سوره عنكبوت [29] - صفحه 2
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33

موضوع: سوره عنكبوت [29]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 25)- به هر حال ابراهيم (ع) از آن آتش عظيم به صورت خارق العاده‏اى به لطف پروردگار رهايى يافت، ولى نه تنها دست از بيان هدفهاى خود بر نداشت بلكه شتاب و سرعت و حرارت بيشترى به آن داد.

    ابراهيم «گفت: شما غير از خدا بتهايى براى خود انتخاب كرده‏اى كه مايه دوستى و محبت ميان شما در زندگى دنيا باشد سپس روز قيامت از يكديگر بيزارى مى‏جوييد و يكديگر را لعن مى‏كنيد و جايگاه شما آتش است و هيچ يار و ياورى براى شما نخواهد بود» (وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ).

    پرستش براى هر قوم و قبيله‏اى به اصطلاح رمز وحدت بود و نيز پيوندى ميان آنها و نياكانشان ايجاد مى‏كرد. از اين گذشته سران كفار پيروان خود را دعوت به پرستش بتها مى‏كردند و اين حلقه اتصالى بين «سران» و «پيروان» بود.

    ولى در قيامت همه اين پيوندهاى پوچ و پوسيده و پوشالى از هم گسسته مى‏شود و هر يك گناه را به گردن ديگرى مى‏اندازد.

    (آيه 26)- در اين آيه اشاره به ايمان لوط و هجرت ابراهيم مى‏كند، مى‏گويد:
    «و لوط به او [ابراهيم‏] ايمان آورد» (فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ).

    «لوط» خود از پيامبران بزرگ خدا بود- مى‏گويند: پسر خواهر ابراهيم بود- و از آنجا كه پيروى يك فرد بزرگ به منزله پيروى يك امت و ملت است، خداوند در اينجا مخصوصا از ايمان لوط آن شخصيت والاى معاصر ابراهيم سخن مى‏گويد: تا روشن شود اگر ديگران ايمان نياوردند مهم نبود.

    سپس مى‏افزايد: «و (ابراهيم) گفت: من بسوى پروردگارم هجرت مى‏كنم كه او صاحب قدرت و حكيم است» (وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى‏ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ).

    ابراهيم (ع) از سر زمين بابل- به اتفاق لوط و همسرش ساره- به سوى سر زمين شام، مهد انبيا و توحيد، حركت كرد، تا بتواند در آنجا دعوت توحيد را وسعت بخشد.

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 27)- در اين آيه سخن از مواهب چهار گانه‏اى است كه خداوند بعد از اين هجرت بزرگ به ابراهيم داد.

    نخست فرزندان لايق و شايسته بود، فرزندانى كه بتوانند چراغ ايمان و نبوت را در دودمان او روشن نگهدارند، مى‏گويد: «و (در اواخر عمر) اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم» (وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ).

    ديگر اين كه: «نبوّت و كتاب آسمانى را در دودمانش قرار داديم» (وَ جَعَلْنا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ).
    سوم اين كه: «و پاداش او را در دنيا داديم» (وَ آتَيْناهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيا).

    اين پاداش ممكن است اشاره به امور مختلفى باشد: مانند نام نيك و لسان صدق در ميان همه امتها، چرا كه همه به ابراهيم (ع) به عنوان يك پيامبر عظيم الشأن احترام مى‏گذارند، به وجود او افتخار مى‏كنند و شيخ الانبيايش مى‏نامند.

    آبادى سر زمين مكه به دعاى او يكى ديگر از اين پاداشها است.

    چهارم اين كه: «او در آخرت از صالحان است» (وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ). و اين يك مجموعه كامل از افتخارات را تشكيل مى‏دهد.

    (آيه 28)- آلوده دامنان خيره سر! بعد از بيان گوشه‏اى از ماجراى ابراهيم (ع) به سراغ ذكر بخشى از سر گذشت پيامبر هم عصرش لوط (ع) پرداخته، مى‏فرمايد: «و لوط را فرستاديم (به خاطر بياور) هنگامى كه به قومش گفت: شما عمل بسيار زشتى انجام مى‏دهيد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما آن را انجام نداده است» (وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِينَ).

    «الْفاحِشَةَ» در اينجا كنايه از «همجنس گرايى» است.

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 29)- «لوط» (ع) اين پيامبر بزرگ سپس مقصد خود را فاش‏تر بيان ساخت و گفت: «آيا شما به سراغ مردان مى‏رويد»؟! (أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ).

    «و آيا راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد»؟! (وَ تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ).

    «و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد» (وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ).

    اكنون ببينيم پاسخ اين قوم گمراه و ننگين در برابر سخنان منطقى حضرت لوط (ع) چه بود.

    قرآن مى‏گويد: «اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: اگر راست مى‏گويى عذاب الهى را براى ما بياور» (فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتِنا بِعَذابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ).

    (آيه 30)- در اينجا بود كه لوط (ع) دستش از همه جا كوتاه شد، رو به درگاه خدا آورد و با قلبى آكنده از غم و اندوه «عرض كرد: پروردگارا! مرا در برابر اين قوم تبهكار يارى فرما» (قالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ).

    قومى كه روى زمين را به فساد و تباهى كشيده‏اند، اخلاق و تقوا را بر باد داده‏اند، عفت پاكدامنى را پشت سر انداخته‏اند، شرك و بت پرستى را با فساد اخلاق و ظلم و ستم آميخته‏اند و نسل انسان را به فنا و نيستى تهديد كرده‏اند.

    (آيه 31)- و اين هم سر نوشت آلودگان! سر انجام دعاى لوط مستجاب شد، فرشتگانى كه مأمور عذاب بودند قبل از آن كه به سر زمين لوط (ع) براى انجام مأموريت خود بيايند به سر زمينى كه ابراهيم (ع) در آن بود براى اداى رسالتى ديگر، يعنى بشارت ابراهيم (ع) به تولد فرزندان رفتند.

    آيه مى‏گويد: «و هنگامى كه فرستادگان ما (از فرشتگان) بشارت (تولد فرزند) براى ابراهيم آوردند، گفتند: ما اهل اين شهر و آبادى را [و به شهرهاى قوم لوط اشاره كردند] هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمگرند» (وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى‏ قالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَها كانُوا ظالِمِينَ).

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 32)- هنگامى كه ابراهيم اين سخن را شنيد نگران لوط پيامبر بزرگ خدا شد و «گفت: در اين آبادى لوط است»! (قالَ إِنَّ فِيها لُوطاً).

    سرنوشت او چه خواهد شد؟! اما فورا در پاسخ او «گفتند: (نگران مباش) ما به كسانى كه در آن هستند آگاه‏تريم» (قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِيها). ما هرگز تر و خشك را با هم نمى‏سوزانيم و برنامه ما كاملا دقيق و حساب شده است.

    و افزودند: «او و خانواده‏اش را نجات مى‏دهيم جز همسرش كه در ميان قوم (گنهكار) باقى خواهد ماند»! (لَنُنَجِّيَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ).

    (آيه 33)- گفتگوى فرشتگان با ابراهيم در اينجا پايان گرفت و آنها روانه ديار لوط (ع) شدند.

    قرآن مى‏گويد: «هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند از ديدن آنها بد حال و دلتنگ شد» (وَ لَمَّا أَنْ جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِي‏ءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً).

    آنها به صورت جوانانى خوش قيافه بودند، و آمدن چنين ميهمانانى در چنان محيط آلوده‏اى، ممكن بود براى لوط موجب درد سر و احتمالا آبرو ريزى نزد ميهمانان شود.

    ولى ميهمانان كه ناراحتى او را درك كردند به زودى خود را معرفى نموده و او را از نگرانى بيرون آوردند: «گفتند: نترس، و غمگين مباش (كارى از اين بى‏شرمان ساخته نيست و به زودى همگى نابود خواهند شد) ما تو و خانواده‏ات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان قوم باقى مى‏ماند» و هلاك مى‏شود (وَ قالُوا لا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَ أَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ).

    (آيه 34)- بعد براى اين كه سر نوشت اين گروه آلوده به ننگ را در برنامه مأموريت خود روشنتر سازند افزودند: «ما بر اهل اين شهر و آبادى عذابى از آسمان به خاطر فسق و گناهشان فرو خواهيم ريخت»! (إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلى‏ أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ).

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 35)- در اينجا چگونگى عذاب دردناك آنها توضيح داده نشده، همين اندازه مى‏فرمايد: «ما از آن آباديها (از ويرانه‏هاى در هم ريخته و شهرهاى بلا ديده و نابود شده) آنها درس عبرت و نشانه روشنى براى كسانى كه انديشه مى‏كنند باقى گذارديم» (وَ لَقَدْ تَرَكْنا مِنْها آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ).

    ولى در آيه 84 سوره اعراف و همچنين آيه 82 سوره هود آمده است كه نخست زلزله شديدى شهرهاى آنها را بكلى زير و رو كرد و سپس بارانى از سنگهاى آسمانى بر آنها فرو ريخت.

    (آيه 36)- هر گروه ستمگر به نوعى مجازات شدند: بعد از داستان لوط و قومش نوبت به اقوام ديگرى همچون «قوم شعيب» و «عاد» و «ثمود» و «فرعون» مى‏رسد.

    نخست مى‏گويد: «ما به سوى مدين برادرشان شعيب را فرستاديم» (وَ إِلى‏ مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً).
    تعبير به برادر، اشاره به نهايت محبت اين پيامبران نسبت به امتهايشان و عدم سلطه‏جويى آنها است.

    «مدين» شهرى است در جنوب غربى «اردن» كه امروز به نام «معان» خوانده مى‏شود، در شرق «خليج عقبه» قرار گرفته، و حضرت شعيب و قومش در آنجا مى‏زيستند.

    «شعيب» مانند ساير پيامبران بزرگ خدا دعوت خود را از اعتقاد به مبدأ و معاد كه پايه و اساس هر دين و آيين است آغاز كرد، «گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد و به روز قيامت اميدوار باشيد» (فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ).

    اعتقاد به اين دو اصل مسلما در تربيت و اصلاح انسان تأثير فوق العاده‏اى خواهد داشت.

    دستور سوم «شعيب» يك دستور جامع عملى بود كه تمام برنامه‏هاى اجتماعى را در بر مى‏گيرد گفت: «سعى در فساد در زمين مكنيد» (وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ).

    «فساد» مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه نابسامانى و ويرانگرى و انحراف و ظلم را در بر مى‏گيرد و نقطه مقابل آن صلاح و اصلاح است.

    (آيه 37)- اما آن گروه به جاى اين كه اندرزهاى اين مصلح بزرگ را به گوش جان بشنوند در مقام مخالفت بر آمده «او را تكذيب كردند» (فَكَذَّبُوهُ).

    «و به اين سبب زلزله آنها را فرا گرفت»! (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ).

    «و بامدادان در خانه‏هاى خود به رو افتاده و مرده بودند»! (فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ).

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 38)- اين آيه سخن از قوم «عاد» و «ثمود» مى‏گويد، بى‏آنكه از پيامبر آنها (هود و صالح)، و گفتگوهايشان با اين دو قوم سر كش سخنى به ميان آورد، چرا كه اقوامى بودند شناخته شده و داستان پيامبرشان در آيات ديگر قرآن كرارا آمده است.

    مى‏فرمايد: «ما طايفه عاد و ثمود» را هلاك كرديم (وَ عاداً وَ ثَمُودَ).

    سپس مى‏افزايد: «و مساكن (ويران شده) آنان براى شما آشكار است» و ويرانه‏هاى شهرهايشان در سر زمين حجر و يمن بر سر راهتان (وَ قَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ).

    سپس به علت اصلى بد بختى آنها اشاره كرده، مى‏گويد: «شيطان اعمالشان را براى آنها آراسته بود، از اين رو آنان را از راه (خدا) باز داشت» (وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ).
    «در حالى كه بينا بودند» (وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ).

    فطرت آنها بر توحيد و تقوا بود، و پيامبران الهى نيز بقدر كافى راه را به آنها نشان داده بودند.

    (آيه 39)- اين آيه از سه نفر از گردنكشان كه هر كدام نمونه بارزى از يك قدرت شيطانى بودند نام برده، مى‏گويد: «و قارون و فرعون و هامان را نيز» هلاك كرديم (وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ).

    قارون مظهر ثروت توأم با غرور و خود خواهى و غفلت، فرعون مظهر قدرت استكبارى توأم با شيطنت، و هامان الگويى براى معاونت از ظالمان مستكبر بود.

    سپس مى‏افزايد: «موسى با دلائل روشن به سراغ اين سه آمد» و حجت را بر آنها تمام كرد (وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى‏ بِالْبَيِّناتِ).

    «اما آنها راه استكبار و غرور و سر كشى را در زمين پيش گرفتند» (فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ).
    ولى «آنها (با اين همه) نتوانستند بر خدا پيشى گيرند» و از چنگال قدرت او فرار كنند (وَ ما كانُوا سابِقِينَ).

    زيرا آنها نتوانستند از قلمرو قدرت خدا با امكاناتى كه در اختيار داشتند بگريزند، و از عذاب الهى رهايى يابند، بلكه در همان لحظه‏اى كه خداوند اراده كرد آنها را با ذلت و زبونى به ديار عدم فرستاد.

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 40)- در اين آيه مى‏فرمايد: «پس ما هر يك از آنها را به گناهش گرفتيم» (فَكُلًّا أَخَذْنا بِذَنْبِهِ).
    «بر بعضى از آنها توفانى شديد و كوبنده توأم با سنگريزه فرستاديم» (فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً). منظور از اين گروه، قوم عاد است.

    «و بعضى ديگر را صيحه آسمانى فرو گرفت» (وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ).

    و اين عذابى بود كه بر قوم ثمود، و بعضى اقوام ديگر نازل گرديد.

    «و بعضى ديگر از آنها را در زمين فرو برديم» (وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ).

    اين مجازاتى بود كه در مورد قارون تحقق يافت و بالاخره «بعضى ديگر را غرق كرديم» (وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا).

    اين اشاره به فرعون و هامان و اتباع آنهاست.

    در پايان آيه براى تأكيد اين واقعيت كه اينها همه گرفتار عكس العمل كارهاى خويش شدند و محصولى را درو مى‏كردند كه بذر آن را خودشان پاشيده بودند، مى‏فرمايد: «خداوند هرگز به آنها ظلم و ستم نكرد، آنها بودند كه بر خويشتن ستم مى‏كردند» (وَ ما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ).

    آرى! مجازاتهاى اين جهان و جهان ديگر باز تاب و تجسمى است از اعمال انسانها، در آنجا كه تمام راههاى اصلاح و باز گشت را به روى خود ببندند.

  8. #18
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 41)- تكيه‏گاههاى سست همچون لانه عنكبوت! در آيات گذشته سر نوشت دردناك و غم‏انگيز مشركان مفسد و مستكبران لجوج و ظالمان بيدادگر و خود خواه بيان شد، به همين تناسب در اينجا مثال جالب و گويايى براى كسانى كه غير خدا را معبود و ولى خود قرار مى‏دهند بيان كرده، مى‏فرمايد: «مثل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود بر گزيدند، مثل عنكبوت است كه خانه‏اى براى خود انتخاب كرده، در حالى كه سست‏ترين خانه‏ها، خانه عنكبوت است، اگر مى‏دانستند»! (مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ).

    ولى آنها كه بر ايمان و توكل بر خدا تكيه مى‏كنند تكيه بر سدّ پولادين دارند.

    ذكر اين نكته نيز در اينجا ضرورى است: خانه عنكبوت و تارهاى او با اين كه ضرب المثل در سستى مى‏باشد خود از عجايب آفرينش است كه دقت در آن انسان را به عظمت آفريدگار آشناتر مى‏كند.

    اگر به خانه‏هاى سالم عنكبوت دقت كنيم منظره جالبى همچون يك خورشيد با شعاعهايش بر روى پايه‏هاى خصوصى از تارها مشاهده مى‏كنيم البته اين خانه براى عنكبوت خانه مناسب و ايده‏آلى است ولى در مجموع سست‏تر از آن تصور نمى‏شود، و اين چنين است معبودهايى كه غير از خدا مى‏پرستند.

    (آيه 42)- در اين آيه هشدار تهديدآميزى به اين مشركان غافل و بى‏خبر مى‏دهد، مى‏گويد: «خداوند آنچه را آنها غير از او مى‏خوانند مى‏داند» (إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ).

    شرك آشكار آنها، و شرك مخفى و پنهانشان، هيچ يك بر خدا پوشيده نيست.

    «و اوست قادر شكست‏ناپذير و حكيم على الاطلاق» (وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ).

    اگر مهلت به آنها مى‏دهد، نه به خاطر آن است كه نمى‏داند يا قدرتش محدود است، بلكه حكمت او ايجاب مى‏كند كه فرصت كافى دهد تا بر همه اتمام حجت شود، و آنها كه شايسته هدايتند، هدايت گردند.

  9. #19
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 43)- اين آيه گويا اشاره به ايرادى است كه دشمنان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در برابر اين مثالها به او مى‏كردند و مى‏گفتند: چگونه ممكن است خدايى كه آفريننده زمين و آسمان است به عنكبوت و مگس و حشرات و مانند اينها مثال بزند.

    قرآن در پاسخ آنها مى‏گويد: «و اينها مثالهايى است كه ما براى مردم مى‏زنيم و جز عالمان آن را درك نمى‏كنند» (وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ).

    (آيه 44)- در اين آيه اضافه مى‏كند: «خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده و در اين نشانه عظيمى است براى افراد با ايمان» (خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ).

    باطل و بيهوده در كار او راه ندارد، اگر مثال به عنكبوت و خانه سست و بى‏بنيادش مى‏زند، روى حساب است، و اگر موجود كوچكى را براى تمثيل برگزيده براى بيان حق است، و گر نه او آفريننده بزرگترين كهكشانها و منظومه‏هاى آسمانى است.

  10. #20
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره عنكبوت [29]

    (آيه 45)- نماز باز دارنده از زشتيها و بديها: بعد از پايان بخشهاى مختلفى از سر گذشت اقوام پيشين و پيامبران بزرگ و بر خورد نا مطلوب آنها با اين رهبران الهى، و پايان غم‏انگيز زندگى آنها، روى سخن را- براى دلدارى و تسلى خاطر و تقويت روحيه و ارائه خط مشى كلى و جامع- به پيامبر كرده دو دستور به او مى‏دهد.

    نخست مى‏گويد: «آنچه را از كتاب آسمانى (قرآن) به تو وحى شده تلاوت كن» (اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ). بخوان و در زندگيت به كار بند.

    بعد از بيان اين دستور كه در حقيقت جنبه آموزش دارد، به دستور دوم مى‏پردازد كه شاخه اصلى پرورش است، مى‏گويد: «و نماز را بر پا دار» (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ).

    سپس به فلسفه بزرگ نماز پرداخته، مى‏گويد: «زيرا نماز (انسان را) از زشتيها و منكرات باز مى‏دارد» (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ).

    طبيعت نماز از آنجا كه انسان را به ياد نيرومندترين عامل باز دارنده يعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‏اندازد داراى اثر باز دارندگى از فحشاء و منكر است.

    البته نهى از فحشا و منكر سلسله مراتب و درجات زيادى دارد و هر نمازى به نسبت رعايت شرايط داراى بعضى از اين درجات است.

    امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد: «كسى كه دوست دارد ببيند آيا نمازش مقبول درگاه الهى شده يا نه؟ بايد ببيند آيا اين نماز، او را از زشتيها و منكرات باز داشته يا نه؟ به همان مقدار كه بازداشته نمازش قبول است»!

    در دنباله آيه اضافه مى‏فرمايد: «ذكر خدا از آن هم برتر و بالاتر است» (وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ).

    ظاهر جمله فوق اين است كه بيان فلسفه مهمترى براى نماز مى‏باشد، يعنى يكى ديگر از آثار و بركات مهم نماز كه حتى از نهى از فحشا و منكر نيز مهمتر است آن است كه انسان را به ياد خدا مى‏اندازد كه ريشه و مايه اصلى هر خير و سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشا و منكر نيز همين «ذكر اللّه» مى‏باشد، در واقع برترى آن به خاطر آن است كه علت و ريشه محسوب مى‏شود.

    و از آنجا كه نيات انسانها و ميزان حضور قلب آنها در نماز و ساير عبادات بسيار متفاوت است در پايان آيه مى‏فرمايد: «و خدا مى‏داند چه كارهايى را انجام مى‏دهيد» (وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ).

    چه اعمالى را كه در پنهان انجام مى‏دهيد يا آشكار، چه نياتى را كه در دل داريد، و چه سخنانى كه بر زبان جارى مى‏كنيد.

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •