سوره سبأ [34]
صفحه 1 از 4 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33

موضوع: سوره سبأ [34]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    سوره سبأ [34]

    ادامه جزء 22

    سوره سبأ [34]


    اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى 54 آيه است‏.

    محتواى سوره:
    بحثهاى اين سوره- كه به مناسبت شرح سرگذشت قوم «سبأ» به نام «سبا» ناميده شده- ناظر به پنج مطلب است:

    1- «مسأله توحيد» و قسمتى از نشانه‏هاى خداوند در عالم هستى، و صفات پاك او از جمله «توحيد» «ربوبيّت» و «الوهيّت».
    2- «مسأله معاد» كه از همه مسائل در اين سوره بيشتر مطرح شده.
    3- «مسأله نبوت انبياى پيشين و مخصوصا پيامبر اسلام» و پاسخ به بهانه جوئيهاى دشمنان در باره او، و بيان پاره‏اى از معجزات انبياى سلف.
    4- بيان بخشى از نعمتهاى بزرگ خداوند و سرنوشت شكرگزاران و كفران كنندگان، ضمن بيان گوشه‏اى از زندگى سليمان و قوم سبا.
    5- دعوت به تفكر و انديشه و ايمان و عمل صالح.

    فضيلت تلاوت سوره:
    در حديثى از پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله چنين مى‏خوانيم:
    «كسى كه سوره سبأ را بخواند در قيامت تمام انبيا و رسولان رفيق و همنشين او خواهند بود، و همگى با او مصافحه مى‏كنند».

    در حديث ديگرى از امام صادق عليه السّلام چنين نقل شده است: «كسى كه دو سوره‏اى را كه با حمد آغاز مى‏شود (سوره سبأ و فاطر) در يك شب بخواند، تمام آن شب را در حفظ و حراست الهى خواهد بود، و اگر آن دو را در روز بخواند هيچ مكروهى به او نمى‏رسد، و آن قدر از خير دنيا و آخرت به او داده مى‏شود كه هرگز به قلبش خطور نكرده، و فكر و آرزويش به آن نرسيده است»! مسلما اين پاداشهاى عظيم نصيب كسانى نمى‏شود كه تنها به خواندن و لقلقه زبان قناعت كنند، بلكه خواندن بايد مقدمه‏اى باشد براى انديشيدن كه آن نيز انگيزه عمل است.

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

    (آيه 1)- او مالك همه چيز و عالم به همه چيز است: پنج سوره از سوره‏هاى قرآن مجيد با حمد پروردگار شروع مى‏شود كه در سه سوره، حمد و ستايش خداوند به خاطر آفرينش آسمان و زمين و موجودات ديگر است (سوره سبأ، فاطر، و انعام).

    و در يك سوره (سوره كهف) اين حمد و ستايش به خاطر نزول قرآن بر قلب پاك پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‏باشد.

    در حالى كه در سوره حمد تعبير جامعى شده كه همه اين امور را در بر مى‏گيرد «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ».

    به هر حال سخن در آغاز سوره «سبأ» از حمد و سپاس خداست به خاطر مالكيت و حاكميت او در دنيا و آخرت.

    مى‏فرمايد: «حمد مخصوص خداوندى است كه تمام آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست» (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ).

    «و نيز حمد و سپاس براى او در سراى آخرت است» (وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ).

    چرا كه هر نعمتى، و هر فايده و بركتى، و هر خلقت موزون و شگرف و عجيبى، همه تعلق به ذات پاك او دارد.

    بنابر اين هر كس در اين عالم مدح و ستايشى از چيزى كند اين حمد و ستايش سر انجام به ذات پاك او بر مى‏گردد، و به گفته شاعر:

    به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم، كه همه عالم از اوست و در پايان آيه مى‏افزايد: «و او حكيم و خبير است» (وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ).

    بر اساس حكمت بالغه اوست كه اين نظام عجيب بر جهان حكومت مى‏كند، و بر اساس علم و آگاهى اوست كه هر چيز به جاى خود قرار گرفته، و هر موجودى آنچه را كه نياز دارد در اختيار دارد.

    اين حمد نه تنها از زبان انسانها و فرشتگان است كه از تمام ذرات جهان هستى نيز زمزمه حمد و تسبيح او به گوش هوش مى‏رسد، هيچ موجودى نيست جز اين كه حمد و تسبيح او مى‏گويد.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 2)- اين آيه به شرح گوشه‏اى از علم بى‏پايان پروردگار به تناسب توصيف خداوند به «حكيم» و «خبير» در آيه قبل پرداخته، چنين مى‏گويد: «آنچه را در زمين فرو مى‏رود و آنچه را از آن خارج مى‏شود مى‏داند» (يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها).

    آرى! او از تمام قطرات باران و امواج سيلاب كه در اعماق زمين فرو مى‏روند و به طبقه نفوذ ناپذير مى‏رسند و در آنجا متمركز و براى انسانها ذخيره مى‏شوند آگاه است.

    او از دانه‏هاى گياهان كه در زمين فرو مى‏روند و روزى به درخت سرسبز يا گياه پر طراوتى تبديل مى‏گردند با خبر است.

    از ريشه‏هاى درختان به هنگامى كه در جستجوى آب و غذا به اعماق زمين پيشروى مى‏كنند.

    از امواج الكتريسته، از گازهاى مختلف و ذرات هوا كه به داخل زمين نفوذ مى‏كنند، و نيز از گنجها و دفينه‏ها و اجساد مردگان اعم از انسانها و غير انسانها كه در اين زمين گسترده دفن مى‏شوند، آرى از همه اينها با خبر است.

    همچنين از گياهانى كه از زمين خارج مى‏شوند، از انسانها كه از آن برخاسته‏اند، از چشمه‏هايى كه از آن مى‏جوشد، از گازهايى كه از آن بر مى‏خيزد، از آتشفشانهايى كه از آن زبانه مى‏كشد، و خلاصه از تمام موجوداتى كه از اعماق زمين بيرون مى‏ريزند، اعم از آنچه ما مى‏دانيم و نمى‏دانيم، او از همه آنها مطلع و آگاه است.

    سپس مى‏افزايد: «او از آنچه از آسمان نازل مى‏شود و يا به آسمان بالا مى‏رود باخبر است» (وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها).

    از دانه‏هاى باران، از اشعه حيات‏بخش خورشيد، از امواج نيرومند وحى و شرايع آسمانى، از فرشتگانى كه براى ابلاغ رسالت يا انجام مأموريتهاى ديگر به زمين نزول مى‏كنند، از اشعه كيهانى كه از ماوراء جوّ به زمين نازل مى‏شود، از شهابها و سنگريزه‏هاى سرگردان فضا كه به سوى زمين جذب مى‏شوند، او از همه اينها مطلع است.

    و نيز از اعمال بندگان كه به آسمان عروج مى‏كند، از فرشتگانى كه پس از اداى رسالت خود به آسمان باز مى‏گردند، از شياطينى كه براى استراق سمع به آسمانها مى‏روند، از بخارهايى كه از دريا بر مى‏خيزد و بر فراز آسمان ابرها را تشكيل مى‏دهد، از آهى كه از دل مظلومى بر مى‏خيزد و به آسمان صعود مى‏كند، آرى از همه اينها آگاه است.

    و در پايان مى‏افزايد: «اوست مهربان و آمرزنده» (وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ).

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 3)- به پروردگار سوگند قيامت خواهد آمد! آيات گذشته در عين اين كه از توحيد و صفات خدا سخن مى‏گفت زمينه‏ساز مسأله معاد بود، زيرا بحث معاد جز از طريق علم بى‏پايان حق حل نمى‏شود.

    لذا آيه مى‏گويد: «و كافران گفتند: (اين دروغ است كه قيامتى در پيش داريم) هرگز قيامت به سراغ ما نمى‏آيد»! (وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ).

    آنها مى‏خواستند از اين طريق آزادى عمل پيدا كنند و هر كارى از دستشان ساخته است- به اين اميد كه حساب و كتاب و عدل و دادى در كار نيست- انجام دهند.

    اما از آنجا كه دلائل قيامت روشن است قرآن با يك جمله قاطع و به صورت بيان نتيجه به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‏گويد: «بگو: آرى، به پروردگارم سوگند كه قيامت به سراغ همه شما خواهد آمد» (قُلْ بَلى‏ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ).

    تكيه روى كلمه «ربّ» به خاطر اين است كه قيامت از شؤون ربوبيّت است، چگونه ممكن است خداوند مالك و مربى انسانها باشد و آنها را در مسير تكامل پيش ببرد اما نيمه كاره رها كند و با مرگ همه چيز پايان گيرد! و از آنجا كه يكى از اشكالات مخالفان معاد اين بوده كه به هنگام خاك شدن بدن انسان، و پراكنده شدن اجزاى آن در اطراف زمين، چه كسى مى‏تواند آنها را بشناسد و جمع كند و به زندگى نوين بازگرداند؟ از سوى ديگر چه كسى مى‏تواند آنها را بشناسد و جمع كند و به زندگى نوين باز گرداند؟ از سوى ديگر چه كسى مى‏تواند حساب اين همه اعمال بندگان را در نهان و آشكار و درون و برون نگاه دارد و به موقع به اين حسابها برسد؟ لذا در دنباله آيه اضافه مى‏كند: «او از تمام امور پنهانى باخبر است و به اندازه سنگينى ذره‏اى در تمام آسمانها و نه در زمين از حوزه علم بى‏پايان او بيرون نخواهد بود» (عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ).

    «و نه كوچكتر از ذره، و نه بزرگتر از آن، مگر اين كه همه اينها در كتاب مبين ثبت و ضبط است» (وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ).

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 4)- سپس ضمن دو آيه هدف قيام قيامت را بيان مى‏كند، و يا به تعبير ديگر دليل بر لزوم چنين عالمى را بعد از جهان كنونى در برابر منكران شرح داده، مى‏فرمايد: «هدف اين است آنها را كه ايمان آورده‏اند و عمل صالح انجام داده‏اند پاداش دهد» (لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ).

    آرى «براى آنها مغفرت و روزى پرارزشى است» (أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ).

    آيا اگر مؤمنان صالح العمل به پاداش خود نرسند اصل عدالت كه از اساسى‏ترين اصول خلقت است تعطيل نمى‏گردد؟

    (آيه 5)- و از آنجا كه بخش ديگر عدالت در مورد مجازات گنهكاران و مجرمان است در اين آيه مى‏افزايد: «و كسانى كه سعى در (تكذيب) آيات ما داشتند، و گمان كردند از حوزه قدرت ما مى‏توانند بگريزند، عذابى بد و دردناك خواهند داشت» (وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ).

    (آيه 6)- عالمان، دعوت تو را حق مى‏دانند: در آيات گذشته سخن از بى‏خبران كوردلى بود كه قاطعانه معاد را با آن همه دلائل، انكار مى‏كردند.

    به همين مناسبت در اين آيه سخن از عالمان و انديشمندانى مى‏گويد كه به تصديق آيات الهى و تشويق ديگران به پذيرش آن مى‏پردازند، مى‏فرمايد: «كسانى كه به ايشان علم داده شده، آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق مى‏دانند كه به راه خداوند عزيز و حميد هدايت مى‏كند» (وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِلى‏ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ).

    (الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ) همه دانشمندان و انديشمندان را در هر عصر و هر زمان و مكان در بر مى‏گيرد.
    امروز كتابهاى مختلفى از سوى دانشمندان غربى و شرقى در باره اسلام و قرآن تأليف يافته كه در آنها اعترافات بسيار گويا و روشنى بر عظمت اسلام و صدق آيه فوق ديده مى‏شود.

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 7)- در اين آيه بار ديگر به مسأله قيامت و رستاخيز باز مى‏گردد و بحثهاى گذشته را به صورت ديگرى تكميل مى‏كند، مى‏فرمايد: «و كافران گفتند:

    آيا مردى را به شما نشان دهيم كه خبر مى‏دهد هنگامى كه همگى خاك شديد و ذرات بدن شما از يكديگر جدا شد و هر يك در گوشه‏اى قرار گرفت (و يا شايد جزء بدن حيوان يا انسان ديگرى شد) بار ديگر به آفرينش تازه‏اى باز مى‏گرديد»؟! (وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى‏ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ).

    به نظر مى‏رسد اصرار آنها بر مسأله انكار معاد از دو امر سر چشمه گرفته، نخست اين كه: چنين مى‏پنداشتند معادى كه پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله مطرح مى‏كرد (معاد جسمانى) مطلبى است آسيب‏پذير! ديگر اين كه اعتقاد به معاد و يا حتى قبول احتمالى آن به هر حال در انسان ايجاد مسؤوليت و تعهد مى‏كند، و اين مطلبى بود كه براى سردمداران كفر سخت خطرناك محسوب مى‏شد.

    (آيه 8)- و عجب اين كه آنها اين سخن را دليل بر دروغگويى و يا جنون گوينده‏اش مى‏گرفتند، و مى‏گفتند: «آيا او بر خدا دروغ بسته؟ يا نوعى جنون دارد»؟

    (أَفْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ). و گر نه آدم راستگو و عاقل چگونه ممكن است لب به چنين سخنى بگشايد؟! ولى قرآن به طرز قاطعى به آنها چنين پاسخ مى‏گويد: چنين نيست نه او ديوانه است و نه دروغگو «بلكه آنها كه ايمان به آخرت ندارند (هم اكنون) در عذاب و گمراهى دورى هستند» (بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ). چه گمراهى از اين آشكارتر كه انسان منكر معاد شود.

    به راستى اگر زندگى محدود به همين چند روز عمر دنيا بود تصور مرگ براى هر انسانى كابوس وحشتناكى مى‏شد به همين دليل منكران معاد هميشه در يك نوع نگرانى جانكاه و عذاب اليم به سر مى‏برند در حالى كه مؤمنان به معاد مرگ را دريچه‏اى به سوى جهان بقا، و وسيله‏اى براى شكسته شدن قفس و آزادى از اين زندان مى‏شمرند.

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 9)- سپس به دليل ديگرى پيرامون معاد، دليلى توأم با تهديد غافلان لجوج، پرداخته چنين مى‏گويد: «آيا به آنچه پيش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمين قرار گرفته نگاه نكردند»؟ (أَ فَلَمْ يَرَوْا إِلى‏ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ).

    اين آسمان با اين همه اختران ثابت و سيار و همچنين اين زمين با تمام موجودات زنده و بركات و مواهبش، گوياترين دليل بر قدرت آفريدگار است.

    اين همان «برهان قدرت» است كه در آيات ديگر قرآن در برابر منكران معاد به آن استدلال شده از جمله در آيه 82 سوره يس و آيه 99 سوره اسراء.

    در ضمن، اين جمله مقدمه‏اى است براى تهديد اين گروه متعصب تيره دل كه اصرار دارند چشم به روى همه حقايق ببندند، لذا به دنبال آن مى‏فرمايد: «اگر ما بخواهيم به زمين دستور مى‏دهيم پيكر آنها را در خود فرو برد» زلزله‏اى ايجاد شود، زمين شكاف بردارد و در ميان آن دفن گردند! (إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ).

    «و يا (اگر بخواهيم) فرمان مى‏دهيم قطعات سنگهاى آسمانى بر آنها فرو بارد» و خودشان و خانه و زندگيشان را در هم بكوبد (أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ).

    آرى «در اين موضوع، نشانه روشنى است (بر قدرت خداوند و توانايى او بر همه چيز، اما براى هر بنده‏اى كه به سوى خدا بازگردد» و فكر و انديشه خود را به كار گيرد (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ).

    ما كه از هر سو در قبضه قدرت او قرار داريم چگونه مى‏توانيم توانائيش را بر معاد انكار كنيم! و يا چگونه مى‏توانيم از حوزه حكومت او فرار نمائيم.

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 10)- مواهب بزرگ خدا بر داود! از آنجا كه در آيه قبل سخن از «عبد منيب» و بنده توبه‏كار بود و مى‏دانيم اين توصيف در بعضى از آيات قرآن (ص/ 24) براى داود پيامبر ذكر شده است چه بهتر كه گوشه‏اى از حال اين پيامبر بزرگ و فرزندش سليمان به عنوان يك الگو بازگو شود و بحث گذشته تكميل گردد.

    ضمنا هشدارى باشد براى همه كسانى كه نعمتهاى خدا را به دست فراموشى مى‏سپرند و به هنگامى كه بر اريكه قدرت مى‏نشينند خدا را بنده نيستند.

    آيه مى‏گويد: «ما به داود از فضل خود نعمتى بزرگ بخشيديم» (وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا).

    بعد از اين اشاره سر بسته به شرح آن مى‏پردازد و قسمتى از فضائل معنوى و بخشى از فضيلتهاى مادى داود را بدين گونه شرح مى‏دهد: ما گفتيم «اى كوهها! با داود هم صدا شويد و همچنين شما اى پرندگان با او هم آواز گرديد» و هر گاه او ذكر و تسبيح خدا مى‏گويد زمزمه را سر دهيد (يا جِبالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ).

    در روايتى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «داود به سوى دشت و بيابان خارج شد، و هنگامى كه زبور را تلاوت مى‏كرد هيچ كوه و سنگ و پرنده‏اى نبود مگر اين كه با او هم صدا مى‏شد».
    بعد از ذكر اين فضيلت معنوى به ذكر يك فضيلت مادّى پرداخته، مى‏گويد:
    «و ما آهن را براى او نرم كرديم» (وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ).

    ظاهر آيه اين است كه، نرم شدن آهن در دست داود به فرمان الهى و به صورت اعجاز انجام مى‏گرفت.

    در حديثى آمده است كه خداوند به داود وحى فرستاد «تو بنده خوبى هستى جز اين كه از بيت المال ارتزاق مى‏كنى، داود چهل روز گريه كرد (و از خدا راه حلى خواست) خداوند آهن را براى او نرم كرد، و هر روز زرهى مى‏ساخت ...
    و به اين وسيله از بيت المال بى‏نياز شد».

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 11)- اين آيه شرحى براى زره ساختن داود و فرمان بسيار پر معنى پروردگار در اين زمينه است، مى‏گويد: ما به او گفتيم «زرههاى كامل بساز، و حلقه‏هاى آنها را به اندازه و متناسب كن» (أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ).

    در واقع خداوند به داود دستورى مى‏دهد كه بايد سرمشقى براى همه صنعتگران و كارگران با ايمان جهان باشد، دستور محكم كارى و رعايت دقت در كيفيت و كميت در مصنوعات، آن چنان كه مصرف كنندگان به خوبى و راحتى بتوانند از آن استفاده كنند، و از استحكام كامل برخوردار باشد.

    و در پايان آيه داود و خاندانش را مخاطب ساخته، مى‏گويد: «عمل صالح به جا آوريد كه من نسبت به آنچه انجام مى‏دهيد بصير و بينا هستم» (وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ).

    هدف ساختن زره و كسب درآمد نيست، هدف عمل صالح است، و اينها وسيله‏اى است در آن مسير كه هم داود از آن بهره مى‏گرفت و هم خاندان و قومش.

    (آيه 12)- حشمت سليمان و مرگ عبرت انگيز او! به دنبال بحث از مواهبى كه خدا به داود داده بود سخن را به فرزندش سليمان مى‏كشاند، و از سه موهبت بزرگ- كه از عوامل مهم اداره يك كشور پهناور است- بحث مى‏كند، مى‏فرمايد:

    «و براى سليمان باد را مسخّر ساختيم كه صبحگاهان مسير يك ماه را مى‏پيمود و عصرگاهان مسير يك ماه را»! (وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ).

    جالب اين كه براى پدر جسم خشن و فوق العاده محكمى يعنى آهن را مسخّر مى‏كند و براى فرزند موجود بسيار لطيف! ولى هر دو كار سازنده و اعجاز آميزند.

    در اين كه باد چگونه دستگاه سليمان (كرسى يا فرش او را) به حركت در مى‏آورد، بر ما روشن نيست، همين قدر مى‏دانيم هيچ چيز در برابر قدرت خدا مشكل و پيچيده نمى‏باشد.

    سپس به دومين موهبت الهى نسبت به سليمان اشاره كرده، مى‏گويد: «و براى او چشمه مس (مذاب) را روان ساختيم»! (وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ).

    چگونگى اين امر نيز دقيقا بر ما روشن نيست، همين اندازه مى‏دانيم كه از الطاف الهى در باره اين پيامبر بزرگ بود.

    و بالأخره به بيان سومين موهبت پروردگار نسبت به سليمان يعنى تسخير گروه عظيمى از جن پرداخته، چنين مى‏گويد: «و گروهى از جن پيش روى او به اذن پروردگار برايش كار مى‏كردند» (وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ).

    «و هرگاه كسى از آنها از فرمان ما سرپيچى مى‏كرد او را با آتش سوزان مجازات مى‏كرديم» (وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِيرِ).

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: سوره سبأ [34]

    (آيه 13)- در اين آيه به بخشى از كارهاى مهم توليدى گروه جن كه به فرمان سليمان انجام مى‏دادند اشاره كرده، چنين مى‏گويد: «سليمان هر چه مى‏خواست از معبدها، و تمثالها، و ظرفهاى بزرگ غذا كه همچون حوض‏هاى بزرگ بود، و ديگهاى عظيم ثابت براى او تهيه مى‏كردند» (يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ).

    كه بخشى از آنها مربوط به مسائل معنوى و عبادى بود، و بخشى با نيازهاى جسمانى انسانها و جمعيت عظيم لشكريان و كارگزارانش تناسب داشت.

    در پايان آيه، بعد از ذكر اين مواهب خداوند خطاب به دودمان حضرت داود كرده، مى‏فرمايد: «اى آل داود! شكرگزارى كنيد» (اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً).

    «اما عده كمى از بندگان من شكرگزارند»! (وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ).

    منظور از شكرگزارى در اينجا «شكر در عمل» است يعنى استفاده از مواهب در مسير همان اهدافى كه به خاطر آن آفريده و اعطا شده‏اند، و مسلم است كسانى كه مواهب الهى را عموما در جاى خود به كار گيرند اندكى بيش نيستند.

    (آيه 14)- اين آيه كه در عين حال آخرين سخن پيرامون «سليمان» در اينجا است، از مرگ عجيب و عبرت انگيز اين پيامبر بزرگ خدا سخن مى‏گويد، و اين واقعيت را روشن مى‏سازد كه پيامبر با آن عظمت، و حكمرانى با آن قدرت و ابهت، چگونه به آسانى جان به جان‏آفرين سپرد.

    مى‏فرمايد: «هنگامى كه مرگ را براى سليمان مقرر كرديم كسى مردم را از مرگ او آگاه نساخت، مگر جنبنده‏اى از زمين كه عصاى او را مى‏خورد» تا عصا شكست و پيكر سليمان فرو افتاد (فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى‏ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ).

    لذا بعد از آن مى‏افزايد: «هنگامى كه سليمان فرو افتاد جنيان فهميدند كه اگر از غيب آگاه بودند در عذاب خواركننده باقى نمى‏ماندند» (فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ).

    يعنى تا آن زمان گروه جن از مرگ سليمان آگاه نبودند و فهميدند كه اگر از اسرار غيب آگاه بودند در اين مدت در زحمت و رنج كارهاى سنگين باقى نمى‏ماندند.

صفحه 1 از 4 123 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •