(آيه 26)- تعصب و حميت جاهليت بزرگترين سدّ راه كفار! در اينجا باز مسائل مربوط به ماجراى «حديبيه» تعقيب مىشود، و صحنههاى ديگرى از اين ماجراى عظيم را مجسم مىكند.
نخست به يكى از مهمترين عوامل باز دارنده كفّار از ايمان به خدا و پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و تسليم در مقابل حق و عدالت اشاره كرده، مىگويد: به خاطر بياوريد «هنگامى را كه كافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهليت داشتند» (إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ).
و به خاطر آن مانع ورود پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و مؤمنان به خانه خدا و انجام مراسم عمره و قربانى شدند، و گفتند: اگر اينها كه در ميدان جنگ پدران و برادران ما را كشتهاند وارد سرزمين و خانههاى ما شوند و سالم باز گردند، عرب در باره ما چه خواهد گفت؟ و چه اعتبار و حيثيتى براى ما باقى مىماند؟
آنها با اين عمل هم احترام خانه خدا و حرم امن او را شكستند، و هم سنتهاى خود را زير پا گذاشتند، و هم پرده ضخيمى ميان خود و حقيقت كشيدند.
سپس مىافزايد: «و (در مقابل) خداوند آرامش و سكينه خود را بر فرستاده خويش مؤمنان نازل فرمود» (فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ).
اين آرامش كه مولود ايمان و اعتقاد به خداوند، و اعتماد بر لطف او بود، آنها را به خونسردى و تسلط بر نفس دعوت كرد، تا آنجا كه براى حفظ اهداف بزرگ خود حاضر شدند جمله «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» را- كه رمز اسلام در شروع كارها بود- بردارند، و به جاى آن «بسمك اللّهمّ»- كه از يادگارهاى دوران گذشته عرب بود- در آغاز صلحنامه حديبيه بنگارند و حتى لقب «رسول اللّه» را از كنار نام گرامى «محمد» صلّى اللّه عليه و اله حذف كنند. و حاضر شدند كه بر خلاف عشق و علاقه سوزانى كه به زيارت خانه خدا و مراسم عمره داشتند از همان «حديبيه» به سوى مدينه باز گردند، و شترهاى خود را بر خلاف سنت حج و عمره در همانجا قربانى كنند، و بدون انجام مناسك از احرام به در آيند.
آرى! فرهنگ جاهليت دعوت به «حميت» و «تعصب» و «خشم جاهلى» مىكند، ولى فرهنگ اسلام به «سكينه» و «آرامش» و «تسلط بر نفس».
سپس مىافزايد: «و (خداوند) آنها را به حقيقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر كس شايستهتر و اهل آن بودند» (وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوى وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها).
در پايان آيه مىفرمايد: «و خداوند به همه چيز داناست» (وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً).
او هم نيات سوء كفار را مىداند، و هم پاكدلى مؤمنان راستين را، در اينجا سكينه و تقوا نازل مىكند، و در آنجا حميت جاهليت را مسلّط مىسازد.