ملل اروپا، آنى دولت عثمانى را بيدار نكرد. سران حكومت در حالت غفلت به سر مى بردند. وقتى چشم آنها به هواپيماى دشمن كه فضا را مى شكافت افتاد، گروهى خيره خيره مى نگريستند و گمان نمى كردند كه اين كار، كار بشر باشد؛ بلكه تصور مى نمودند كه اين عمليات مربوط به فرشته و پريهاست .
قرن نوزده ميلادى قرن طلائى صنايع و اختراعات بود، ولى ايران عزيز در آن دوران گرفتار كشمشهاى داخلى و زد و خوردهاى ملوك الطوايفى بود. زمانداران بقدرى در خواب خرگوشى فرو رفته بودند كه از آن صفحه گيتى بكلى بى خبر بودند. بد نيست به عنوان نمونه اين خبر را بشنويد :
در دوران زماندارى فتحعليشاه ، ناپلئون كه در صدد تسخير هند بود و مى خواست آن كشور زرخيز را از چنگال كمپانى انگليس بيرون كشد، نامه اى براى جلب قلوب دولت و ملت ايران به شاه قاجار نوشت . در تمام دربار شاه ، يك نفر پيدا نشد نامه ناپلئون را ترجمه كند و از دادن نامه به كنسولگرى و اعضاء بيگانه روى مصالحى خوددارى كردند و نامه را به كنسولگرى ايران در بغداد فرستادند تا برخى از اعضاء آن كه به زبان فرانسه آشنائى داشتند، آنرا ترجمه كنند.(22)
يك چنين ملت خواب آلود نمى تواند استقلال سياسى ، اقتصادى و فرهنگى خود را حفظ كند و همواره بايد وابسته به ملل بيگانه زندگى كند.
اينجاست كه شاعر توانا و سخن ساز ايرانى شعله هاى غم و اندوه خود را در قالب شعر ريخته چنين مى گويد :
مائيم كه از پادشهان باج گرفتيم
ز آن پس كه از ايشان كمر و تاج گرفتيم
ديهيم و سرير از گهر و عاج گرفتيم
اموال و ذخايرشان تاراج گرفتيم
در چين و ختن و لوله از هيبت ما بود
در مصر و عدن غلغله از شوكت ما بود
در اندلس و روم عيان قدرت ما بود
غرناطه و اشبيليه در طاعت ما بود
صقليه نهان در كنف رايت ما بود
فرمان همايون قضا آيت ما بود
جارى به زمين و فلك و ثابت و سيار
و انديشه نكرديم ز طوفان و ز تيار
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
مضون اشعار مربوط به دوره اى است كه مسلمان و ايرانيان ، بيدار و فعال بودند و به عبارت صحيح تر مربوط به گذشته پرافتخار جهان شرق اسلامى است . اكنون وضع چگونه است ؟ از زبان همان سراينده بشنويد :
افسوس كه اين مرزعه را آب گرفته
دهقان مصيبت زده را خواب گرفته
خون دل ما رنگ مى ناب گرفته
و ز سوزش تب پيكر ما تاب گرفته
رخسار هنر، گونه مهتاب گرفته
چشمان خرد، پرده ز خوناب گرفته
ثروت شده بيمايه و صحت شده بيمار
دستگاه بزرگ پاپ پس از يك حكومت ظالمانه طولانى درهم كوبيده شد؛ زيرا او با تشكيل دادن دائره «انگيزيسيون » خواست قدرت جهانى خود را حفظ كند، اما سخت در اشتباه بود. او از تحولات عميق و اصيلى كه در دل توده هاى مردم به وجود آمده بود و هر لحظه مى خواست افكار پوشالى پاپها را به صورت توده خاكستر درآورد غافل بود و آنها را ناديده مى گرفت .
او تصور مى كرد كه زجر و كشتن و جبر و عنف مى تواند جلو اين سيل را بگيرد، ولى اين انديشه از بى اطلاعى وى به دگرگونيهاى روزگار بود و اگر در آخرين لحظات حيات خود، نقشه نوى نمى ريخت و خود را با وضع زمان تطبيق نمى نمود، اكنون از آئين مسيح در جهان اثرى باقى نمى ماند.
او چشمهاى خواب آلود خود را پاك كرد و با تغيير مسير، با تاسيس دبستان و دبيرستان و دانشگاه ، با خدمات اجتماعى و علمى توانست موقعيت خود را بارديگر بازيابد.
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
در قرن نوزده ميلادى ، امير كبير متوجه تحولات غرب شد و شرائط زمان را درك كرده و فهميد ديگر دوران جنگ با شمشير و تير و كمان سپرى شده ، و صنايع نحوه توليد را دگرگون ساخته است .
وى با آشنائى به اوضاع جهان و بررسى دقيق دريافت كه يكى از علل بدبختى كشورهاى عقب افتاده اين است كه اقتصاد وابسته به غرب ، اين كشورها را به صورت بازار كالاهاى غرب درآورده و اروپا توليد كننده و اين كشورها مصرف كننده كالاهاى آنان شده اند. او نيز دريافت كه اين وابستگى و يا به عبارت بهتر اين بيچارگى و دريوزگى سبب شده است صنايع و استعداد ايرانى بكلى از بين برود.
لذا در اوايل سال 1266 هجرى قمرى مطابق با 1849 ميلادى بناى دارالفنون را آغاز كرد و ساختمان شرقى آن را در اواخر 1267 بپايان رسانيد.
وى افراد مورد اطمينان خود را به وين فرستاد تا يك نفر معلم پياده نظام ، يك نفر معلم توپخانه ، يك نفر معلم سواره نظام ، يك نفر معلم هندسه ، يك استاد معدن شناس ، دو نفر معدنچى ، يك معلم طب و جراحى و يك نفر داروساز از كشور اتريش با حقوق سالى چهار هزار تومان براى مدت پنج يا شش سال استخدام نمايند.
امير به منظور بسط صنايع ، سرمايه هاى كافى در اختيار اهل فن گذاشت و در سارى كارخانه شكر ريزى ، در تهران كارخانه ريسمان ريسى و چلوار بافى ، در كاشان كارخانه حرير بافى و در اصفهان و تهران كارخانه سماور سازى و كالسكه سازى تاءسيس كرد. و به نساجان اصفهان و كاشان كمكهاى فراوان نمود و استاد كاران را در ايجاد منسوجات و مصنوعات جديد و اختراع در زمينه هاى مختلف ، تشويق كرد و نمايشگاهى از محصولات صنعتى ملى ايران در ارك تهران ترتيب داد.
-
RE: رمزپیروزی مردان بزرگ
متاءسفانه براى خاموش كردن اين مشعل فروزان ملت ، دسته هاى خائن به راه افتادند و در اوائل افتتاح دارالفنون در سال 1268 دژخيمان قاجار او را كشتند.
روزى كه راه شوسه و خودرو در ايران رواج يافت ، بازار رانندگى اسب و الاغ و كجاوه رونق خود را از دست داد و كجاوه داران و ناله و زارى پرداخته و از حكومت وقت خواستند كه براى رانندگان خودروها پروانه كسب صادر نكند.
اين افكار، محصول بى خبرى از تحولات جهانى بود.
چه بسا بازرگانان ما دست به كارهائى مى زنند كه جهان امروز آن را نمى پسندد؛ و حقيقت عمل آنها مبازره با تحول و تكامل است و بالنتيجه با شكست قطعى روبرو مى شوند.
اينجاست كه ما به ارزش گفتار يكى از پيشوايان بزرگ خود پى مى بريم كه فرمود : « لا تعادوا الايام فتعاديكم ، » يعنى ، با زمانه ستيزه نكنيد و گرنه با شما ستيزه خواهد نمود.
مرد موفق كامياب كسى است كه روح زمان را درك كند و وجود رقيب و دشمن را مايه ترقى بداند.
دانشمندان ، دشمن را وسيله كاميابى انسان مى شمارند؛ زيرا دشمن بهترين آئينه اى است كه مى تواند معايب ما را در بيان و قلم خود منعكس سازد و ما را از نخوت و غرور پائين آورده و گاهى به بروز استعدادهاى نهفته كمك كند.
ترقيات شرق و غرب معلول رقابتهاست . اگر رقابت از ميان برود، استعدادها، مثل گل شكفته نمى شود.
پي نوشت ها
21- تحف العقول ، ص 365، چاپ حيدرى .
22- گوشه و كنار تاريخ .