سوره فاطر [35] - صفحه 2
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33

موضوع: سوره فاطر [35]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 12)- درياى آب شيرين و شور يكسان نيستند! در اين آيه به بخش ديگرى از آيات آفاقى كه نشانه‏هاى عظمت و قدرت اويند در مورد آفرينش درياها و برخى بركات و فوائد آنها اشاره كرده، مى‏فرمايد: «دو دريا يكسان نيستند، اين يكى گوارا و شيرين و براى نوشيدن خوشگوار است، و آن ديگر شور و تلخ» (وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ).

    با آن كه هر دو، روز نخست به صورت قطرات باران شيرين و گوارا از آسمان بر زمين نازل شده‏اند، و هر دو از يك ريشه مشتقند، اما در دو چهره كاملا مختلف با فوائد متفاوت ظاهر گشته‏اند.

    و عجيب اين كه: «از هر دو گوشت تازه مى‏خوريد» (وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا).

    «و از هر دو وسائل زينتى براى پوشيدن استخراج مى‏كنيد» (وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها).

    به علاوه از هر دو مى‏توانيد براى نقل و انتقالات خود و متاعها بهره بگيريد لذا «كشتيها را مى‏بينى كه از هر طرف درياها را مى‏شكافند و پيش مى‏روند، تا از فضل خداوند بهره گيريد و شايد حق شكر او را ادا كنيد» (وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 13)- باز در اينجا به قسمت ديگرى از آيات توحيد و نعمتهاى بى‏پايان پروردگار اشاره مى‏كند تا ضمن آگاهى دادن به انسان حسّ شكرگزارى آنان را در مسير شناخت معبود حقيقى برانگيزد، مى‏فرمايد: «او شب را در روز داخل مى‏كند و روز را در شب» (يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ).

    بعد به مسأله تسخير خورشيد و ماه اشاره كرده، مى‏گويد: «و خورشيد و ماه را مسخّر (شما) كرده» (وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ).

    چه تسخيرى از اين برتر و بالاتر كه همه آنها در مسير منافع انسان حركت مى‏كنند، و سر چشمه انواع بركات در زندگى بشرند.

    اما اين خورشيد و ماه در عين اين كه بطور كاملا منظم در مسير خود مى‏گردند و خدمتگزار لايق و خوبى براى انسانند نظامى كه حاكم بر آنهاست جاودانى نيست.

    لذا به دنبال بحث تسخير مى‏افزايد: «هر يك تا سر آمد معينى به حركت خود ادامه مى‏دهد» (كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى).

    سپس به عنوان نتيجه‏گيرى از اين بحث توحيدى مى‏فرمايد: «اين است خداوند، پروردگار شما» (ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ). خداوندى كه نظام نور و ظلمت و حركات حساب شده خورشيد و ماه را با تمام بركاتشان مقرّر فرموده است.

    «حاكميت در عالم مخصوص اوست» (لَهُ الْمُلْكُ).

    «و معبودهايى را كه شما جز او مى‏خوانيد حتى حاكميت و مالكيت (به اندازه) پوست نازكى كه روى هسته خرما كشيده شده (در سرتاسر عالم هستى) ندارند» (وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ).

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 14)- سپس مى‏افزايد: «اگر آنها را (براى حل مشكلات خود) بخوانيد هرگز صداى شما را نمى‏شنوند» (إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ).

    چرا كه قطعاتى از سنگ و چوب بيش نيستند جمادند و بى‏شعور! «و به فرض كه (ناله و اصرار و الحاح شما را) بشنوند هرگز توانايى پاسخگويى به نيازهاى شما ندارند» (وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ).

    چرا كه روشن شد حتى به اندازه پوست نازك هسته خرمايى مالك سود و زيانى در جهان هستى نيستند.

    و از اين بالاتر «روز قيامت كه مى‏شود آنها پرستش و شرك شما را منكر مى‏شوند» (وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ).

    و مى‏گويند: خداوندا! اينها پرستش ما نمى‏كردند بلكه هواى نفس خويش را در حقيقت مى‏پرستيدند.

    در پايان آيه براى تأكيد بيشتر مى‏فرمايد: «هيچ كس مانند خداوندى كه از همه چيز آگاه است تو را با خبر نمى‏سازد» (وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ).

    اگر مى‏گويد: بتها در قيامت پرستش شما را انكار مى‏كنند، و از شما بيزارى مى‏جويند، تعجب نكنيد، زيرا كسى از اين موضوع خبر مى‏دهد كه از تمام عالم هستى و ذرّه ذرّه آن آگاه است.

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 15)- در تعقيب دعوت مؤكدى كه در آيات گذشته به سوى توحيد و مبارزه با هر گونه شرك و بت پرستى آمده بود ممكن است اين توهّم براى بعضى پيش آيد كه خداوند چه نيازى به پرستش ما دارد؟

    در اين آيه مى‏فرمايد: «اى مردم! شما نيازمند به خدا هستيد و خداوند از هر نظر بى‏نياز و شايسته حمد و ستايش است» (يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ).

    آرى! بى‏نياز حقيقى و قائم بالذات در تمام عالم هستى يكى است و او خدا است، همه انسانها بلكه همه موجودات سر تا پا نيازمند و فقر و وابسته به آن وجود مستقل كه اگر لحظه‏اى ارتباطشان قطع شود هيچند و پوچ.

    اين ما هستيم كه از طريق عبادت و اطاعت او، راه تكامل را مى‏پيماييم و به آن مبدأ بى‏پايان فيض در پرتو عبوديتش لحظه به لحظه نزديكتر مى‏شويم.

    بنابر اين او هم «غنى» است و هم «حميد» يعنى در عين بى‏نيازى آنقدر بخشنده و مهربان است كه شايسته هر گونه حمد و سپاسگزارى است.

    (آيه 16)- در اين آيه براى تأكيد همين فقر و نياز انسانها به او مى‏فرمايد: «اگر بخواهد شما را مى‏برد و خلق جديدى را مى‏آورد» (إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ). او نه نيازى به طاعت شما دارد و نه بيمى از گناهانتان.

    (آيه 17)- و در اين آيه باز به عنوان تأكيد مجدد مى‏فرمايد: «و اين كار براى خدا ناممكن نيست» (وَ ما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ).

    آرى! او هر چه را اراده كند به آن فرمان مى‏دهد موجود باش آن نيز بلافاصله موجود مى‏شود.

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 18)- اين آيه به پنج «نكته» در ارتباط با آيات قبل اشاره مى‏كند:
    نخست اين كه در آيات گذشته آمده بود كه «اگر خدا بخواهد شما را مى‏برد و قوم ديگرى را به جاى شما مى‏آورد» اين سخن ممكن است براى بعضى اين سؤال را به وجود آورد كه مخاطبين اين آيه همه از افراد گنهكار نيستند، آيا ممكن است مؤمنان صالح نيز گرفتار عواقب گناهان ديگران شوند و محكوم به فنا گردند؟

    اينجاست كه مى‏فرمايد: «و هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد» (وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏).

    اين جمله از يك سو ارتباط به عدل خداوند دارد كه هر كس را در گرو كار خود مى‏شمرد، و از سوى ديگر به شدت مجازات روز رستاخيز اشاره دارد.

    در جمله دوم همين مسأله را به صورت ديگرى مطرح مى‏كند، مى‏گويد:
    «و اگر شخص سنگين بارى، ديگرى را براى حمل گناهان خود بخواند (پاسخ منفى به دعوت او مى‏دهد و) چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت هر چند از نزديكان او باشد» (وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى‏ حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‏).

    بالأخره در سومين جمله پرده از اين حقيقت بر مى‏دارد كه انذارهاى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله تنها در دلهاى آماده اثر مى‏گذارد، مى‏فرمايد: «تو فقط كسانى را بيم مى‏دهى كه از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را بر پا مى‏دارند» (إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ).

    تا در دلى خوف خدا نباشد، و در نهان و آشكار احساس مراقبت يك نيروى معنوى بر خود نكند، و با انجام نماز كه قلب را زنده مى‏كند و به ياد خدا وا مى‏دارد به اين احساس درونى مدد نرساند، انذارهاى انبيا و اوليا بى‏اثر خواهد بود.

    در جمله چهارم باز به اين حقيقت بر مى‏گردد كه خدا از همگان بى‏نياز است، مى‏افزايد: «و هر كس پاكى (و تقوا) پيشه كند نتيجه آن به خودش باز مى‏گردد» (وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ).

    و سر انجام در پنجمين و آخرين جمله هشدار مى‏دهد كه اگر نيكان و بدان به نتائج اعمال خود در اين جهان نرسند مهم نيست چرا كه «بازگشت (همگان) به سوى خداست» و سر انجام حساب همه را خواهد رسيد! (وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ).

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 19)- نور و ظلمت يكسان نيست! به تناسب بحثهايى كه پيرامون ايمان و كفر در آيات گذشته بود، در اينجا چهار مثال جالب براى مؤمن و كافر ذكر مى‏كند كه آثار «ايمان» و «كفر» به روشنترين وجه در آن مجسّم شده است.

    در نخستين مثال «كافر» و «مؤمن» را به «نابينا» و «بينا» تشبيه كرده، مى‏گويد:
    «هرگز كور و بينا مساوى نيستند» (وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِيرُ).

    ايمان به انسان در جهان بينى، و اعتقاد، و عمل، و تمام زندگى روشنايى و آگاهى مى‏دهد، اما كفر ظلمت است و تاريكى، و در آن نه بينش صحيحى از كل عالم هستى است، و نه از اعتقاد درست و عمل صالح خبرى.

    (آيه 20)- و از آن جا كه چشم بينا به تنهايى كافى نيست بايد روشنايى و نورى نيز باشد، تا انسان با كمك اين دو عامل موجودات را مشاهده كند، در اين آيه مى‏افزايد: «و نه تاريكيها با نور برابرند» (وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ).

    چرا كه تاريكى منشأ گمراهى و عامل سكون و ركود است، اما نور و روشنايى منشأ حيات و زندگى و حركت و جنبش و رشد و نمو و تكامل است.

    (آيه 21)- سپس مى‏افزايد: «و هرگز سايه (آرام بخش) با باد داغ و سوزان يكسان نيستند» (وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ).

    مؤمن در سايه ايمانش در آرامش و امن و امان به سر مى‏برد، اما كافر به خاطر كفرش در ناراحتى و رنج مى‏سوزد.

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 22)- و سر انجام در آخرين تشبيه مى‏گويد: «و هرگز زندگان و مردگان يكسان نيستند»! (وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ).

    مؤمنان زندگانند، و داراى تلاش و كوشش و حركت و جنبش، اما كافر همچون چوب خشكيده‏اى است كه نه طراوتى، نه برگى، نه گلى و نه سايه دارد و جز براى سوزاندن مفيد نيست.

    و در پايان آيه مى‏فزايد: «خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد مى‏رساند» (إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ). تا دعوت حق را به گوش جان بشنود، و به نداى مناديان توحيد لبيك گويد.
    «و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش آنان كه در گور خفته‏اند برسانى»! (وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ).

    فرياد تو هر قدر رسا، و سخنانت هر اندازه دلنشين، و گويا باشد، مردگان و كسانى كه بر اثر اصرار در گناه و غوطه‏ور شدن در تعصب و عناد و ظلم و فساد روح انسانى خود را از دست داده‏اند مسلما آمادگى براى پذيرش دعوت تو ندارند.

    (آيه 23)- بنابر اين از عدم ايمان آنها نگران مباش، و بيتابى مكن، وظيفه تو ابلاغ و انذار است «تو تنها بيم دهنده‏اى» (إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ).

    (آيه 24)- اگر كوردلان ايمان نياورند عجيب نيست در آيات گذشته به اينجا رسيديم كه افرادى هستند همچون مردگان و نابينايان كه سخنان انبيا در دل آنان كمترين اثرى ندارد، به دنبال آن در اينجا براى اين كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را در اين زمينه دلدارى دهد، مى‏فرمايد: «ما تو را به حق براى بشارت و انذار فرستاديم، و هيچ امتى در گذشته نبود مگر اين كه انذار كننده‏اى داشت» (إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ).

    تو نداى خود را به گوش آنان برسان، به پاداشهاى الهى بشارت ده، و از كيفرهاى پروردگار آنها را بترسان، خواه پذيرا شوند يا بر سر عناد و لجاج بايستند.

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 25)- در اين آيه مى‏افزايد: «اگر تو را تكذيب كنند (عجيب نيست و غمگين مباش) زيرا كسانى كه قبل از آنها بودند نيز (پيامبرانشان را) تكذيب كردند، در حالى كه فرستادگان آنها با معجزات و دلائل روشن، و كتابهاى محتوى پند و اندرز، و كتابهاى آسمانى مشتمل بر احكام و قوانين روشنى بخش، به سراغشان آمدند» (وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنِيرِ).

    (آيه 26)- در اين آيه به كيفر دردناك اين گروه اشاره كرده، مى‏فرمايد: چنان نبود كه آنها از كيفر الهى مصون بمانند، و دائما به تكذيبهاى خود ادامه دهند، «سپس، كافران را گرفتم» و سخت مجازات كردم (ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا).

    جمعى را گرفتار طوفان ساختيم، گروهى را گرفتار تندباد ويرانگر، و جمعى را بوسيله صيحه آسمانى و صاعقه و زلزله درهم كوبيديم! سپس در پايان براى تأكيد و بيان عظمت و شدت مجازات آنها مى‏گويد:

    «مجازات من نسبت به آنها چگونه بود»؟! (فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ).

    اين درست به آن مى‏ماند كه شخصى عمل مهمى را انجام مى‏دهد و بعد از حاضران سؤال مى‏كند كار من چگونه بود؟

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 27)- اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود! در اينجا بار ديگر به مسأله توحيد باز مى‏گردد، و صفحه تازه‏اى از كتاب تكوين را در برابر ديدگان انسانها مى‏گشايد، تا پاسخى دندان شكن به مشركان لجوج و منكران سرسخت توحيد باشد.

    نخست مى‏گويد: «آيا نديدى خداوند از آسمان آبى نازل كرد و بوسيله آن ميوه‏هايى به وجود آورديم با الوان مختلف» (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها).

    آرى! مى‏بينيد كه از آب و زمين واحد يكى بى‏رنگ و ديگرى تنها داراى يك رنگ اين همه رنگهاى مختلفى از ميوه‏هاى گوناگون، گلهاى زيبا، برگها و شكوفه‏ها، در چهره‏هاى مختلف به وجود آمده است.
    «الوان» ممكن است به معنى رنگهاى ظاهرى ميوه‏ها باشد و ممكن است كنايه از تفاوت در طعم و ساختمان و خواص گوناگون آنها بوده باشد.

    در دنباله آيه به تنوع طرقى كه در كوهها وجود دارد، و سبب شناخت جاده‏ها از يكديگر مى‏شود اشاره كرده، مى‏گويد: «و از كوهها نيز جاده‏هايى آفريده شده به رنگ سفيد و سرخ، با رنگهايى متفاوت و (گاه) به رنگ كاملا سياه» (وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِيبُ سُودٌ).

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره فاطر [35]

    (آيه 28)- در اين آيه مسأله تنوع الوان را در انسانها و جانداران ديگر مطرح كرده، مى‏گويد: «از انسانها و جنبندگان و چهار پايان نيز (افرادى آفريده شده كه) رنگهاى متفاوتى دارند» (وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ).

    آرى! انسانها با اين كه همه از يك پدر و مادرند داراى نژادها و رنگهاى كاملا متفاوتند، بعضى سفيد همچون برف، بعضى سياه همچون مركب، حتى در يك نژاد نيز تفاوت در ميان رنگها بسيار است.
    گذشته از چهره ظاهرى، رنگهاى باطنى آنها، و خلق و خوهاى آنها، و استعداد و ذوقهايشان، كاملا متنوع و مختلف است.

    پس از بيان اين نشانه‏هاى توحيدى در پايان به صورت يك جمع بندى مى‏گويد: «آرى مطلب چنين است» (كَذلِكَ).

    و از آنجا كه بهره‏گيرى از اين آيات بزرگ آفرينش بيش از همه براى بندگان خردمند و دانشمند است در دنباله آيه مى‏فرمايد: «تنها بندگان عالم و دانشمندند كه از خدا مى‏ترسند» (إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ).

    آرى! از ميان تمام بندگان، دانشمندانند كه به مقام عالى خشيت يعنى «ترس از مسؤوليت توأم با درك عظمت مقام پروردگار» نائل مى‏گردند، اين حالت «خشيت» مولود سير در آيات آفاقى و انفسى و آگاهى از علم و قدرت پروردگار، و هدف آفرينش است.

    در حديثى از امام صادق عليه السّلام در تفسير همين آيه مى‏خوانيم: «منظور از علما كسانى هستند كه اعمالشان آنها هماهنگ با سخنانشان باشد كسى كه گفتارش با كردارش هماهنگ نباشد عالم نيست».

    و در پايان آيه به عنوان يك دليل كوتاه بر آنچه گذشت مى‏فرمايد: «خداوند تواناى شكست ناپذير و آمرزنده است» (إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ).

    «عزت» و قدرت بى‏پايانش سر چشمه خوف و خشيت انديشمندان است، و «غفوريتش» كه نشانه رحمت بى‏انتهاى اوست سبب رجاء و اميد آنان است، و به اين ترتيب اين دو نام مقدس، بندگان خدا را در ميان خوف و رجاء نگه مى‏دارد، و مى‏دانيم حركت مداوم به سوى تكامل بدون اتصاف به اين دو وصف ممكن نيست.

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •