: آخرین سخن عمّار و قاتل او


عمار قبل از شهادت خود وصیت کرده بود که: مرا با لباس های خونینم دفن کنید تا در حضور پروردگارم حجتی علیه این جماعت نا جوانمرد اقامه کنم.(۱) از این رو امیرالمومنین علیه السلام بر جنازه او نماز خواند و بدون غسل و کفن او را به خاک سپرد.(۲).
البته آن حضرت، با سایر شهدای صفین نیز این گونه عمل کرده و این اعتقاد شیعه است که شهید در معرکه قتال بدون غسل و کفن به خاک سپرده می شود و تنها بر جنازه او نماز خوانده می شود.(۳).
ابن اثیر می نویسد: در مورد قاتل عمار اختلاف نظر است.(۴) برخی قاتل او را عمرو بن حارث خولانی، و شرکی بن سلمه مرادی و عقبه بن عامر جهنی دانسته اند که ابتدا به او حمله کردند و بعد سر از پیکرش جدا نمودند و برخی قاتل او را «ابو العادیه مزنی» دانسته و برخی گفته اند که عقبه بن عامر جهنی ابتدا به عمار حمله کرد و چون بر زمین افتاد ابو العادیه، آن بزرگوار را به قتل رساند و سر از پیکر مطهرش جدا کرد. عجیب آن که این دو نفر برای گرفتن جایزه از معاویه بر سر کشتن عمار با یک دیگر به ستیز برخاستند و هر یک مدعی بودند که عمار را او کشته است!
عمرو عاص می گوید: من شاهد و نظاره گر صحنه ستیز این دو جنگجو بر سر قتل عمار بودم و گفتم: به خدا سوگند که جدال و ستیز آن دو نیست مگر بر آتش جهنم. عمرو عاص در ادامه می گوید: «والله لوددت انی میت قبل هذا الیوم بعشرین سنه؛ به خدا سوگند که آرزو داشتم بیست سال قبل از این مرده بودم تا این گونه شاهد و جزو قاتلان عمار و گروه تجاوزکار نبودم.»(۵).
کشی از حمران بن اعین روایت می کند که گفت: از امام باقر علیه السلام سوال کردم که نظر شما درباره عمار بن یاسر چیست؟ امام سه مرتبه فرمود: «رحم الله عمارا؛ خداوند عمار را رحمت کند.» و سپس فرمود: او در رکاب امیرالمومنین علیه السلام پیکار نمود و به درجه شهادت رسید.(۶).
*****

رجال کشی، ص ۳۳، ح ۶۴؛ اسد الغابه، ج ۴، ص ۴۷٫
اسد الغابه، ج ۴، ص ۴۷٫
اسد الغابه، ج ۴، ص ۴۷٫
ابن ابی الحدید در شرح خود ج ۸، ص ۲۴ قاتل عمار را به نام «ابن حری» و مسعودی در مروج الذهب ج ۲، ص ۲۱ «ابو حواء سکسکی» و در وقعه صفین «ابن جون سکونی» نامیده شده است.
اسد الغابه، ج ۴، ص ۴۷٫
رجال کشی، ص ۲۹،