-
RE: سوره الرّحمن [55]
(آيه 60)- و در پايان اين بحث مىگويد: «آيا جزاى نيكى جز نيكى است»؟
(هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ).
آيا آنها كه در دنيا كار نيك كردهاند جز پاداش نيك الهى انتظارى در باره آنها مىرود؟
«احسان» چيزى برتر از عدالت است، زيرا عدالت اين است كه انسان آنچه بر عهده اوست بدهد، و آنچه متعلق به اوست بگيرد، ولى احسان اين است كه انسان بيش از آنچه وظيفه اوست انجام دهد، و كمتر از آنچه حق اوست بگيرد.
(آيه 61)- باز در اينجا از بندگان اقرار مىگيرد كه: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟ (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
چرا كه اين قانون يعنى جزاى احسان به احسان خود نعمتى است بزرگ از ناحيه خداوند بزرگ، و نشان مىدهد كه پاداش او در برابر اعمال بندگان نيز در خور كرم اوست نه در خور اعمال آنها، تازه اگر آنها عملى دارند و اطاعتى مىكنند آن هم به توفيق و لطف خداست و بركاتش نيز به خودشان مىرسد.
(آيه 62)- دو بهشت ديگر با اوصاف شگفت آورش! در ادامه بحث گذشته كه پيرامون دو بهشت خائفان با ويژگيهاى والا سخن مىگفت در اينجا از دو بهشت سخن مىگويد كه در مرحله پايينتر و طبعا براى افرادى است كه در سطح پائينترى از ايمان و خوف از پروردگار قرار دارند، و به تعبير ديگر هدف بيان وجود سلسله مراتب به تناسب ايمان و عمل صالح است.
نخست مىفرمايد: «و پايينتر از آنها دو باغ بهشتى ديگر است» (وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ).
در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم كه در تفسير اين آيه فرمود:
«دو بهشت كه بناى آنها و هر چه در آنهاست از نقره است، و دو بهشت است كه بناى آنها و هر چه در آنهاست از طلاست».
تعبير به طلا و نقره ممكن است اشاره به تفاوت ارزش مواهب آنها باشد.
لذا در حديث ديگرى از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمده است: «دو بهشت از طلا است براى مقربان، و دو بهشت از نقره براى اصحاب اليمين».
(آيه 63)- سپس مىافزايد: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد» (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
(آيه 64)- بعد به پنج ويژگى اين دو بهشت- كه بعضى با آنچه در باره دو بهشت سابق گفته شد شباهت دارد و بعضى متفاوت است- پرداخته، مىگويد: «هر دو خرّم و سرسبزند» (مُدْهامَّتانِ).
-
RE: سوره الرّحمن [55]
(آيه 65)- باز در اينجا اضافه مىكند: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟ (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
(آيه 66)- در اين آيه به توصيف ديگرى پرداخته، مىگويد: «در آنها دو چشمه جوشنده است»ِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ).
(آيه 67)- دگر بار از جن و انس مىپرسد: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟! (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
(آيه 68)- اين آيه در باره ميوههاى اين دو بهشت چنين مىگويد: «در آنها ميوههاى فراوان و درخت خرما و انار است» (فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ).
(آيه 69)- باز همان سؤال را تكرار كرده، مىفرمايد: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟ (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
(آيه 70)- باز هم همسران بهشتى! در ادامه شرح نعمتهاى دو بهشتى كه در آيات سابق آمده است در اينجا نيز به قسمتهاى ديگرى از اين مواهب اشاره شده است.
نخست مىفرمايد: «و در آن باغهاى بهشتى زنانى نيكو خلق و زيبايند» (فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ). زنانى كه جمع ميان «حسن سيرت» و «حسن صورت» كردهاند.
در رواياتى كه در تفسير اين آيه وارد شده صفات نيك بسيارى براى همسران بهشتى شمرده شده كه مىتواند اشارهاى به صفات عالى زنان دنيا نيز باشد، و الگوئى براى همه زنان محسوب شود، از جمله خوش زبان بودن، نظافت و پاكى، آزار نرسانيدن، نظرى به بيگانگان نداشتن و مانند آن.
(آيه 71)- و به دنبال ذكر اين نعمت باز مىافزايد: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟ (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
-
RE: سوره الرّحمن [55]
(آيه 72)- سپس در ادامه توصيف اين زنان بهشتى اضافه مىكند: «حوريانى كه در خيمههاى بهشتى مستورند» (حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ).
«حور» جمع «حوراء» و «احور» به كسى مىگويند كه سياهى چشمش كاملا مشكى و سفيدى آن كاملا شفاف است، و گاه به زنان سفيد چهره نيز اطلاق شده است.
(آيه 73)- و بار ديگر همان سؤال پر معنى را تكرار كرده، مىگويد: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟ (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
(آيه 74)- اين آيه توصيف ديگرى است در باره حوريان بهشتى، مىفرمايد:
«هيچ، جن و انس پيش از اين با آنها تماس نگرفته» و دوشيزهاند (لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ).
البته چنانكه از آيات ديگر قرآن استفاده مىشود زنان و مردانى كه در اين دنيا همسر يكديگرند هرگاه هر دو با ايمان و بهشتى باشند در آنجا به هم ملحق مىشوند، و با هم در بهترين شرائط و حالات زندگى مىكنند.
و حتى از روايات استفاده مىشود كه مقام اين زنان برتر از حوريان بهشت است به خاطر عبادات و اعمال صالحى كه در اين جهان انجام دادهاند.
(آيه 75)- سپس مىافزايد: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟ (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
(آيه 76)- در آخرين توصيفى كه در اين آيات از نعمتهاى بهشتى كرده، مىگويد: «اين در حالى است كه بهشتيان بر تختهائى تكيه زدهاند كه با بهترين و زيباترين پارچههاى سبز رنگ پوشانده شده است» (مُتَّكِئِينَ عَلى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ).
-
RE: سوره الرّحمن [55]
(آيه 77)- سپس براى آخرين بار (و سى و يكمين مرتبه) اين سؤال را از انس و جن و از تمام افراد مىكند: «پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟
(فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
نعمتهاى معنوى، يا نعمتهاى مادى، نعمتهاى اين جهان، يا نعمتهاى بهشتى؟ نعمتهائى كه سر تا پاى وجود شما را فرا گرفته و دائما غرق در آنيد، و گاه بر اثر غرور و غفلت همه آنها را به دست فراموشى مىسپريد، و از بخشنده اين همه نعمتها و كسى كه در انتظار نعمتهايش در آينده هستيد غافل مىشويد؟
كداميك را منكريد؟
(آيه 78)- و در آخرين آيه اين سوره مىفرمايد: «پر بركت و زوال ناپذير است نام پروردگار صاحب جلال و بزرگوار تو» (تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ).
اين تعبير به خاطر آن است كه در اين سوره انواع نعمتهاى الهى، در زمين و آسمان، در خلقت بشر، و در دنيا و آخرت آمده است، و از آنجا كه اينها همه از وجود پر بركت پروردگار افاضه مىشود، مناسبترين تعبير همان است كه در اين آيه آمده است.
جالب اين كه اين سوره با نام خداوند «رحمن» آغاز شد، و با نام پروردگار ذو الجلال و الاكرام پايان مىگيرد، و هر دو هماهنگ با مجموعه محتواى سوره است.
«پايان سوره الرّحمن»