سوره فصّلت [41]
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30

موضوع: سوره فصّلت [41]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    سوره فصّلت [41]

    سوره فصّلت [41]

    اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 54 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    محتواى اين سوره را مى‏توان در چند بخش خلاصه كرد:
    1- توجه به قرآن و بحثهاى فراوانى پيرامون آن.
    2- توجه به آفرينش آسمان و زمين، مخصوصا آغاز آفرينش جهان از ماده گازى شكل (دخان) و مراحل پيدايش كره زمين و كوهها و گياهان و حيوانات.
    3- اشاراتى به سرگذشت اقوام مغرور و سركش پيشين، از جمله قوم عاد و ثمود، و سرنوشت دردناك آنها و اشاره كوتاهى به داستان موسى (ع).
    4- انذار و تهديد مشركان و كافران مخصوصا با ذكر آيات تكان دهنده‏اى در باره قيامت و گواهى اعضاى بدن حتى پوست تن انسان، و توبيخ شديد پروردگار نسبت به آنها به هنگامى كه در برابر عذاب الهى قرار مى‏گيرند.
    5- پاره‏اى از دلائل رستاخيز و قيامت و خصوصيات و ويژگيهاى آن.
    6- سر انجام سوره را با بحث جالب و كوتاهى پيرامون «آيات آفاقى و انفسى پروردگار» و بازگشتى بر مسأله معاد پايان مى‏بخشد.

    فضيلت تلاوت سوره:
    در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام مى‏خوانيم: «هر كس كه «حم سجده» را بخواند خداوند به تعداد هر حرفى از آن ده حسنه به او عطا مى‏كند».

    در حديث ديگرى نقل شده كه: پيامبر صلّى اللّه عليه و اله هيچ شب به خواب نمى‏رفت مگر اين كه سوره «تبارك» و «حم سجده» را مى‏خواند.

    نامگذارى اين سوره به «فصّلت» از آيه سوم آن گرفته شده، و به «حم سجده» از اين جهت است كه با «حم» آغاز مى‏شود و آيه 37 آن آيه سجده است.

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)- باز هم عظمت قرآن: در روايات اسلامى آمده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله پيوسته بتهاى مشركان را مذمت مى‏كرد، و قرآن را بر آنها مى‏خواند تا به راه توحيد باز گردند، اما آنها مى‏گفتند: اين شعر محمد است، و بعضى مى‏گفتند:

    اين «كهانت» است (كهانت غيب گوييهايى بود كه گروهى به ادعاى خود ارتباط با جنيان داشتند) و بعضى مى‏گفتند: اينها خطبه‏هاى زيبايى است كه او مى‏خواند (و نامش را «قرآن» گذاشته است).
    روزى «ابو جهل» به «وليد بن مغيره» گفت: اى «ابا عبد شمس» اينهايى را كه محمد مى‏گويد: چيست؟

    گفت: بگذاريد سخنانش را بشنوم، گفت: اى محمّد! چيزى از اشعارت را براى من بخوان! فرمود: شعر نيست، بلكه كلام خداست كه پيامبران و رسولانش را با آن مى‏فرستاده.

    گفت: هر چه هست بخوان! رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله قرائت سوره حم سجده را آغاز كرد، هنگامى كه به آيه «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ» (آيه 13 همين سوره) رسيد، «وليد» از شنيدن آن لرزيد و مو بر تنش راست شد، از جا برخواست و به سوى خانه خود رفت و به سراغ قريش نيامد! اين روايت به خوبى نشان مى‏دهد كه تا چه حد آيات اين سوره پر جاذبه و تكان دهنده است، تا آنجا كه در انديشمند متعصب عرب چنين عكس العملى را بجا مى‏گذارد.

    به تفسير آيات باز گرديم.
    باز در آغاز اين سوره به «حروف مقطعه» برخورد مى‏كنيم: «حا- ميم» (حم).

    كه براى دومين بار در آغاز سوره‏هاى قرآن خودنمايى مى‏كند، كه بعضى «حم» را نام سوره و يا «ح» را اشاره به «حميد» و «م» را اشاره به «مجيد» كه دو نام از نامهاى بزرگ خداوند است دانسته‏اند.

    (آيه 2)- سپس اشاره به عظمت قرآن كرده، مى‏گويد: «اين كتابى است كه از سوى خداوند رحمن و رحيم نازل شده است» (تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ).

    «رحمت عامه» خداوند و «رحمت خاصه» او دست به دست هم داده‏اند و نزول اين آيات را سبب شده است.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    (آيه 3)- بعد از بيان اجمالى فوق در باره قرآن به بيان تفصيلى پرداخته، و اوصاف پنج گانه‏اى براى اين كتاب آسمانى بيان مى‏كند، اوصافى كه ترسيم روشن و گويايى از چهره اصلى قرآن در بر دارد.

    نخست مى‏گويد: «كتابى كه آياتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو كرده» (كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ).
    و شرح و تفصيل تمام نيازمنديهاى انسان را در تمام زمينه‏ها ذكر نموده است.
    «در حالى كه فصيح و گوياست» (قُرْآناً عَرَبِيًّا).
    «براى جمعيتى كه آگاهند» (لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ).

    (آيه 4)- «قرآنى كه بشارت دهنده و بيم دهنده است» (بَشِيراً وَ نَذِيراً).
    نيكان را بشارت مى‏دهد و مجرمان را تهديد مى‏كند.

    «ولى بيشتر آنها روى گردان شدند از اين رو چيزى نمى‏شنوند» (فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ).

    به اين ترتيب نخستين امتياز اين كتاب بزرگ آسمانى اين است كه مسائل مختلف مورد نياز بشر در آن تبيين و تشريح شده است، ولى افسوس كه متعصبان لجوج گوش شنوا ندارند، گويى كرند و هيچ نمى‏شنوند.

    (آيه 5)- اما عكس العمل منفى اين كوردلان به همين جا ختم نمى‏شد، بلكه تلاش و كوشش داشتند كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را از دعوت خود مأيوس سازند، و به او ثابت كنند كه در مقابل دعوت تو گوش شنوايى در اين ديار نيست، و بيهوده تلاش مكن! آيه شريفه مى‏گويد: «آنها گفتند: قلبهاى ما در برابر دعوت تو در پوششهايى قرار گرفته، و گوشهاى ما سنگين است، و ميان ما و تو حجابى وجود دارد»! (وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ).

    حال كه چنين است كار به كار ما نداشته باش «تو به دنبال عمل خود باش، ما هم براى خود عمل مى‏كنيم» (فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ).

    اين نهايت وقاحت و بى‏شرمى و نادانى است كه انسان با تمام وجودش اين چنين از حق گريزان باشد.

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    (آيه 6)- مشركان چه كسانى هستند؟ اين آيه همچنان سخن از مشركان و كافران مى‏گويد، و در حقيقت پاسخى است به گفتارى كه از آنها در آيات قبل نقل شده، و دفع هر گونه توهّم و اشتباه در زمينه دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله.

    مى‏فرمايد: «بگو: من تنها انسانى مثل شما هستم و اين حقيقت پيوسته بر من وحى مى‏شود كه معبود شما فقط يكى است» (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ).

    نه مدعى فرشته بودنم، و نه انسانى از يك نژاد برتر و نه خداوند و نه فرزند خدا هستم بلكه انسانى همچون شما هستم با اين تفاوت كه پيوسته فرمان توحيد به من وحى مى‏شود.

    سپس ادامه مى‏دهد: «اكنون كه چنين است تمام توجه خويش را به اين معبود يكتا كنيد و (از شرك و گناه) توبه و استغفار نماييد» (فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ).

    سپس به عنوان هشدار و اعلام خطر مى‏افزايد: «واى بر مشركان» (وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ).

    (آيه 7)- اين آيه به معرفى مشركان پرداخته، و جمله‏اى را در اين زمينه بازگو مى‏كند كه منحصر به اين آيه است مى‏فرمايد: «همان كسانى كه زكات را ادا نمى‏كنند و نسبت به آخرت كافرند» (الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ).

    منظور از ترك زكات، ترك انفاقى است كه نشانه عدم ايمان آنها به خداست و به همين دليل در رديف عدم ايمان به معاد ذكر شده، و يا ترك زكات توأم با انكار وجوب آن است.

    در حديثى از امام صادق عليه السّلام آمده است: «خداوند بزرگ براى فقيران در اموال اغنيا فريضه‏اى قرار داده كه جز با اداء آن شايسته ستايش نيستند، و آن زكات است كه به وسيله آن خون خود را حفظ مى‏كنند و نام مسلمان بر آنها گذارده مى‏شود».

    (آيه 8)- در اين آيه به معرفى گروهى كه در نقطه مقابل اين مشركان بخيل و بى‏ايمان قرار دارند، و جزاى آنها، پرداخته مى‏گويد: «كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند اجر و پاداشى جاودانى و قطع ناشدنى دارند» (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ).

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    (آيه 9)- دورانهاى آفرينش آسمانها و زمين: در اينجا نمونه‏اى از آيات آفاقى و نشانه‏هاى عظمت و علم و قدرت خدا در آفرينش زمين و آسمان و آغاز خلقت موجودات را ذكر مى‏كند و به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله دستور مى‏دهد كافران و مشركان را مخاطب ساخته و از آنها سؤال كند آيا خداوندى را كه مبدأ اين عوالم پهناور و گسترده است هرگز مى‏توانند انكار كنند؟ تا از اين طريق وجدان و عقل و هوش آنها را بيدار كند.

    مى‏فرمايد: «بگو: آيا شما به آن كسى كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد»؟! (قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ).
    «و براى او شبيه و نظيرهايى قائل مى‏شويد» (وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً).
    «او پروردگار جهانيان است» (ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ).

    آيا كسى كه اين جهان را هم اكنون تدبير مى‏كند، او خالق اين آسمان و زمين نيست؟
    (آيه 10)- در اين آيه به آفرينش كوهها، و معادن و بركات زمين، و مواد غذايى پرداخته، مى‏فرمايد: «او در زمين كوههايى قرار داد و بركات و منافعى در آن آفريد، و مواد غذايى مختلف آن را مقدر فرمود، اينها همه در چهار روز بود» (وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ).

    «اين مواد غذايى درست به اندازه نياز نيازمندان و تقاضا كنندگان است» (سَواءً لِلسَّائِلِينَ).

    به اين ترتيب خداوند نيازمنديهاى همه نيازمندان را پيش بينى كرده، و براى همه آنها آنچه لازم بوده است آفريده.

    تعبير «بارك فيها» اشاره به معادن و منابع زير زمينى و روى زمينى و درختان و نهرها و منابع آب است كه مايه بركت و استفاده همه موجودات زنده زمين مى‏باشد.

    (آيه 11)- بعد از پايان سخنان مربوط به آفرينش زمين و مراحل تكاملى آن به بحث از آفرينش آسمانها پرداخته، مى‏فرمايد: «سپس اراده آفرينش آسمان نمود- در حالى كه به صورت دود بود- در اين هنگام به آسمان و زمين فرمود: به وجود آييد و شكل گيريد، چه از روى طاعت و چه اكراه» (ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً).
    «آنها گفتند: ما از روى طاعت و امتثال فرمان مى‏آييم» (قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ).

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    (آيه 12)- «در اين هنگام خداوند آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد و كامل كرد» (فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ).

    «و در هر آسمان آنچه را مى‏خواست امر و فرمان داد» (وَ أَوْحى‏ فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها). و موجودات و مخلوقات مختلف را در آنها آفريد و به آنها نظام بخشيد.

    «و آسمان پايين را با چراغهايى [ستارگان‏] زنيت بخشيديم، و (با شهابها از رخنه شياطين) حفظ كرديم» (وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً).

    آرى «اين است تقدير خداوند توانا و دانا» (ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ).

    1- جمله «وَ هِيَ دُخانٌ» (آسمانها در آغاز به صورت دود بود) نشان مى‏دهد كه آغاز آفرينش آسمانها از توده گازهاى گسترده و عظيمى بوده است، و اين با آخرين تحقيقات علمى در مورد آغاز آفرينش كاملا هماهنگ است.

    2- جمله «خداوند به آسمان و زمين فرمود به شكل خود درآييد» به اين معنى نيست كه واقعا سخنى با لفظ گفته شده باشد، بلكه گفته خداوند همان فرمان تكوينى، و اراده او بر امر آفرينش است، و تعبير به «طوعا او كرها» (از روى اطاعت يا اكراه) اشاره به اين است كه اراده قطعى خداوند به شكل گرفتن آسمانها و زمين تعلق يافته بود و در هر صورت مى‏بايست آن مواد به چنين صورت مطلوبى درآيند بخواهند يا نخواهند.

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    3- جمله «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ» (آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد) اشاره به وجود دو دوران در آفرينش آسمانهاست كه هر دورانى از آن ميليونها يا ميلياردها سال به طول انجاميده، و هر دوران به نوبه خود به ادوار ديگرى تقسيم مى‏شود، اين دو دوران ممكن است دوران تبديل گازهاى فشرده به مايع و مواد مذاب، و دوران تبديل مواد مذاب به جامد بوده باشد.

    4- عدد «سبع» (هفت) ممكن است در اينجا «عدد تكثير» باشد يعنى آسمانهاى فراوان و كرات بى‏شمارى آفريديم، و نيز ممكن است «عدد تعداد» باشد، يعنى عدد آسمانها درست هفت است، با اين قيد كه تمام آنچه از كواكب و ستارگان ثوابت و سيارات را مى‏بينيم طبق گواهى جمله بعد در اين آيه جزء آسمان اول است، به اين ترتيب عالم آفرينش از هفت مجموعه بزرگ تشكيل يافته كه تنها يك مجموعه آن در برابر ديدگان انسانها قرار گرفته است.

    5- جمله «وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ» (آسمان پايين را به چراغهاى روشن ستارگان زينت بخشيديم) دليل بر اين است كه همه ستارگان زينت بخش آسمان اول مى‏باشند و نه تنها زينت، بلكه در شبهاى تاريك براى گمشدگان بيابانها چراغهايى هستند كه هم با روشنايى خود راهنمايى مى‏كنند، و هم سمت و جهت حركت را معين مى‏سازند.

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    (آيه 13)- از صاعقه‏اى همچون صاعقه عاد و ثمود بترسيد! به دنبال گفتار مؤثرى كه در زمينه توحيد و شناسايى خداوند در آيات قبل آمد، در اينجا مخالفان لجوج را كه اين همه نشانه‏هاى روشن و آيات بينات را ناديده مى‏گيرند شديدا انذار كرده و به آنان هشدار داده، مى‏گويد: «اگر با اين همه دلائل روى گردان شوند به آنها بگو: من شما را به صاعقه‏اى همچون صاعقه قوم عاد و ثمود تهديد مى‏كنم» (فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ).

    از آن بترسيد كه همان صاعقه‏هاى مرگبار و آتش‏زا و درهم كوبنده به سراغ شما بيايد و به زندگى ننگين شما خاتمه دهد.

    (آيه 14)- سپس در اين آيه مى‏افزايد: «در آن هنگام كه رسولان از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت كردند) كه جز خداوند را نپرستيد» (إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).

    يعنى پيامبران الهى از تمام وسائل هدايت و تبليغ استفاده كردند، و از هر درى وارد شدند تا در دل اين سياه دلان نفوذ كنند.

    اما ببينيم آنها در برابر تلاش عظيم و گسترده اين رسولان الهى چه پاسخى گفتند؟! مى‏فرمايد: «آنها گفتند: اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏كرد» تا دعوت او را به ما ابلاغ كنند نه انسانهايى همانند خود ما (قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً).

    اكنون كه چنين است «پس ما بطور مسلم به آنچه شما به آن فرستاده شده‏ايد كافريم» و اصلا اينها را از سوى خداوند نمى‏دانيم (فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ).

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    (آيه 15)- در اينجا- چنانكه روش قرآن است- بعد از ذكر اجمال به تفصيل در باره عاد و ثمود پرداخته، مى‏گويد: «اما قوم عاد به ناحق در زمين تكبر ورزيدند (تا آنجا كه) گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است»؟! (فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً).

    اما قرآن در پاسخ اين ادعا مى‏گويد: «آيا آنها نمى‏دانستند خداوندى كه آنان را آفريده از آنها قويتر است»؟! (أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً).

    نه تنها خالق آنها كه خالق تمام آسمانها و زمين است.

    در پايان آيه مى‏افزايد: «و آنها (بر اثر اين پندار بى‏اساس) پيوسته آيات ما را انكار مى‏كردند» (وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ).

    (آيه 16)- آرى! انسان بى‏مايه و كم ظرفيت هنگامى كه مختصر قدرتى در خود احساس كند سر به طغيان بر مى‏دارد، و حتى گاه از بى‏خردى به مبارزه با قدرت خدا بر مى‏خيزد، و خداوند بزرگ چقدر ساده و آسان با يك اشاره عوامل حياتشان را به عامل مرگشان تبديل مى‏كند، چنانكه در همين ماجراى عاد در اين آيه اضافه مى‏كند: «سر انجام تند بادى شديد و پر صدا و هول‏انگيز و سرد و سخت، در روزهايى شوم و پر غبار، بر آنها فرستاديم، تا عذاب خوار كننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم» (فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا).

    اين تند باد عجيب چنانكه در آيات ديگر قرآن آمده چنان آنها را از زمين بلند مى‏كرد و زمين مى‏كوبيد، همچون تنه‏هاى درخت خرما كه از ريشه كنده شده باشد.

    هفت شب و هشت روز مى‏وزيد، و تمام زندگى اين قوم جبّار خودخواه مغرور را درهم مى‏كوبيد، و جز ويرانه‏اى از آن قصرهاى پر شكوه و زندگى مرفّه و اموال سرشار باقى نماند.

    در پايان آيه مى‏گويد: تازه اين عذاب دنيا است، «و عذاب آخرت از آن هم خوار كننده‏تر است» (وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى‏).

    و از همه سخت‏تر اين كه: هيچ كس به يارى آنها نمى‏شتابد «و از هيچ سو يارى نمى‏شوند» (وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ).

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره فصّلت [41]

    (آيه 17)- سرنوشت قوم سركش ثمود: بعد از توضيحى كه در آيات گذشته پيرامون قوم عاد آمد در اين آيه و آيه بعد از قوم ثمود سخن به ميان آورده، مى‏گويد:

    «اما ثمود را هدايت كرديم (پيامبرمان صالح را با دلائل روشن به سوى آنها فرستاديم) ولى آنها نابينايى و گمراهى را بر هدايت ترجيح دادند»! (وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏).

    «لذا صاعقه عذاب خوار كننده به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند دامان آنها را فرو گرفت» (فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ).

    (آيه 18)- ولى از آنجا كه گروهى هر چند اندك به صالح ايمان آورده بودند و ممكن است كسانى سؤال كنند: پس سرنوشت آنها در ميان موج وحشتناك صاعقه چه شد؟ آيا آنها نيز به آتش ديگران سوختند؟ قرآن در اين آيه مى‏افزايد:

    «و كسانى را كه ايمان آوردند و پرهيزكار بودند نجات بخشيديم» (وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ).
    بعضى از مفسّران گفته‏اند: تنها 110 نفر به صالح ايمان آوردند.

    اين گروه را ايمان و تقوايشان نجات داد، و آن گروه طاغى را كفر و اعمال سوئشان گرفتار عذاب الهى ساخت.

    (آيه 19)- در آيات پيشين سخن از مجازات دنيوى كفار مغرور و ظالمان مجرم بود، اما در اينجا از عذاب آخرت آنها سخن مى‏گويد.

    نخست مى‏فرمايد: «به خاطر بياوريد روزى را كه دشمنان خدا را جمع كرده به سوى دوزخ مى‏برند» (وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ).

    و براى اين كه صفوف آنها به هم پيوسته باشد «صفوف پيشين را نگه مى‏دارند» تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند (فَهُمْ يُوزَعُونَ).

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •