سوره سبأ [34] - صفحه 2
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33

موضوع: سوره سبأ [34]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 15)- تمدن درخشانى كه بر اثر كفران بر باد رفت! بعد از بيان نعمتهاى مهمى كه خداوند به داود و سليمان ارزانى داشت، و قيام اين دو پيامبر به وظيفه شكرگزارى، سخن از قوم ديگرى به ميان مى‏آورد كه در نقطه مقابل آنها قرار داشتند، قومى بودند كه خدا انواع نعمتها را به آنها بخشيد، ولى راه كفران را در پيش گرفتند، و آنها «قوم سبا» بودند.

    قرآن مجيد سرگذشت عبرت انگيز آنها را ضمن پنج آيه بيان كرده، نخست مى‏گويد: «براى قوم سبا در محل سكونتشان نشانه‏اى (از قدرت الهى) بود» (لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ).

    معروف اين است كه «سبا» نام پدر اعراب «يمن» است، ولى ممكن است سبا در ابتدا نام كسى بوده، سپس تمام فرزندان و قوم او به آن نام ناميده شده‏اند، و بعد اين اسم به سرزمين آنها نيز منتقل گرديده.

    سپس قرآن به شرح اين آيت الهى كه در اختيار قوم سبا قرار داشت پرداخته چنين مى‏گويد: «دو باغ (بزرگ) بود از طرف راست و چپ» (جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ).

    ماجرا چنين بود كه قوم سبا توانستند با سدّ عظيمى كه در ميان كوههاى مهم آن ناحيه بر پا ساختند سيلابهاى فراوانى را در پشت آن سد عظيم ذخيره كنند، و به اين ترتيب سرزمينهاى وسيع و گسترده‏اى را زير كشت درآورند.

    سپس مى‏افزايد: ما به آنها گفتيم «از روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را به جا آوريد» (كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ).

    «شهرى است پاكيزه و پروردگارى آمرزنده و مهربان» (بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ).

    از نظر نعمتهاى مادى هوايى پاك و نسيمى فرح افزا داشت، و سرزمينى حاصلخيز و درختانى پربار و اما از نظر نعمت معنوى غفران خداوند شامل حال آنها بود، از تقصير و كوتاهى آنها صرف نظر مى‏كرد، و آنها را مشمول عذاب و سرزمينشان را گرفتار بلا نمى‏ساخت.

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 16)- اما اين ناسپاس مردم از بوته آزمايش سالم بيرون نيامدند لذا مى‏فرمايد: «آنها از خدا روى گردان شدند» (فَأَعْرَضُوا).

    نعمتهاى خدا را ناچيز شمردند، عمران و آبادى و امنيت را ساده انگاشتند، از ياد حق غافل شدند، و مست نعمت گشتند.

    اينجا بود كه شلاق مجازات بر پيكر آنها نواخته شد، چنانكه قرآن مى‏گويد:
    «پس ما سيل وحشتناك و بنيان‏كن را بر آنها فرستاديم» و سرزمين آباد آنها به ويرانه‏اى مبدّل شد (فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ).

    سپس قرآن وضع بازپسين اين سرزمين را چنين توصيف مى‏كند: «ما دو باع وسيع و پرنعمت آنها را به دو باغ بى‏ارزش با ميوه‏هاى تلخ و درختان بى‏مصرف شوره‏گز و اندكى از درخت سدر مبدل ساختيم» (وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْ‏ءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ).

    تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل، كه چه بر سر آنها و سرزمين آبادشان آمد!

    (آيه 17)- در اين آيه به عنوان يك نتيجه‏گيرى با صراحت مى‏گويد: «اين كيفر را به خاطر كفرانشان به آنها داديم» (ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا).

    اما براى اين كه تصور نشود اين سرنوشت مخصوص به اين گروه بود، بلكه عموميت آن نسبت به همه كسانى كه داراى اعمال مشابهى هستند مسلم است چنين مى‏افزايد: «و آيا جز كفران كننده را كيفر مى‏دهيم»؟ (وَ هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ).

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 18)- چنان آنها را متلاشى كرديم كه ضرب المثل شدند! در اين آيه شرح و تفصيل بيشترى پيرامون قوم سبأ مى‏دهد، به گونه‏اى كه براى هر شنونده درسى است بسيار مهم و آموزنده.

    مى‏فرمايد: سرزمين آنها را تا آن حد آباد كرديم كه نه تنها شهرهايشان را غرق نعمت ساختيم بلكه «ميان آنها و سرزمينهايى را كه بركت به آن داده بوديم شهرها و آباديهايى آشكار قرار داديم» (وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بارَكْنا فِيها قُرىً ظاهِرَةً).

    در حقيقت در ميان آنها و سرزمين مبارك آباديهاى متصل و زنجيره‏اى وجود داشت، و فاصله اين آباديها به اندازه‏اى كم بود كه از هر يك ديگرى را مى‏ديدند.

    - و اين است معنى «قرى ظاهرة» آباديهاى آشكار.

    منظور از «سرزمينهاى مبارك» «صنعاء» يا «مأرب» مى‏باشد كه هر دو در منطقه يمن واقع شده است.

    ولى از آنجا كه تنها عمران كافى نيست، و شرط مهم و اساسى آن «امنيت» است اضافه مى‏كند: «ما در ميان اين آباديها فاصله‏هاى مناسب و نزديك مقرّر كرديم» (وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ).

    و به آنها گفتيم: «در ميان اين قريه‏ها شبها و روزها در امنيت كامل مسافرت كنيد» (سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ).

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 19)- اما اين مردم ناسپاس گرفتار غرور و غفلت شدند، از مسير حق منحرف شده و به دستورات الهى بى‏اعتنا گرديدند.

    از جمله تقاضاهاى جنون‏آميز آنها اين بود كه از خداوند تقاضا كردند در ميان سفرهاى آنها فاصله افكند، «پس گفتند: پروردگارا! ميان سفرهاى ما دورى بيفكن» تا بينوايان نتوانند دوش به دوش اغنيا سفر كنند! (فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا).

    منظورشان اين بود كه در ميان اين قريه‏هاى آباد فاصله‏اى بيفتد و بيابانهاى خشكى پيدا شود، به اين جهت كه اغنيا و ثروتمندان مايل نبودند افراد كم درآمد همانند آنها سفر كنند، و به هر جا مى‏خواهند بى‏زاد و توشه و مركب بروند! گويى سفر از افتخارات آنها و نشانه قدرت و ثروت بود.

    به هر حال «آنها (با اين عملشان) به خودشان ستم كردند» (وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ).

    آرى! اگر فكر مى‏كردند به ديگران ستم مى‏كردند در اشتباه بودند، خنجرى برداشته بودند و سينه خود را مى‏شكافتند.

    چه تعبير جالبى! قرآن به دنبال اين جمله كه در باره سرنوشت دردناك آنها بيان مى‏كند، مى‏گويد: چنان آنها را مجازات كرديم، و زندگيشان را در هم پيچيديم كه «آنها را سرگذشت و داستان و اخبارى براى ديگران قرار داديم»! (فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ).

    آرى! از آن همه زندگانى با رونق و تمدّن درخشان و گسترده چيزى جز اخبارى بر سر زبانها، و يادى در خاطره‏ها، و سطورى بر صفحات تاريخها باقى نماند، «و آنها را سخت متلاشى و پراكنده ساختيم» (وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ).

    چنان سرزمين آنها ويران گشت كه براى ادامه زندگى مجبور شدند هر گروهى به سويى روى آورند آن چنان كه پراكندگى آنها به صورت «ضرب المثل» در آمد كه هرگاه مى‏خواستند بگويند فلان جمعيت سخت متلاشى شدند، مى‏گفتند: «تفرّقوا ايادى سبا» همانند قوم سبا و نعمتهاى آنها پراكنده شده‏اند»!

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «در اين ماجرا نشانه‏هاى عبرتى است براى هر صبر كننده شكرگزار» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ).

    اين به خاطر آن است كه آنها به واسطه صبر و استقامتشان مركب سركش هوى و هوس را مهار مى‏كنند و در برابر معاصى پر قدرتند، و به خاطر شكرگزاريشان در طريق اطاعت خدا آماده و بيدارند به همين دليل به خوبى عبرت مى‏گيرند.

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 20)- هيچ كس مجبور به پيروى وسوسه‏هاى شيطان نيست! در اينجا يك نوع نتيجه‏گيرى كلى از داستان «قوم سبا» كرده، مى‏فرمايد: «به يقين ابليس گمان خود را در باره آنها (و هر جمعيتى كه از ابليس پيروى كنند) محقق يافت»! (وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ).

    «پس آنان همگى از او پيروى كردند جز گروه اندكى از مؤمنان» (فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ).

    يا به تعبير ديگر پيش بينى ابليس كه بعد از سرپيچى از سجده براى آدم و طرد شدن از درگاه كبريايى خداوند گفت: «به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان مخلصت گمراه خواهم كرد» در باره اين گروه درست از آب درآمد. (نمل/ 19)

    (آيه 21)- در اين آيه در رابطه با وسوسه‏هاى ابليس و كسانى كه در حوزه نفوذ او قرار مى‏گيرند، و آنها كه بيرون از اين حوزه‏اند، به دو مطلب اشاره مى‏كند، نخست مى‏گويد: «شيطان سلطه‏اى بر آنها نداشت» و كسى را به پيروى خود نمى‏تواند مجبور كند (وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ).

    قرآن در جاى ديگر از گفتار خود شيطان نقل مى‏كند: «من سلطه‏اى بر شما نداشتم جز اين كه شما را دعوت كردم و شما هم دعوت مرا اجابت نموديد. (ابراهيم/ 22).

    ولى پيداست بعد از اجابت دعوت او از ناحيه افراد بى‏ايمان و هوى‏پرست او آرام نمى‏نشيند و پايه‏هاى سلطه خود را بر وجود آنان مستحكم مى‏كند.

    لذا در دنباله آيه مى‏افزايد: «هدف (از آزادى ابليس در وسوسه‏هايش) اين بود، كه مؤمنان به آخرت از افراد بى‏ايمان و كسانى كه در شكّند شناخته شوند» (إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ).

    و در پايان آيه به عنوان يك هشدار به همه بندگان مى‏گويد: «و پروردگار تو حافظ همه چيز و نگاهبان آن است» (وَ رَبُّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَفِيظٌ).

    تا پيروان شيطان تصور نكنند چيزى از اعمال و گفتار آنها در اين جهان از بين مى‏رود يا خداوند آن را فراموش مى‏كند.

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 22)- بخش قابل ملاحظه‏اى از آيات اين سوره پيرامون مبدأ و معاد و اعتقادات حق سخن مى‏گويد، و از پيوند آنها مجموعه‏اى از معارف راستين حاصل مى‏شود.

    در اينجا مشركان را به محاكمه مى‏كشد، با ضربات كوبنده سؤالات منطقى آنها را به زانو در مى‏آورد، و بى‏پايه بودن منطق پوسيده آنها را در زمينه شفاعت بتها آشكار مى‏سازد.

    مى‏فرمايد: «به آنها بگو: كسانى را كه غير از خدا (معبود خود) مى‏پندارند بخوانيد» (قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ). اما بدانيد آنها هرگز دعاى شما را اجابت نمى‏كنند و گرهى از كارتان نمى‏گشايند.
    سپس به دليل اين سخن پرداخته، مى‏گويد: اين به خاطر آن است كه «اين معبودهاى ساختگى نه مالك ذره‏اى در آسمان و زمينند، و نه شركت و نصيبى در خلقت و مالكيت آنها دارند، و نه هيچ يك از آنها ياور خداوند در آفرينش بوده‏اند»! (لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فِيهِما مِنْ شِرْكٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ).

    واجب الوجود يكى است، و بقيه همه ممكن الوجود و وابسته به اويند، كه اگر لحظه‏اى نظر لطفش از آنها برداشته شود راهى ديار عدم مى‏شوند «اگر نازى كند يك دم، فرو ريزند قالبها»!

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 23)- در اينجا فورا اين سؤال به ذهن مى‏آيد كه اگر چنين است پس مسأله «شفاعت» شفيعان چه مى‏شود؟

    در اين آيه به پاسخ اين سؤال پرداخته، چنين مى‏گويد: اگر شفيعانى در درگاه خدا وجود دارند آن هم به اذن و فرمان اوست، زيرا: «هيچ شفاعتى نزد او جز براى كسانى كه اذن داده فايده ندارد» (وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ).

    بنابر اين، بهانه بت‏پرستان براى پرستش بتها كه مى‏گفتند: «اينها شفيعان ما نزد خدايند»! (يونس/ 18) به اين وسيله قطع مى‏شود، چرا كه خدا هرگز اجازه شفاعتى به آنها نداده است.

    بعد از اين جمله چنين مى‏گويد: در آن روز اضطراب و وحشتى بر دلها چيره مى‏شود هم شفاعت كنندگان و هم شفاعت شوندگان غرق در اضطراب مى‏شوند، و در انتظار اين هستند كه ببينند خداوند به چه كسانى اجازه شفاعت مى‏دهد؟

    و در باره چه كسانى؟ و اين حالت اضطراب و نگرانى همچنان ادامه مى‏يابد «تا زمانى كه فزع و اضطراب از دلهاى آنها زايل گردد» و فرمان از ناحيه خدا صادر شود (حَتَّى إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ).
    اينجاست كه هر دو گروه رو به يكديگر مى‏كنند و از هم «مى‏پرسند (يا مجرمان از شافعان مى‏پرسند) پروردگار شما چه دستورى داد»؟ (قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ).

    در پاسخ «مى‏گويند: خداوند حق را بيان كرد» (قالُوا الْحَقَّ).

    و «حق» چيزى جز اجازه شفاعت در باره آنها كه رابطه خود را بكلى از درگاه خدا قطع نكرده‏اند نمى‏باشد.

    و در پايان آيه اضافه مى‏كند: «و اوست خداوند بلند مقام و بزرگ مرتبه» (وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ).

    در حقيقت آنها مى‏گويند: چون خداوند على و كبير است هر دستورى مى‏دهد عين واقعيت و هر واقعيتى منطبق بر دستور اوست.

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 24)- در اين آيه از طريق ديگرى براى ابطال عقائد مشركان وارد مى‏شود و مسأله «رازقيّت» را بعد از مسأله «خالقيّت» عنوان مى‏كند، مى‏گويد: «بگو:
    چه كسى شما را از آسمانها و زمين روزى مى‏دهد» و بركات آن را در اختيارتان مى‏گذارد؟! (قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

    بديهى است هيچ كس از آنها نمى‏توانست بگويد اين بتهاى سنگى و چوبى باران را از آسمان نازل مى‏كنند، گياهان را از زمين مى‏رويانند.

    جالب اين كه بدون آن كه در انتظار پاسخ آنها باشد بلا فاصله مى‏فرمايد:
    «بگو: اللّه» (قُلِ اللَّهُ).

    در پايان آيه اشاره به مطلبى مى‏كند كه خود مى‏تواند پايه دليلى را تشكيل دهد، دليلى واقع بينانه و توأم با نهايت انصاف و ادب، به گونه‏اى كه طرف از مركب لجاج و غرور پايين آيد، و به انديشه و فكر بپردازد، مى‏گويد: «مسلما ما يا شما بر هدايت يا ضلالت آشكارى هستيم»! (وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلى‏ هُدىً أَوْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ).

    اشاره به اين كه عقيده ما و شما با هم تضاد روشنى دارد، بنابر اين ممكن نيست هر دو حق باشد، چرا كه جمع بين نقيضين و ضدين امكان ندارد.

    (آيه 25)- اين آيه باز همان استدلال را به شكل ديگرى- و با همان لحن منصفانه‏اى كه خصم را از مركب لجاجت و غرور فرود آورد- ادامه مى‏دهد، مى‏گويد: «بگو: شما مسؤول گناهان ما نيستيد، و ما نيز در برابر اعمال شما مسؤول نخواهيم بود» (قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ).

    عجيب اين كه در اينجا پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مأمور است در مورد خودش تعبير به «جرم» كند، و در مورد مخالفان تعبير به كارهايى كه انجام مى‏دهند! و به اين ترتيب اين حقيقت را روشن سازد كه هر كس بايد پاسخگوى اعمال و كردار خويش باشد، چرا كه نتايج اعمال هر انسانى چه زشت و چه زيبا به خود او مى‏رسد.

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 26)- اين آيه در حقيقت بيان نتيجه دو آيه قبل است، زيرا هنگامى كه به آنها اخطار كرد كه يكى از ما دو گروه بر حق و ديگرى بر باطليم، و نيز اخطار كرد كه هر كدام از ما مسؤول اعمال خويشتن هستيم، به بيان اين حقيقت مى‏پردازد كه چگونه به وضع همگى رسيدگى مى‏شود.

    مى‏فرمايد: «به آنها بگو: پروردگار ما همه ما را در روز رستاخيز جمع مى‏كند، سپس در ميان ما به حق داورى مى‏كند» و ما را از يكديگر جدا مى‏سازد، تا هدايت شدگان از گمراهان بازشناخته شوند، و هر كدام به نتيجه اعمالشان برسند (قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ).

    اگر مى‏بينيد امروز همه با هم آميخته‏اند و هر كسى ادعا مى‏كند من بر حقم و اهل نجاتم، اين وضع براى هميشه ادامه پيدا نخواهد كرد، و روز جدايى صفوف سر انجام فراخواهد رسيد، چرا كه «ربوبيت» پروردگار چنين اقتضا مى‏كند كه «سره» از «ناسره» و «خالص» از «ناخالص» و «حق» از «باطل» سر انجام جدا شوند، و هر كدام در بستر خويش قرار گيرند.

    اكنون بينديشيد در آن روز چه خواهيد كرد؟ و در كدامين صف قرار خواهيد گرفت؟ و آيا پاسخى براى سؤالات پروردگار در آن روز آماده كرده‏ايد؟

    در پايان آيه براى اين كه روشن سازد اين كار قطعا شدنى است مى‏افزايد:
    «اوست داور و جدا كننده آگاه» (وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ).

    اين دو نام كه از اسماء الحسنى الهى است، يكى اشاره به قدرت او بر مسأله جداسازى صفوف مى‏كند، و ديگرى به علم بى‏پايان او، چرا كه جدا ساختن صفوف حق و باطل از يكديگر بدون اين دو ممكن نيست.

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 27)- در اين آيه كه پنجمين فرمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‏باشد بار ديگر به مسأله توحيد كه سخن را از آن آغاز كرده بود باز مى‏گردد و با اين مسأله بحث را خاتمه مى‏دهد.

    مى‏فرمايد: «بگو: كسانى را كه به عنوان شريك به خداوند ملحق ساخته‏ايد به من ارائه دهيد» (قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ).

    لذا به دنبال اين جمله با يك كلمه خط بطلان بر همه اين اوهام كشيده مى‏گويد: «نه هرگز چنين نيست»! (كَلَّا).

    اينها هرگز ارزش معبود بودن را ندارند، و در اين پندارهاى شما چيزى از واقعيت نيست، بس است بيدار شويد.

    و سر انجام براى تأكيد و تحكيم اين سخن مى‏گويد: «بلكه تنها اوست خداوند عزيز و حكيم» (بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ).

    عزت و شكست ناپذيريش ايجاب مى‏كند كه در حريم ربوبيتش كسى راه نيابد، و حكمتش اقتضا مى‏كند كه اين قدرت را به جا صرف كند.

    (آيه 28)- تو مبعوث براى همه جهانيان هستى! اين آيه سخن از نبوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله مى‏گويد، و آيات بعد از آن پيرامون معاد بحث مى‏كند.

    نخست به وسعت دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و عموميت نبوت او به همه انسانها اشاره كرده، مى‏گويد: «و ما تو را نفرستاديم مگر براى همه مردم جهان در حالى كه همگان را به پاداشهاى بزرگ الهى بشارت مى‏دهى، و از عذاب الهى انذار مى‏كنى، ولى بيشتر مردم از اين معنى بى‏خبرند» (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ).

    (آيه 29)- از آنجا كه در آيات قبل به اين معنى اشاره شده بود كه خداوند همه مردم را در روز رستاخيز جمع كرده و ميان آنها داورى مى‏كند، در اين آيه سؤالى از ناحيه منكران معاد به اين صورت نقل مى‏كند: «آنها مى‏گويند: اگر راست مى‏گوييد اين وعده رستاخيز در چه زمانى است»؟! (وَ يَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ).

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •