RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
6- نسبت نارواى زنا به زن پاكدامن؛
«انّ الّذينَ يَرمُونَ الُمحصِناتِ الغافِلات المُؤمِنات لُعِنُوا فى الدّنيا و الاخرة وَ لَهم عَذاب عَظيم» «1»
«كسانى كه زنان پاكدامن و بى خبر (از هر گونه آلودگى) و با ايمان را متهم مىسازند، در دنيا و آخرت، از رحمت الهى بدورند، و عذاب بزرگى در انتظارشان است.»
7- خوردن مال يتيم؛
«انّ الّذينَ يَأكلون اموال اليَتامى انماّ ياكلون فى بطونهم ناراً وسيصلون سعيراً» «2»
«همانا كسانى كه اموال يتيمان را مىخورند، آنها در شكمهاى خود، آتش فرو مىبرند و بزودى در آتش سوزان مىسوزند.»
8- فرار از جبهه جهاد؛
«وَ مَن يُولّهم يَومئذٍ دُبُره الّا مُتِحرّفاً لِقتال او مُتحيّزاً الى فِئَة بآء بِغَضب مِن اللّه وَ مَأواه جَهنّم و بئس المصير» «3»
«و هر كس در آن هنگام (جنگ) به آنها پشت كند مگر در صورتى كه هدفش، كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد (چنين كسى) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد، و جايگاه او جهنم، و چه بد عاقبتى است.»
__________________________________________________
(1). نور/ 23
(2). نساء/ 10
(3). انفال/ 16
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
9- ربا خوارى؛
«الّذينَ يَاكُلونَ الرِّبا لايَقُومُون الّا كَما يَقوم الّذى يَتخبَّطهُ الشّيطان مِن المسّ» «1»
«كسانى كه ربا مىخورند، بر نمىخيزند مگر مانند كسى كه شيطان باتماس خود، او را همچون ديوانه، آشفته حال كرده است.»
10- سحر و جادو؛
«وَ لَقَد عَلمُوا لِمَن اشتَراهُ مالَه فِى الاخِرة مِن خلاق» «2»
«قطعاً دانستند كه هر كس خريدار جادو شود، در آخرت، بىبهره خواهد بود.»
11- زنا؛
«وَ مَن يَفعَل ذلكَ يَلقَ اثاماً يُضاعف لَه العَذاب يَومَ القيامَة وَ يَخلُد فيهِ مُهاناً» «3»
«هر كس كه زنا كند، مجازاتش را خواهد ديد، عذاب چنين كسى در قيامت، مضاعف گردد و با خوارى، هميشه در آن خواهد ماند.»
12- سوگند دروغ براى گناه؛
«الّذينَ يَشتَرونَ بِعَهدِ اللّه و ايمانِهم ثَمَناً قَليلًا اولئِك لا خلاقَ لَهم فِى الاخِرة» «4»
«كسانى كه پيمان خود با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندك مىفروشند، در آخرت، بى بهرهاند.»
__________________________________________________
(1). بقره/ 277
(2). بقره/ 102
(3). فرقان/ 68- 69
(4). آل عمران/ 77
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
13- خيانت در غنايم جنگى؛
«وَ مَن يَغلُل يَاتِ بِما غَلّ يَوم القِيامَة» «1»
«و هر كه در غنيمت جنگى، خيانت كند، روز قيامت با آنچه خيانت كرده بيايد.»
14- نپرداختن زكات واجب؛
«يَومَ يُحمى عَلَيها فى نارِ جَهنَّم فَتُكوى بِها جِباهُهُم و جُنوبهم و ظُهورهم» «2»
«در آن روز (طلاها و نقرهها را) در آتش دوزخ داغ و سوزان كرده و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مىگذارند.»
15- گواهى به دروغ، كتمان؛
«وَ مَن يَكتُمها فَانّه آثِم قَلبَه» «3»
«و هر كس گواهى دادن را پنهان كند، قلبش گنهكار است.»
16- شرابخوارى،
«يا ايّها الَّذين آمَنوا انّما الخَمر و المَيسر و الانصابُ و الازلام رِجسٌ من عَمل الشَّيطان فَاجتَنبوه لعّلكم تُفلِحون» «4»
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند و از عمل شيطانند. پس از آنها دورى كنيد باشد كه رستگار شويد.»
17- ترك نماز يا واجبات ديگر بطور عمد، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«من ترك الصّلاة متعمّداً فقد بَرى من ذمّة اللّه و ذمّة رسول اللّه»
«هر كس عمداً نماز را ترك كند از پيمان خدا و رسول خدا بيزارى جسته است.»
__________________________________________________
(1). آل عمران/ 161
(2). توبه/ 35
(3). بقره/ 283
(4). مائده/ 90
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
18 و 19- پيمان شكنى و قطع رحم، چنانكه خداوند مىفرمايد:
«اولئِك لَهمُ اللَعنَة وَ لَهم سُوء الدّار» «1»
«براى آنانكه (پيمان را مىشكنند و قطع رحم مىكنند) لعنت و خانه بد در آخرت، است.»
امام صادق عليه السلام به اينجا كه رسيد، عمروبن عبيد در حالى كه از شدت ناراحتى، شيون مىكشيد از محضر آن حضرت خارج شد و مىگفت:
«هلك من قال برأيه و نازعكم فى الفضل و العلم»
«به هلاكت رسيد آنكس كه به رأى، فتوا داد، و در فضل و علم با شما، ستيزكرد.» «2»
__________________________________________________
(1). فرقان/ 25
(2). كافى، ج 2 ص 285- 287، كافى مترجم، ج 3 ص 390- 392
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
ميزان و معيار شناخت گناهان كبيره از صغيره
در اينكه معيار در شناخت گناهان كبيره از صغيره چيست، بين علما، گفتگو و اختلاف فراوان شده، كه در مجموع 5 معيار را بيان كردهاند:
1- هر گناهى كه خداوند در قرآن، براى آن وعده عذاب داده باشد.
2- هر گناهى كه شارع مقدس، براى آن حد تعيين كرده، مانند شرابخوارى يا زنا و دزدى و مانند آن كه تازيانه و كشتن و سنگسار از حدود آنها است و در قرآن به آن هشدار داده است.
3- هر گناهى كه بيانگر بى اعتنايى به دين است.
4- هر گناهى كه حرمت و بزرگ بودنش با دليل قاطع ثابت شده است.
5- هر گناهى كه در قرآن و سنّت، انجام دهنده آن، شديداً تهديد شده است. «1»
در مورد شماره گناهان كبيره، برخى آن را 7 عدد و برخى 10 و برخى 20 و بعضى 34 و بعضى 40 عدد و بيشتر، ذكر نمودهاند. بايد توجه داشت كه اين تفاوت از آيات و روايات مختلف، اقتباس و جمع آورى شده و بخاطر آن است كه همه گناهان كبيره نيز يكسان نيستند.
__________________________________________________
(1). كافى مترجم، ج 3 ص 392. به نقل از علامه مجلسى كه او اين موارد را از شيخ بهائى نقل نموده است
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
گناهان كبيره از ديدگاه امام خمينى قدس سره
در كتاب تحرير الوسيله امام خمينى قدس سره در مورد معيار گناهان كبيره، چنين آمده است:
1- گناهانى كه در مورد آنها در قرآن يا روايات اسلامى وعدهى آتش دوزخ، داده شده باشد.
2- از طرف شرع، به شدت، از آن نهى شده است.
3- دليل، دلالت دارد كه آن گناه، بزرگتر از بعضى از گناهان كبيره است.
4- عقل، حكم كند كه فلان گناه، گناه كبيره است.
5- در ذهن مسلمينِ پاىبند به دستورات الهى، چنين تثبيت شده كه فلان گناه، از گناهان بزرگ است.
6- از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله يا امامان عليهم السلام در خصوص گناهى تصريح شده كه از گناهان كبيره است.
سپس مىگويند: گناهان كبيره، بسيار است، بعضى از آنها عبارتند از:
1- نا اميدى از رحمت خدا.
2- ايمن شدن از مكر خدا.
3- دروغ بستن به خدا يا رسول خدا صلى الله عليه و آله و يا اوصياى پيامبر عليهم السلام
4- كشتن نا بجا.
5- عقوق پدر ومادر.
6- خوردن مال يتيم از روى ظلم.
7- نسبت زنا به زن با عفت.
8- فرار از جبهه جنگ با دشمن.
9- قطع رحم.
10- سحر و جادو.
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
11- زنا.
12- لواط.
13- دزدى.
14- سوگند دروغ.
15- كتمان گواهى. (در آنجا كه گواهى دادن واجب است)
16- گواهى به دروغ.
17- پيمان شكنى.
18- رفتار بر خلاف وصيّت.
19- شرابخوارى.
20- رباخوارى.
21- خوردن مال حرام.
22- قمار بازى.
23- خوردن مردار و خون.
24- خوردن گوشت خوك.
25- خوردن گوشت حيوانى كه مطابق شرع ذبح نشده است.
26- كم فروشى.
27- تعرّب بعد از هجرت. يعنى انسان به جايى مهاجرت كند كه دينش را از دست مىدهد.
28- كمك به ستمگر.
29- تكيه بر ظالم.
30- نگهدارى حقوق ديگران بدون عذر.
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
31- دروغگويى.
32- تكبر.
33- اسراف و تبذير.
34- خيانت.
35- غيبت.
36- سخن چينى.
37- سر گرمى به امور لهو.
38- سبك شمردن فريضه حج.
39- ترك نماز.
40- ندادن زكات.
41- اصرار بر گناهان صغيره.
اما شرك به خدا و انكار آنچه را كه خداوند دستور داده، و دشمنى با اولياى خدا، از بزرگترين گناهان كبيره مىباشد. «1»
همانگونه كه بيان شد طبق فتواى امام خمينى قدس سره گناهان كبيره، بسيار
است و آنچه در بالا ذكر شد قسمتى از آنها است، مثلًا توهين به كعبه و قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام يا ناسزا گفتن به آنها و بدعتگذارى و .... از گناهان كبيره است.
__________________________________________________
(1). تحرير الوسيله، ج 1 ص 274- 275
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
يك تقسيم بندى ديگر در مورد گناهان
امام على عليه السلام در گفتارى فرمود:
«ان الذنوب ثلاثة ... فذنب مغفور و ذنب غير مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف عليه ...»
«گناهان بر سه گونهاند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى كه براى صاحبش، هم اميد (بخشش) داريم و هم ترس از كيفر.»
سپس فرمود: «اما گناهى كه بخشيده است، گناه بندهاى است كه خداوند او را در دنيا كيفر مىكند و در آخرت كيفر ندارد. در اين صورت خداوند حكيمتر و بزرگوارتر از آنست كه بندهاش را دو بار كيفر كند.
اما گناهى كه نابخشودنى است، حق الناس است يعنى ظلم بندگان نسبت به همديگر كه بدون رضايت مظلوم بخشيده نمىشود.
و اما نوع سوم، گناهى است كه خداوند آن را بر بندهاش پوشانده و توبه را نصيب او نموده است، و در نتيجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم اميد به آمرزش پروردگارش دارد، ما نيز دربارهى چنين بندهاى، هم اميدواريم و هم ترسان. «1»
__________________________________________________
(1). بحار، ج 6 ص 30
RE: فصل اوّل: گناهواقسام آن
موارد تبديل گناه صغيره به كبيره
از آيات و روايات استفاده مىشود كه در چند مورد، گناه صغيره، تبديل به كبيره مىشود و حكم گناهان كبيره را پيدا مىكند از جمله:
1- اصرار بر صغيره
تكرار گناه صغيره، آن را تبديل به گناه كبيره مىكند، و اگر انسان حتى يك گناه كند، ولى استغفار نكند، و در فكر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مىآيد.
صغيره همچون نخ نازك و باريكى است كه اگر تكرار شود، طناب و ريسمان ضخيم و كلفتى مىگردد كه پاره كردنش مشكل است.
قرآن دربارهى پرهيزكاران مىفرمايد:
«ولم يصروا على ما فعلوا و هم يعلمون» «1»
«آنان آگاهانه بر گناهانشان، اصرار نورزند.»
امام باقر عليه السلام در شرح اين آيه فرمود: «2»
«اصرار، عبارت از اين است كه كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد و در فكر توبه نباشد. «3»
__________________________________________________
(1). آل عمران/ 135
(2). كافى، ج 2 ص 288
(3). بر همين اساس بعضى از فقهاء گفتهاند: عزم بر تكرار گناه همچون اصرار بر گناه است