سوره حديد [57]
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27

موضوع: سوره حديد [57]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    سوره حديد [57]

    سوره حديد [57]

    اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 29 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    محتواى اين سوره را به هفت بخش مى‏توان تقسيم كرد:
    1- آيات نخستين سوره بحث جامع و جالبى پيرامون توحيد و صفات خدا دارد و در حدود بيست صفت از صفات الهى در آن منعكس است.
    2- بخش ديگرى از عظمت قرآن اين نور الهى كه در ظلمات شرك تابيد سخن مى‏گويد.
    3- در بخش سوم از وضع مؤمنان و منافقان در قيامت كه گروه اول در پرتو نور ايمان راه خود را به سوى بهشت مى‏گشايند، و گروه دوم در ظلمات شرك و كفر مى‏مانند، بحث مى‏كند.
    4- در بخش ديگرى دعوت به ايمان و خروج از شرك، و سرنوشت جمعى از اقوام كافر پيشين منعكس شده است.
    5- بخش مهمى از اين سوره پيرامون انفاق در راه خدا و مخصوصا براى تقويت پايه‏هاى جهاد فى سبيل اللّه، و بى‏ارزش بودن اموال دنيا مى‏باشد.
    6- در بخشى كوتاه، اما گويا و مستدل، سخن از عدالت اجتماعى به ميان آمده كه يكى از اهداف مهم انبياست.
    7- و بالاخره در بخش ديگرى مسأله رهبانيت و انزواى اجتماعى مورد مذمت قرار گرفته، و جدائى خط اسلام از آن مشخص شده است.

    ضمنا نامگذارى اين سوره به «حديد» به خاطر تعبيرى است كه در آيه 25 سوره آمده است.

    فضيلت تلاوت سوره:
    در روايات اسلامى نكته‏هاى جالب توجهى پيرامون فضيلت تلاوت اين سوره آمده، البته تلاوتى كه توأم با فكر، و تفكرى كه توأم با عمل باشد.

    در حديثى از پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله نقل شده كه قبل از خواب «مسبحات» را تلاوت مى‏فرمود (مسبّحات سوره‏هائى است كه با «سبح للّه» يا «يسبح للّه» آغاز مى‏شود و آن پنج سوره است: سوره حديد، حشر، صف، جمعه و تغابن) و مى‏فرمود: «در آنها آيه‏اى است كه از هزار آيه برتر است»! در حديث ديگرى از امام باقر عليه السّلام مى‏خوانيم: «كسى كه «مسبحات» (سوره‏هاى پنج گانه فوق) را پيش از خواب بخواند از دنيا نمى‏رود تا حضرت مهدى عليه السّلام را درك كند، و اگر قبلا از دنيا برود در جهان ديگر در همسايگى رسول خدا خواهد بود».

  2. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-29-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  3. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)- آيات ژرف انديشان! گفتيم اين سوره با يك بخش توحيدى كه جامع حدود «بيست وصف» از اوصاف الهى است آغاز مى‏شود، اوصافى كه شناخت آنها سطح معرفت انسانى را بالا مى‏برد و به ذات مقدس او آشنا مى‏كند، و هر قدر انديشمندان بيشتر در آن بينديشند به حقايق تازه‏اى دست مى‏يابند.

    در حديثى از امام على بن الحسين عليه السّلام مى‏خوانيم: كه فرمود: «خداوند متعال مى‏دانست كه در آخر زمان اقوامى مى‏آيند كه در مسائل تعمق و دقت مى‏كنند، لذا سوره قل هو اللّه احد و آيات آغاز سوره حديد را نازل فرمود.

    به هر حال، نخستين آيه اين سوره از تسبيح و تنزيه خدا شروع كرده، مى‏فرمايد: «آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مى‏گويند، و او عزيز و حكيم است» (سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ).

    (آيه 2)- بعد از ذكر دو وصف از صفات ذات پاك خداوند يعنى «عزّت» و «حكمت» به «مالكيت و تدبير و تصرفش در عالم هستى» كه لازمه قدرت و حكمت است پرداخته، مى‏افزايد: «مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن اوست» (لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    او «زنده مى‏كند و مى‏ميراند» (يُحْيِي وَ يُمِيتُ). آرى حيات و مرگ در تمام اشكالش به دست قدرت اوست.

    «و او بر هر چيز تواناست» (وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ).

    مالكيت خداوند نسبت به عالم هستى مالكيت اعتبارى و تشريعى نيست، بلكه مالكيت حقيقى و تكوينى است، يعنى او به همه چيز احاطه دارد و همه جهان در قبضه قدرت او، و تحت اراده و فرمان اوست، لذا به دنبال آن سخن از زنده كردن و ميراندن و توانائى بر هر چيز به ميان آمده است.

    تفاوت «عزت» و «قدرت» در اين است كه عزت بيشتر توجه به درهم شكستن مدافع دارد، و قدرت توجه به ايجاد اسباب، بنابر اين دو وصف مختلف محسوب مى‏شوند، هر چند در ريشه توانائى با هم مشتركند- دقت كنيد.

  4. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-29-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  5. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 3)- سپس به بيان پنج وصف ديگر پرداخته، مى‏فرمايد: «اوّل و آخر و پيدا و پنهان اوست و او به هر چيز داناست» (هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ).

    توصيف به اول و آخر بودن تعبير لطيفى است از ازليت و ابديت او، زيرا مى‏دانيم او وجودى است بى‏انتها و واجب الوجود، يعنى هستيش از درون ذات اوست نه از بيرون، تا پايان گيرد يا آغازى داشته باشد، و بنابر اين از ازل بوده و تا ابد خواهد بود.

    او سر آغاز و ابتداى عالم هستى است، و اوست كه بعد از فناى جهان نيز خواهد بود.

    بنابر اين تعبير به اول و آخر هرگز زمان خاصى را در بر ندارد و اشاره به مدت معينى نيست.

    توصيف به ظاهر و باطن نيز تعبير ديگرى از احاطه وجودى او نسبت به همه چيز است، از همه چيز ظاهرتر است چرا كه آثارش همه جا را گرفته، و از همه چيز مخفى‏تر است چون كنه ذاتش بر كسى روشن نيست.

    و يكى از نتائج اين امور همان است كه در پايان آيه آمده: «وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ» زيرا كسى كه از آغاز بوده و تا پايان باقى است و در ظاهر و باطن جهان است چنين كسى قطعا از همه چيز آگاه مى‏باشد.

  6. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-29-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  7. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 4)- او هميشه بر تخت قدرت است! به دنبال اوصاف يازده‏گانه‏اى كه در آيات قبل در باره ذات پاك پروردگار ذكر شد در اينجا اوصاف ديگرى بيان شده.

    نخست از مسأله خالقيت سخن مى‏گويد و مى‏فرمايد: «او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [- شش دوران‏] آفريد» (هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ).

    مسأله «خلقت در شش روز» هفت مرتبه در قرآن مجيد ذكر شده است كه نخستين مرتبه در آيه 54 سوره اعراف، و آخرين مورد آن همين آيه مى‏باشد.

    منظور از «يوم» (روز) در اين آيات روز معمولى نيست، بلكه منظور از آن «دوران» است خواه اين دوران كوتاه باشد، و يا طولانى هر چند ميليونها سال به طول انجامد.

    بعد به مسأله حكومت و تدبير جهان پرداخته، مى‏افزايد: «سپس (بر تخت قدرت قرار گرفت» و به تدبير جهان پرداخت (ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ).

    بدون شك خداوند نه جسم است و نه «عرش» به معنى «تخت سلطنت» مى‏باشد، بلكه اين تعبير كنايه‏اى است لطيف از حاكميت مطلقه خداوند و نفوذ تدبير او در عالم هستى و موجودات بطورى كه اگر يك لحظه نظر لطف از آنها برگيرد، و فيضش را قطع كند «فرو ريزند قالبها»! سپس شاخه ديگرى از علم بى‏پايانش را بيان كرده، مى‏افزايد: «آنچه را در زمين فرو مى‏رود مى‏داند و از آن خارج مى‏شود، و آنچه از آسمان نازل مى‏گردد، و آنچه به آسمان بالا مى‏رود» همه را مى‏داند (يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها).

    و بالاخره در چهارمين و پنجمين توصيف روى نقطه حساسى تكيه كرده، مى‏فرمايد: «و هر جا باشيد او با شماست» (وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ).

    «و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ).

    چگونه او با شما نباشد در حالى كه ما نه تنها در وجود كه در بقاء خود لحظه به لحظه به او متكى هستيم و از وى مدد مى‏گيريم، او روح عالم هستى است، او جان جهان است، بلكه او برتر از اين و آن است! راستى اين احساس كه او همه جا با ماست از يكسو به انسان عظمت و شكوه مى‏بخشد و از سوى ديگر اطمينان و اعتماد به نفس مى‏دهد و شجاعت و شهامت در او مى‏آفريند، و از سوى سوم احساس مسؤوليت شديد مى‏بخشد، چرا كه او همه جا حاضر و ناظر و مراقب است. آرى! اين اعتقاد ريشه اصلى تقوا و پاكى و درستكارى انسان است.

  8. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-29-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  9. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 5)- بعد از مسأله حاكميت و تدبير، سخن به مسأله مالكيت او در كل جهان هستى مى‏رسد، مى‏فرمايد: «مالكيت آسمانها و زمين از آن اوست» (لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    و سر انجام به مسأله مرجعيت او اشاره كرده، مى‏افزايد: «و همه كارها به سوى او باز مى‏گردد» (وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).

    آرى وقتى او خالق و مالك و حاكم و مدبّر ماست و همه جا با ما مى‏باشد مسلما بازگشت همه ما و همه كارها نيز به سوى اوست.

    (آيه 6)- در اين آيه به دو وصف ديگر نيز اشاره كرده، مى‏فرمايد:
    «شب را در روز داخل مى‏كند و روز را در شب» (يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ).

    آرى! تدريجا از يكى مى‏كاهد و به ديگرى مى‏افزايد و طول شب و روز را در سال تغيير مى‏دهد، همان تغييرى كه همراه با فصول چهارگانه سال است با تمام بركاتى كه براى انسانها در اين فصول نهفته است.

    و در پايان مى‏افزايد: «و او به آنچه در دلها وجود دارد داناست» (وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ).

    همان گونه كه اشعه حياتبخش آفتاب و روشنائى روز در اعماق تاريكى شب نفوذ مى‏كند و همه جا را روشن مى‏سازد، علم پروردگار نيز در تمام زواياى قلب و جان انسان نفوذ مى‏كند و همه اسرار آن را روشن مى‏سازد.

  10. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-29-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  11. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 7)- ايمان و انفاق دو سرمايه بزرگ نجات و خوشبختى! بعد از بيان قسمتى از دلائل عظمت خداوند در عالم هستى و اوصاف جمال و جلال او، اوصافى كه انگيزه حركت به سوى اللّه است، در اينجا از آنها نتيجه‏گيرى كرده و همگان را دعوت به ايمان و عمل مى‏نمايد.
    نخست مى‏فرمايد: «به خدا و رسولش ايمان بياوريد» (آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ).

    اين دعوت يك دعوت عام است كه شامل همه انسانها مى‏شود، مؤمنان را به ايمانى كاملتر و راسختر، و غير مؤمنان را به اصل ايمان دعوت مى‏كند، دعوتى كه توأم با دليل است و دلائلش در آيات توحيدى قبل گذشت.

    سپس به يكى از آثار مهم ايمان كه «انفاق فى سبيل اللّه» است دعوت كرده مى‏گويد: «و از آنچه شما را جانشين و نماينده (خود) در آن قرار داده انفاق كنيد» (وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ).

    «انفاق» مفهوم وسيعى دارد كه منحصر به مال نيست، بلكه علم و هدايت و آبروى اجتماعى و سرمايه‏هاى معنوى و مادى ديگر را نيز شامل مى‏شود.

    سپس براى تشويق بيشتر مى‏افزايد: «كسانى كه از شما ايمان بياورند و انفاق كنند اجر بزرگى دارند» (فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ).

    توصيف اجر به بزرگى، اشاره‏اى به عظمت الطاف و مواهب الهى، و ابديت و خلوص و دوام آن است، نه تنها در آخرت كه در دنيا نيز قسمتى از اين اجر بزرگ عائد آنها مى‏شود.

    (آيه 8)- بعد از امر به «ايمان» و «انفاق» در باره هر يك از اين دو به بيانى مى‏پردازد كه به منزله استدلال و برهان است.

    نخست به صورت يك استفهام توبيخى علّت عدم پذيرش دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را در مورد ايمان به خدا جويا شده، مى‏فرمايد: «چرا به خدا ايمان نياوريد در حالى كه رسول (او) شما را مى‏خواند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد و از شما پيمان گرفته است (پيمانى از طريق فطرت و خرد) اگر آماده ايمان آوردنيد» (وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ).

    يعنى، اگر به راستى شما آمادگى براى پذيرش حق داريد دلائلش روشن است، هم از طريق فطرت و عقل، و هم از طريق دليل نقل.

  12. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-29-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  13. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 9)- اين آيه براى تأكيد و توضيح بيشتر پيرامون همين معنى مى‏افزايد: «او كسى است كه آيات روشنى بر بنده‏اش [- محمد] نازل مى‏كند، تا شما را از تاريكيها به سوى نور برد و خداوند نسبت به شما مهربان و رحيم است» (هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى‏ عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ).

    (آيه 10)- سپس به استدلالى براى مسأله انفاق پرداخته، مى‏فرمايد: «چرا در راه خدا انفاق نكنيد در حالى كه ميراث آسمانها و زمين از آن خداست»؟
    (وَ ما لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    يعنى، سر انجام همه شما چشم از جهان و مواهبش مى‏پوشيد، و همه را مى‏گذاريد و مى‏رويد، پس اكنون كه در اختيار شماست چرا بهره خود را نمى‏گيريد! و از آنجا كه انفاق در شرائط و احوال مختلف ارزشهاى متفاوتى دارد در جمله بعد مى‏افزايد: «كسانى كه قبل از پيروزى انفاق كردند و جنگيدند و پيكار نمودند (با كسانى كه بعد از پيروزى انفاق كردند) يكسان نيستند» (لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ).

    يعنى، آنها كه در مواقع بحرانى از بذل مال و جان ابا نداشتند از آنها كه بعد از فرو نشستن طوفانها به يارى اسلام شتافتند برترند.

    لذا براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد: «آنها بلند مقامتر از كسانى هستند كه بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد كردند» (أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا).

    و از آنجا كه هر دو گروه با تفاوت درجه مشمول عنايات حقند در پايان آيه مى‏افزايد: «و خداوند به هر دو وعده نيك داده است» (وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏).

    اين يك قدردانى براى عموم كسانى است كه در اين مسير گام برداشتند.
    تعبير «حسنى» هرگونه ثواب و پاداش نيك دنيا و آخرت را در بر مى‏گيرد.

    و از آنجا كه ارزش عمل به خلوص آن است، در پايان آيه مى‏افزايد:
    «و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ).

    هم از كميت و كيفيت اعمال شما با خبر است و هم از نيات و ميزان خلوص شما.

  14. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-30-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  15. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 11)- و در اين آيه باز هم براى تشويق در مورد «انفاق فى سبيل اللّه» از تعبير جالب ديگرى استفاده كرده، مى‏گويد: «كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند؟

    و براى او پاداش پر ارزشى است» (مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ).
    منظور از «قرض دادن به پروردگار» هر گونه انفاق در راه اوست كه يكى از مصاديق مهم آن كمك كردن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و امام مسلمين مى‏باشد تا در مصارف لازم براى اداره حكومت اسلامى به كار گيرد.

    از امام صادق عليه السّلام نقل شده است كه فرمود: «خداوند از بندگانش وامى مطالبه نكرده است به خاطر احتياج خود و آنچه از حقوق براى خداست براى ولى و نماينده اوست».

    (آيه 12)- از آنجا كه در آيه قبل خداوند انفاق كنندگان را به اجر كريم نويد داد، در اينجا مشخص مى‏كند كه اين اجر كريم و ارزشمند و با عظمت در چه روزى است؟

    مى‏فرمايد: «در روزى است كه مردان و زنان با ايمان را مى‏نگرى كه نورشان در پيش رو و در سمت راستشان بسرعت حركت مى‏كند» (يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ).

    منظور از «نور» تجسّم نور ايمان است، چرا كه در آن روز عقائد و اعمال انسانها تجسم مى‏يابد، ايمان كه همان نور هدايت است به صورت روشنائى و نور ظاهرى مجسم مى‏گردد، و كفر كه تاريكى مطلق است، به صورت ظلمت ظاهرى مجسم مى‏گردد.

    اينجاست كه به احترام آنها اين ندا از فرشتگان بر مى‏خيزد: «بشارت باد بر شما امروز، به باغهائى از بهشت كه نهرها زير (درختان) آن جارى است» (بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).
    «جاودانه در آن خواهيد ماند، و اين پيروزى و رستگارى بزرگ است» (خالِدِينَ فِيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ).

  16. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-30-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  17. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 13)- اما منافقان كه در تاريكى وحشتناك كفر و نفاق و گناه قرار گرفته‏اند در اين هنگام فريادشان بلند مى‏شود و ملتمسانه از مؤمنان تقاضاى نور مى‏كنند، اما چيزى جز جواب منفى نمى‏شنوند، چنانكه آيه مى‏گويد: «روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‏گويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم» (يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ).

    يعنى كمى مهلت دهيد تا ما هم به شما برسيم و در پرتو نورتان راه را پيدا كنيم.
    در پاسخ به آنها «گفته مى‏شود: به پشت سر خود برگرديد و كسب نور كنيد»! (قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً).

    اينجا جاى تحصيل نور نيست، مى‏بايست آن را از دنيائى كه پشت سر گذاشتيد، از طريق ايمان و عمل صالح، به دست مى‏آورديد، اما ديگر گذشته و دير شده است.
    «پس (در اين هنگام) ديوارى ميان آنها زده مى‏شود كه درى دارد» (فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ).

    ولى دو طرف اين ديوار عظيم، يا اين در، كاملا با هم متفاوت است «درونش رحمت است و برونش عذاب» (باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ).

    اين «در» ممكن است براى اين باشد كه منافقان از اين در، نعمتهاى بهشتى را ببينند و حسرت ببرند، يا اين كه افرادى كه كمتر آلوده‏اند پس از اصلاح از آن بگذرند و در كنار مؤمنان قرار گيرند.

  18. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-30-2013), آســـــمان (09-12-2012)

  19. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حديد [57]

    (آيه 14)- اما اين ديوار چنان نيست كه مانع عبور صدا باشد، لذا در اين آيه مى‏افزايد: «آنها را صدا مى‏زنند: مگر ما با شما نبوديم»؟! (يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ).

    هم در دنيا با شما در يك جامعه مى‏زيستيم، و هم در اينجا در كنار شما بوديم چه شد كه ناگهان از ما جدا شديد، و به روح و رحمت الهى رفتيد، آنها در پاسخ «مى‏گويند: آرى!» با هم بوديم (قالُوا بَلى‏).

    در همه جا با هم بوديم، در كوچه و بازار، در سفر و حضر، گاه همسايه هم بوديم، و يا حتى گاه در يك خانه زندگى مى‏كرديم، ولى از نظر مكتب و عقيده و عمل فرسنگها با هم فاصله داشتيم، شما خط خود را از ما جدا كرده بوديد، و در اصول و فروع از حق بيگانه بوديد.
    سپس مى‏افزايند: شما گرفتار خطاهاى بزرگى بوديد از جمله:

    1- «شما خود را (به واسطه پيمودن طريق كفر) به هلاكت افكنديد» (وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ).

    2- «و انتظار (مرگ پيامبر را) كشيديد» (وَ تَرَبَّصْتُمْ).
    بعلاوه در انجام هر كار مثبت و هر حركت صحيح حالت صبر و انتظار داشتيد و تعلل مى‏نموديد.

    3- «و پيوسته (در امر معاد و رستاخيز و حقانيت دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و قرآن) شك و ترديد داشتيد» (وَ ارْتَبْتُمْ).

    4- «و آرزوهاى دور و دراز (آرزوهائى كه هرگز دست از سر شما برنداشت) شما را فريب داد تا فرمان خدا (دائر بر مرگتان) فرا رسيد» (وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ).

    آرى! اين آرزوها لحظه‏اى مجال تفكر صحيح به شما نداد، و آرزوى وصول به شهوات و اهداف مادى بر شما چيره بود.

    5- از همه اينها گذشته «شيطان فريبكار (كه پايگاهش را در وجودتان محكم كرده بود) شما را در برابر (فرمان) خداوند فريب داد» (وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ).
    گاه دنيا را در نظرتان جاودانه جلوه داد، و گاه قيامت را يك حلواى نسيه قلمداد كرد، و گاه اصلا وجود خداوند بزرگ را زير سؤال مى‏برد!

  20. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (12-30-2013), آســـــمان (09-12-2012)

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •