آیا امام زمان علیه السلام دارای زن و فرزند هستند؟
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20

موضوع: آیا امام زمان علیه السلام دارای زن و فرزند هستند؟

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64

    آیا امام زمان علیه السلام دارای زن و فرزند هستند؟

    یکى از مباحث پیرامون شخصیّت حضرت مهدى (عج)، زندگى شخصى و خانوادگى آن حضرت است، سخن از ازدواج یا عدم آن و داشتن فرزند و مکان زندگى و وضعیّت زندگى اولاد او و کیفیّت زندگى آن حضرت از بحث هاى جذّابى است که احیاناً در اذهان بسیارى از معتقدان به او ابهاماتى وجود دارد، که معمولا با جواب هاى ضدّ و نقیضى نیز مواجه می شوند.

    اساساً غیبت طولانى آن حضرت از نگاه زندگانى شخصى و خصوصى وى این سؤال را بوجود می آورد که آیا در این مدّت، حضرت مهدى (علیه السلام) ازدواج کرده است یا خیر؟

    برخى این سؤال را به صورت اشکال مطرح کرده و می گویند: اگر ازدواج کرده و همسر دارد، لازمه اش داشتن فرزند است، و لازمه این نیز فاش شدن اسرار و شناسایى آن حضرت است، که با حکمت و فلسفه غیبت منافات دارد.

    و اگر ازدواج نکرده است، پس به سنّت رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و به امر شرعى مستحب عمل نکرده است، که این هم با مقام و شأن آن حضرت نمی سازد، زیرا وى رهبر دینى مردم است و در عمل به مستحبات همچون واجبات، باید پیشقدم باشد، و فرضِ وجود امامی که مستحب مؤکّد شرعى را ترک کند، و در واقع عمل مکروهى را انجام دهد بسیار مشکل، و جاى استبعاد دارد.

    پس اگر ازدواج نکرده باشد اشکال ترک مستحبّ از طرف معصوم، و اگر ازدواج کرده باشد اشکال فاش شدن اسرار و تضادّ با فلسفه غیبت پیش می آید، و چون طرفین قضیّه با اشکال مواجه است، عدّه اى چنین نتیجه گیرى می کنند که اصلا آن حضرت وجود ندارد.

    نکته دیگر این که اصل ازدواج یا عدم ازدواج آن حضرت جزء اعتقادات ما نیست، بلکه از مسائل شخصى است که در روایات نیز به آن تصریح نشده، و مورد بحث امامان قبلى نیز نبوده است، و کسانى هم که در دوران غیبت توفیق درک حضور آن حضرت را داشته اند آن قدر سؤالات و مشکلات در ذهنشان بوده است که به این گونه سؤالات نرسیده اند.

    در دوران غیبت صغرى نیز از نائبان خاصّ، در این زمینه سخنى شنیده نشده است.

    از سوى دیگر ذهن انسان در کنار سؤال از ازدواج حضرت مهدى (علیه السلام)، سؤالات دیگرى نیز می سازد از جمله این که:

    آیا امام مهدى (علیه السلام) داراى فرزند است؟

    آیا مکان خاصّى براى زندگى وى و فرزندانش وجود دارد؟

    آیا فرض وجود فرزند و همسر براى آن حضرت با حکمت و فلسفه غیبت سازگارى دارد؟

    و در صورت ازدواج نکردن، آیا بر خلاف سنّت و دستور پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) عمل نکرده است؟

    و سؤالات دیگرى که این مقاله در صدد جواب دادن به بعضى از آنهاست.

    بنابراین، پس از طرح سؤال اصلى و بیان دیدگاه هاى متفاوت و دلائل آنها، و نیز بررسى دلائل، سعى می شود تا به نتیجه اى مناسب و جامع برسیم.

    آیا حضرت مهدى (علیه السلام) ازدواج کرده و داراى فرزند می باشد؟
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  2. 2 کاربر پست آســـــمان عزیز را پسندیده اند .

    امیرحسین (07-30-2012), حسین زاده (07-30-2012)

  3. #2
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    در پاسخ به این پرسش، با توجّه به مسائل اعتقادى مانند: حکمت یا فلسفه غیبت، و نیز مسائل فقهى همچون استحباب شرعى ازدواج، و متونى که مستقیم یا غیر مستقیم دلالت بر ازدواج آن حضرت دارند، سه نظریّه وجود دارد:

    ـ نظریّه أوّل:
    عدّه اى معتقدند که حضرت مهدى (علیه السلام) ازدواج کرده است، و براى اثبات این نظریّه به دلائل ذیل استناد جسته اند.

    دلیل اول: استحباب ازدواج:

    ازدواج و نکاح در اسلام مستحبّ مؤکّد و سنّتى نبوى است، پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) نسبت به امر ازدواج و ترویج آن تأکید داشته، و امّت خود را به این امر تشویق و ترغیب می کردند، و بارها فرموده اند: «نکاح کنید و با تشکیل خانواده بر تعداد خود بیافزایید، که من در روز قیامت به شما اگر چه فرزندى سقط شده باشد مباهات می کنم [1]

    در احکام دین ازدواج سنّتى حسنه و مورد تأیید، و عزوبت (همسر نداشتن و مجرّد بودن) مکروه است.

    و ازطرفى ازدواج نکردن، اعراض از سنّت رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) است، چرا که آن حضرت (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «نکاح سنّت من است، و هر کس از آن اعراض کند (روى برگرداند و ازدواج نکند) از من نیست[2]

    اکنون که سالیان متمادى از عمر حضرت مهدى (علیه السلام) می گذرد، آیا می توان گفت: او مستحبّ مؤکّد را ترک، و مرتکب مکروه شده است؟

    هرگز نمی توان این گونه نتیجه گرفت، چرا که او امام است، و در عمل به مستحبّات شرعى از همه مردم سزاوارتر است، پس او ازدواج کرده و داراى همسر می باشد.

    در کتاب «النجم الثاقب» در پاسخ منکرین وجود اهل و عیال براى امام مهدى (علیه السلام) چنین آمده است: «چگونه ترک خواهند کرد، چنین سنّت عظیمه جدّ اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن و تهدید و تخویف در ترک آن شده، و سزاوارترین امّت در اخذ به سنّت پیغمبر امام هر عصر است، و تاکنون کسى ترک آن سنّت را از خصائص آن حضرت نشمرده است [3]

    و نیز در کتاب «الشموس المضیئة» آمده است: «اگر در این زمینه (داشتن همسر و خانواده) هیچ نقل روایى وجود نداشت، و فقط همین مطلبى که آن حضرت با وجود سنّ زیاد از نظر جسمی جوانى قویّ البنیه است... و نیز می دانیم که آن حضرت به سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) عمل می کند، در قبول این مطلب که آن جناب همسر و فرزندانى دارد کافى بود»[4].
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  4. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-01-2012)

  5. #3
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    ـ نقد و بررسى:

    دلیل مزبور شامل دو قسمت است:

    قسمت اوّل: ازدواج سنّت رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم)، و امرى نیکو و مستحبّ شرعى است.

    قسمت دوّم: امام زمان (علیه السلام) لزوماً به این سنّت و امر شرعى عمل می کند.

    هر دو مقدّمه نیازمند بررسى و تأمّل است.

    امّا استحباب ازدواج [5] از آیات و روایات فراوانى استفاده می شود مانند: آیه شریفه (فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَآءِ) [6] و آیه (وَأَنکِحُواْ الاَْیَـمَى مِنکُمْ وَالصَّـلِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَآئـِکُمْ )[7] و همچنین در حدیثى رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) ازدواج را سنّت خود می داند [8]، و در حدیثى دیگر می فرماید: هر کسى از آن اعراض کند از من نیست.[9] و در روایاتى دیگر ازدواج امرى پسندیده و ممدوح دانسته شده[10] و بر تولید نسل و بقاء آن توصیه شده و کثرت مسلمین مایه مباحات پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) شمرده شده است.

    در اهمیّت و تشویق به ازدواج چنین آمده است: «هر کس ازدواج کند نصف دینش را بدست آورده است»[11]، و نیز امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «دو رکعت نماز کسى که ازدواج کرده با فضیلت تر است از هفتاد رکعت نماز کسى که بدون همسر است»[12]، و همچنین در روایات فراوانى نقطه مقابل ازدواج یعنى ترک ازدواج مذمّت شده و از ناحیه ائمّه (علیهم السلام) امرى مکروه و ناپسند شمرده شده است.[13] که این روایات نیز به قرینه مقابل دلالت بر استحباب ازدواج دارند.

    با توجّه به آیات و روایات فوق و وجود کلمات امر مانند «انکحوا» در آیات، و تشویق به ازدواج در روایات، و توصیه کردن در عمل به سنّت رسول خدا، فقهاى بزرگوار اسلام، استحباب شرعى ازدواج را استنباط کرده و بر طبق آن به استحباب[14]، و بعضى به استحباب مؤکّد فتوى داده اند، و برخى آن را در شرایطى واجب می دانند[15].

    و از سوى دیگر از عمومات و اطلاقات ادلّه استحباب ازدواج بدست می آید که:

    اوّلا: ازدواج چه به صورت دائم و چه به صورت غیر دائم (موقّت) مستحب شرعى است.

    ثانیاً: استحباب ازدواج مخصوص مشتاقان و کسانى که نیازمند به همسر می باشند نیست، بلکه شامل غیر مشتاقان و کسانى که در خود احساس نیاز به همسر نمی کنند نیز می باشد.[16]

    چرا که علّت این حکم شرعى در اشتیاق به جنس مخالف و یا اطفاء (خاموش کردن) غریزه جنسى خلاصه نشده است، تا گمان شود ازدواج براى غیر مشتاقان استحباب ندارد، بلکه مواردى از قبیل: تکثیر نسل، و ابقاء نوع انسانى، و کثرت تعداد موحّدین، در استحباب شرعى ازدواج دخالت دارند.[17]

    پس اگر ازدواج براى تأمین این اغراض هم باشد، از جهت شرعى مستحب است، و داراى مطلوبیّت شرعى است.

    بدیهى است که استحباب ازدواج فقط مختصّ به ازدواج دائم نیست، بلکه شامل غیر دائم و مِلک یمین (کنیزان) نیز می شود.[18] و به همین جهت این گونه به نظر می رسد که تحقّق یک مرتبه از ازدواج در طول عمر براى عمل کردن به این مستحبّ شرعى کافى است، اگر چه بنا به عللى[19] بین زوج و زوجه جدایى حاصل شده باشد.

    امّا با تأمّل در روایاتى که در آن عزوبت (همسر نداشتن) مکروه دانسته شده است حتّى براى مدّتى اندک[20]، معلوم می شود که مقصود از استحباب ازدواج، استمرار آن تا پایان عمر است.

    پس عمل کردن به استحباب ازدواج در صورتى کافى است که استمرار و دوام داشته باشد نه فقط صرف تحقّق آن، همان طور که این استحباب فقط به داشتن یک همسر نیست بلکه تعدّد آن نیز مستحب شرعى است.[21]
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  6. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-01-2012)

  7. #4
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    بنابراین درباره مقدّمه أوّل (ازدواج سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)، و امرى مستحب است) چنین نتیجه می گیریم:

    1 . ازدواج مستحب شرعى است، خواه نیاز به ازدواج باشد و خواه نباشد، خواه دائم و خواه موقّت.

    2 . این استحباب دوام و استمرار دارد، و شامل تمام عمر انسان می شود.

    3 . تعدّد همسر نیز مستحب شرعى است.

    و امّا مقدّمه دوّم (لزوم عمل امام (علیه السلام) به امر شرعى و سنّت رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) ) در اذهان سؤالاتى را به وجود می آورد، از جمله این که:

    با کثرت امور مستحبّى، آیا امام (علیه السلام) به همه آنها عمل می کند؟ یا این که از آن امور انتخاب کرده و گزینشى عمل می کند؟ آیا لزوم عمل به امور مستحب براى امام ضرورى است؟

    بدون تردید امامان مانند پیامبران چون هدایت مردم را بعهده دارند، و رهبران الهى محسوب می گردند، همیشه در عمل به احکام الهى پیشقدم بوده اند، و اساساً رسالت آنان ایجاب می کرد که أوّل خودشان عامل به احکام الهى باشند، و از دستورات الهى سرپیچى نکنند، و در صحنه عمل براى دیگران الگو و نمونه باشند، لذا عمل نکردن به اوامرى که حکایت از محبوبیّت نزد خداوند دارد (خواه واجب و خواه مستحب) براى رهبران دینى مذموم است، و شأن و رسالت آنان اقتضاء دارد که آنها به دستورات واجب و مستحب عمل کنند، پس امام (علیه السلام) نیز به آنها عمل می کند.

    بنابراین، دو نکته در لزوم عمل کردن امام به مستحبّات وجود دارد.

    1 . هدایت و رهبرى و الگوى کامل بودن براى مردم که ایجاب می کند امام در زندگى و معاشرت و در برخورد با دیگران به نحو احسن عمل کند، و در عمل به دستورات دینى (واجب و مستحب ) پیشقدم باشد.

    2 . اقتضاى شأن و منزلت انسان کامل ایجاب می کند که به مستحبّات عمل کند، بدون تردید نکته أوّل در زمان غیبت امام (علیه السلام) موضوعیّت ندارد، زیرا امام (علیه السلام) در مرأى و منظر مردم نیست، و امامت وى در باطن است، نه در ظاهر.[22] ولى نکته دوّم در رسیدن به مطلوب (امام پایبند به مستحبّات شرعى است، و سزاوارتر از دیگران است) کافى است.

    با توجّه به دو مقدّمه اى که گذشت، عدّه اى معتقدند که امام زمان (علیه السلام) در عصر غیبت ازدواج کرده و صاحب همسر و فرزند است.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  8. 2 کاربر پست آســـــمان عزیز را پسندیده اند .

    امیرحسین (08-01-2012), حسین زاده (07-30-2012)

  9. #5
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    2 ـ سیّد ابن طاوس از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده است، که آن حضرت فرمود: ... خدایا، مایه چشم روشنى و خوشحالى امام زمان (علیه السلام) را در او و خانواده و فرزندان و ذرّیه و تمام پیروانش فراهم فرما»[26].

    در این روایت سخن از خانواده و فرزندان آن حضرت است، ولى چون معلوم نیست که وجود این فرزندان پیش از ظهور است یا پس از آن، از این جهت مجمل است، و نمی توان به آن استناد کرد.

    3 ـ ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «گویا می بینم که قائم ما با خانواده اش در مسجد سهله اقامت گزیده است، ابو بصیر می گوید: گفتم منزلش آنجاست؟ فرمود: آرى. گفتم: فدایت شوم! قائم همیشه در آن مسجد است؟ فرمود: آری... [27]

    این روایت نیز دلالت بر وجود فرزند براى امام (علیه السلام) پیش از ظهور ندارد، و چه بسا مرادش اولاد آن حضرت پس از ظهور باشد، همان طور که از سیاق کلام در اکثر روایات که به نمونه هایى از آنها اشاره خواهیم کرد، این گونه استفاده می شود.

    4 ـ روایتى مرحوم مجلسى (رحمه الله) در بحار الأنوار از على بن فاضل نقل کرده است، که در آن به مکان و جزیره اى اشاره شده که نسل و فرزندان آن حضرت، زیر نظر وى جامعه نمونه اسلامی تشکیل داده و براى خود حکومت دارند[28]، این مکان نامعلوم است، و هر کس نمی تواند به آنجا برود، و دسترسى براى عموم مردم ممکن نیست.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  10. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-01-2012)

  11. #6
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    تمسّک به این روایت نیز نمی تواند اثبات کند که آن حضرت ازدواج کرده و در نتیجه فرزندانى دارد و لازمه آن نیز زندگى در مکان خاصّ است، زیرا اولاًّ: از نوع بیان روایت به دست می آید که این روایت اعتبار قابل ملاحظه اى در نزد مرحوم مجلسى (رحمه الله) نداشته است، زیرا می گوید:

    «چون این حدیث را در کتاب هاى معتبر نیافتم آن را به طور مستقل و جدا می آورم»[29].

    ثانیاً این داستان با وجود تناقضات فراوان و سخنان بى اساس و نیز مجهول بودن عدّه اى از روات آن، قابل استناد نیست، حتّى بعضى از محقّقین با بررسى هاى گسترده اى که انجام داده اند، معتقدند جزیره خضراء افسانه اى بیش نیست و واقعیت ندارد.[30]

    و برخى همچون آقابزرگ تهرانى می گویند: این داستان تخیّلى است.[31]

    5 ـ روایتى که ابن طاووس از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده است، که فرمود: «اللّهمّ صلّ على ولاة عهده والأئمّة من ولده .

    ابن طاووس می گوید: روایت فوق این گونه نیز نقل شده «اللّهمّ صلّ على ولاة عهده والأئمّة من بعده[32]

    این روایت نیز نمی تواند اثبات کند که آن حضرت داراى فرزند است.

    زیرا با وجود دو گونه نقل معلوم نیست مقصود فرزندان بعد از آن حضرت است، یا امامان پس از او، بنابراین روایت مجمل است، علاوه این دو روایت ناظر به پس از ظهور حضرت است نه پیش از آن.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  12. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-01-2012)

  13. #7
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    صاحب کتاب الشموس المضیئة پس از نقل هفت روایت درباره اقامتگاه و خانواده داشتن آن حضرت که بعضى از آن را آورده ایم، چنین نتیجه می گیرد. «از مجموع این روایات معلوم می شود که حضرت حجّت (علیه السلام) خانواده و اقامتگاه دارد، هر چند که جزئیّات آن را نمی دانیم[33]

    سپس اضافه می کند که داستان جزیره خضراء به نقل از مرحوم علامه مجلسى (رحمه الله) و داستانى قریب به آن در اثبات الهداة با این قید که شیعیان آن جزیره از تمام مردم دنیا تعداد شان بیشتر است و هر یک از فرزندان امام (علیه السلام) در آن جزیره ها حکومتى دارند، چنین آورده است: «با توجه به عمر طولانى و مبارک ایشان ممکن است آن حضرت همسر و فرزندان متعدّدى داشته باشد که بعضى مرده و برخى زنده اند .

    بنابراین، آن حضرت فرزندان و نوادگان زیادى خواهد داشت که شمارش آنها به سادگى ممکن نیست[34]

    با عنایت و دقّت در مطالب کتاب مذکور توجّه به چند نکته ضرورى است:

    اوّلا: نمی توان به آن هفت روایت در اثبات ازدواج آن حضرت و در نتیجه وجود فرزندان و داشتن اقامتگاه استناد کرد، چرا که برخى از آن روایات همان روایاتى است که قبلا به آنها اشاره شد.[35]

    و برخى دیگر گویاى وجود همسر و فرزند براى آن حضرت نیست. و بعضى دیگر با خفاى شخصى و عدم اطلاع از مکان او سازگارى ندارد.

    ثانیاً: وجود فرزندان بى شمار آن حضرت با فلسفه غیبت منافات دارد، زیرا ممکن است فرزندان در صدد تشخیص هویّت خود برآیند، و خواهان دانستن حسب و نسب خود باشند.[36]

    ثالثاً: چطور ممکن است شیعیان آن جزیره (بنابر نقل وى از کتاب إثبات الهداة) [37] تعدادشان از تمام مردم دنیا بیشتر باشد. با این که علم پیشرفته ى نقشه بردارى و جغرافیاى امروز در شناسایى نقاط این کره خاکى چیزى را از قلم نینداخته است، و امروزه جایى وجود ندارد که ناشناخته باشد، حتّى مثلث برمودا، [38] کاملا شناخته شده و اسرارش (خواص مغناطیسى) آشکار گشته و تعداد زیادى به آن مکان رفته اند و گزارش هاى متعدّدى ارائه کرده اند. بنابراین معقول نیست که جمعیّتى چند میلیاردى بیش از جمعیّت فعلى جهان در مکانى زندگى کنند و کسى هم از آنها هیچ گونه اطلاعى نداشته باشد.[39]

    به هر جهت این گونه مطالب نمی تواند دلیلى قاطع بر اثبات ازدواج و در نتیجه فرزندان و مکان اقامت خاصّى براى آن حضرت باشد.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  14. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-01-2012)

  15. #8
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    امّا مرحوم مجلسى (رحمه الله) در حکایات و داستان هاى اشخاصى که امام زمان (علیه السلام) را دیده اند «قضیه اى را از پدرش نقل می کند و او نیز از شخصى بنام امیر اسحاق استرآبادى که چهل مرتبه با پاى پیاده به حجّ مشرّف شده بود نقل می کند که در یکى از سفرهایش قافله را گم کرد و متحیّر با حالت عطش و بى آبى مانده بود، سپس صدا زد یا صالح یا أبا صالح ما را راهنمایى بفرما، ناگاه شخص سواره اى را از دور دید که آمد و او را راهنمایى کرد و به قافله اش رساند، وى می گوید: پس از آن قضیّه من متوجه شدم که او حضرت مهدى (علیه السلام) بوده است.» [44]

    روشن است که این قضیه ارزش علمی و استدلالى ندارد، و صرفاً داستانى بیش نیست، زیرا معلوم نیست که شخص مورد نظر واقعاً امام (علیه السلام) را دیده باشد.

    ثانیاً: با توجّه به معانى مختلف کلمه «أب» در لغت عرب که تنها به معناى پدر نیست، بلکه به معناى صاحب و غیر آن نیز آمده است [45]، و همچنین در روایتى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) آمده است که فرمود: «من و على پدران این امتیم»، می توان استفاده نمود که مقصود از این کنیه معناى پدرِ فرزندى به نام صالح نیست، بلکه أبا صالح یعنى کسى که افراد صالح و شایسته در اختیار دارد.

    و نیز ممکن است کنیه ابا صالح بدین جهت باشد که امام زمان (علیه السلام) پدر و مجرى اصلاح جامعه است، یعنى او تنها کسى است که به اذن خدا جامعه بشرى را اصلاح خواهد نمود.

    بنابراین با عنایت به مطالب فوق و احتمالات متعدّد، نمی توان از این کنیه بر ازدواج و داشتن فرزند براى آن حضرت استفاده کرد.

    پس دلیل دوّم قائلین به ازدواج آن حضرت که روایات است مخدوش می شود، و جایى براى استفاده و استدلال به آن باقى نمی ماند، لذا نمی توانیم به آن روایات تمسّک کنیم.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  16. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-08-2012)

  17. #9
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    امّا دلیل أوّل که براى ازدواج آن حضرت به استحباب شرعى ازدواج، و سنّت بودن آن استدلال شده بود، دلیل محکم و قابل قبولى است، چون مقتضى موجود است، اگر چه زمان استنتاج هنوز نرسیده، و زود است تا قضاوت قطعى بشود، چرا که باید دیدگاه مقابل را نیز بررسى کرد و از نبودن مانع و یا وجود امرى مهمتر از ازدواج نیز مطمئن شد.

    آیا ازدواج امام (علیه السلام) با فلسفه غیبت سازگارى دارد؟

    ـ نظریه دوّم:
    برخى معتقدند که اساساً آن حضرت ازدواج نکرده است.

    و تنها دلیل آنان این است که:

    ازدواج امام (علیه السلام) با فلسفه غیبت سازگارى ندارد، زیرا لازمه ازدواج داشتن همسر و فرزند است، و این امر باعث می شود که حضرت شناخته شده و اسرارش فاش شود.

    و از سوى دیگر غیبت به معناى خفاى شخص است، یعنى ناشناس بودن نه نامرئى بودن، در حالى که با ازدواج کردن شناخته می شود، و حداقلّ شناخته شدن شناسایى وى توسط همسرش می باشد.

    امّا فلسفه غیبت بنا بر آنچه در روایات آمده است خوف از کشته شدن است، امام صادق (علیه السلام) درباره آن حضرت می فرماید: «براى غلام (مهدى علیه السلام) غیبتى است قبل از این که قیام کند، شخصى پرسید: براى چه؟ فرمود: می ترسد. سپس با دست مبارکش به شکمش اشاره کرد.» [46]

    مقصود امام صادق (علیه السلام) از این حرکت احتمال کشته شدن آن حضرت است، و همچنین از امام سجّاد (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «در قائم ما سنّت هایى از پیامبران گذشته وجود دارد... و سنّتى که از موسى (علیه السلام) در او هست، خوف و غیبت است.» [47]

    بنابراین، فلسفه ى غیبت، دورى و پنهان بودن از مردم است تا این که صدمه و گزندى به او نرسد، و از شرّ دشمنان در امان بوده و هر چیزى که خلاف آن باشد، بر آن حضرت روا نیست، و ازدواج با این امر و فلسفه منافات دارد.
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  18. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-08-2012)

  19. #10
    کهنه کار آســـــمان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    950
    می پسندم
    1,456
    مورد پسند : 934 بار در 574 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    میزان امتیاز
    64
    در نتیجه می توان گفت: ازدواج کردن امرى است مستحب و پسندیده و مهمّ، و حفظ اسرار و پنهان زیستى و حفظ جان از گزند دشمنان امرى است اهمّ و مهم تر، و هر گاه امرى دائر شود بین مهمّ و اهمّ، عقل اهم را برمی گزیند.

    به عبارت دیگر مصلحت اهمّ و فلسفه غیبت بیشتر است از مصلحت ازدواج، لذا فلسفه غیبت مانعى است براى ازدواج و می تواند از فعلیّت ازدواج جلوگیرى کند، و حال که ازدواج مانع دارد، ازدواج نکردن آن حضرت نمی تواند به عنوان اعراض از سنّت تلّقى شود، چون که وى اعراض نکرده، بلکه امر اهمّ را اختیار کرده است.

    ـ نقد و بررسى:

    با عنایت به دلیل فوق ممکن است برخى در مقام جواب بگویند: پنهان زیستى و خوف آن حضرت از کشته شدن مانع از ازدواج نمی تواند باشد، زیرا در روایات موارد دیگرى نیز وجود دارند که به عنوان فلسفه ى غیبت شناخته می شوند، مانند:

    الف) به دنیا آمدن مؤمنانى که در صلب افراد کافر هستند، درباره این مطلب امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «قائم ما اهل بیت تا تمام کسانى که (مؤمنان) در اصلاب پدران خود به ودیعت نهاده شده اند، خارج نشوند ظهور نخواهد کرد، و هنگامی که همه خارج شدند آن حضرت بر دشمنان خدا پیروز شده و آنها را می کشد.» [48]

    ب) امتحان الهى: امام کاظم (علیه السلام) به برادرش على بن جعفر فرمود: «براى صاحب این امر (امام مهدى علیه السلام) غیبتى است، که عدّه اى از معتقدین به وى برمی گردند، این غیبت محنت و سختى از طرف خداوند است که با آن خلقش را امتحان می کند.» [49]
    ***
    **
    *


    پشت هر کوه بلند

    سبزه زاریست پر از یاد خدا
    و در آن باغ کسی می خواند
    که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!...


    *
    **
    ***


  20. کاربر مقابل پست آســـــمان عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (08-08-2012)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •