(آيه 3)- «و نه شما آنچه را من مىپرستم مىپرستيد» (و لا انتم عابدون ما اعبد).
به اين ترتيب جدائى كامل خط خود را از آنها مشخص مىكند، و با صراحت مىگويد: من هرگز بت پرستى نخواهم كرد، و شما نيز با اين لجاجت كه داريد و با تقليد كوركورانه از نياكان كه روى آن اصرار مىورزيد و با منافع نامشروع سرشارى كه از بتپرستان عائد شما مىشود هرگز حاضر به خداپرستى خالص از شرك نيستند.
(آيه 4)- بار ديگر براى مأيوس كردن كامل بتپرستان از هرگونه سازش بر سر توحيد و بتپرستى مىافزايد: «و نه من هرگز آنچه را شما پرستش كردهايد مىپرستم» (و لا انا عابد ما عبدتم).
(آيه 5)- «و نه شما آنچه را كه من مىپرستم پرستش مىكنيد» (و لا انتم عابدون ما اعبد).
تكرار نفى عبادت بتها از ناحيه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و نفى عبادت خدا از ناحيه مشركان، براى تأكيد و مأيوس كردن كامل مشركان، و جدا نمودن مسير آنها از اسلام است، و اثبات عدم سازش ميان توحيد و شرك مىباشد و اين در حديثى از امام صادق عليه السّلام نيز وارد شده.
(آيه 6)- حال كه چنين است «آيين شما براى خودتان و آيين من براى خودم» (لكم دينكم و لى دين).
يعنى آيين شما به خودتان ارزانى باد! و به زودى عواقب نكبتبار آن را خواهيد ديد.
«پايان سوره كافرون»