5- شجاعت
امام صادق(علیه السلام) در برابر ستمگران از هر طایفه و رتبه اى به سختى مى ایستاد و این شهامت را داشت كه سخن حق را به زبان آورد واقدام حق طلبانه راانجام دهد، هرچند باعكس العمل تندى رو به رو شود .

لذا وقتى منصور از او پرسید: چرا خداوند مگس را خلق كرد؟ فرمود: تا جباران را خوار كند. وبه این ترتیب منصور را متوجه قدرت الهى كرد. و آن گاه كه فرماندار مدینه در حضور بنى هاشم در خطبه هاى نماز به على (علیه السلام) دشنام داد ، امام چنان پاسخى كوبنده داد كه فرماندار خطبه را ناتمام گذاشت و به سوى خانه اش راهى شد.

6. برخورد با حاكمان
امام حتى در مجالس عمومى خلیفه نیز حاضر نمى شد ; زیرا حكومت را غاصب مى دانست وحاضر نبود با پاى خود بدان جا برود، زیرا با این كار از ناحق بودن آنان ، چشم پوشى مى شد و تنها زمانى كه اجبار بود به خاطر مصالح اهم به آن جا مى رفت; لذا منصور ضمن نامه اى به وى نوشت : چرا تو به اطراف ما مانند سایر مردم نمىآیى ؟ امام در پاسخ نوشت:
نزد ما چیزى نیست كه به خاطر آن از تو بترسیم و بیاییم ، نزد تو در مورد آخرتت چیزى نیست كه به آن امیدوار باشیم.
تو نعمتى ندارى كه بیاییم و به خاطر آن به تو تبریك بگوییم و آنچه كه اكنون دارى آن را بلا و عذاب نمى دانى تا بیاییم و تسلیت بگوییم.

منصور نوشت: بیا تا ما را نصیحت كنى. امام نیز نوشت : كسى كه آخرت را بخواهد، با توهمنشین نمى شود و كسى كه دنیا را بخواهد، به خاطر دنیاى خود تو را نصیحت نمى كند.
فرآوری و تلخیص: شکوری
بخش عترت تبیان