اما حجر بن عدي چه کرد که مورد کينه وهابيون قرار گرفت؟

او در نوجوانى همراه برادرش "هانى بن عدى" به حضور پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) رسيد و به دین اسلام گروید. پس از زمان اندکى که از اسلام آوردن او گذشت پیامبر(ص) از دنیا رفت. حجر در فتح شام، یکى از سربازان فاتح بود و هم او بود که "مرج عذرا" (عدرا البلد) را فتح کرد و در جنگ قادسیه هم شرکت داشت. در جریان فتح مدائن، او بود که به رود دجله زد و از آن عبور کرد.

حجر در عین دلاورى، مرد تقوا و نیایش و معنویت بود و به همین سبب او را "حجر الخیر" مى نامیدند، در برابر حجر شر که از یاران معاویه بود. او نسبت به مادرش همواره نیکى مى کرد و نماز و روزه فراوان انجام مى داد. او هرگز بى وضو نمى ماند و هر وقت وضو مى گرفت، پس از آن حتماً نماز مستحبی هم مى خواند. دعاى او در پیشگاه پروردگار به هدف اجابت مى رسید و نزد همگان به "مستجاب الدعوه" بودن شهره بود.

حجر، مرد هدف و عقیده بود و به مردان حق و فضیلت، عشق مى ورزید. او هنگام مرگ "ابوذر غِفاری" در ربذه، همراه مالک اشتر بر بالین او حاضر شد.

حجر در زمان امام علی(ع)

او در میان یاران حضرت على(علیه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آن حضرت شمشیر مى زد. او پیش از شروع جنگ صفین، روزى پشتیبانى خود را از امیر مؤمنان(علیه السلام) چنین اعلام کرد: «ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم؛ مى دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده و زود شناختیم. ما داراى یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأى آزموده و نیروى پسندیده هستیم و اینک اختیار ما در دست توست يا اميرالمؤمنين! اگر به شرق یا غرب جهان بروى، در رکاب تو خواهيم ماند و هر چه دستور دهى اطاعت مى کنیم.» امیر مؤمنان(علیه السلام) از این وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا کرد.

یکى ديگر از افتخارات حجر، مقابله با "ضحاک" یکى از فرماندهان نامدار لشکر شام بود که در این نبرد پیروز شد.