سوره شعراء [26] - صفحه 4
صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 23456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 51

موضوع: سوره شعراء [26]

  1. #31
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 128)- قرآن در اين بخش از سر گذشت هود و قوم عاد بر چهار قسمت تكيه كرده است: نخست محتواى دعوت هود كه در ضمن آيات گذشته خوانديم.

    سپس به انتقاد از كژيها و اعمال نادرست آنها پرداخته و سه موضوع را به آنها ياد آورى مى‏كند، مى‏گويد: «آيا شما بر هر مكان مرتفعى نشانه‏اى از روى هوى و هوس مى‏سازيد»؟! (أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ).

    اين قوم متمكن و ثروتمند براى خود نمايى و تفاخر بر ديگران بناهايى بر نقاط مرتفع كوهها و تپه‏ها، (همچون برج و مانند آن) مى‏ساختند كه هيچ هدف صحيحى براى آن نبود جز اين كه توجه ديگران را به آن جلب كنند و قدرت و نيروى خود را به رخ سايرين بكشند.

    (آيه 129)- بار ديگر به انتقاد ديگرى از آنها پرداخته، مى‏گويد: «شما قصرها و قلعه‏هاى زيبا و محكم مى‏سازيد، آن چنان كه گويى در دنيا جاودانه خواهيد ماند» (وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ). آرى! چنين ساختمانهاى غفلت‏زا و غرور آفرين مسلما مذموم است.

    در حديثى از پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم كه فرمود: «هر بنايى در روز قيامت وبال صاحب آن است، مگر آن مقدار كه انسان از آن ناگزير است»!

    (آيه 130)- سپس به انتقاد ديگر در رابطه با بى‏رحمى قوم عاد به هنگام نزاع و جدال پرداخته، مى‏گويد: «شما به هنگامى كه كسى را مجازات مى‏كنيد از حد تجاوز كرده و همچون جباران كيفر مى‏دهيد» (وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ).

    ممكن است كسى كارى كند كه مستوجب عقوبت باشد، اما هرگز نبايد قدم از جاده حق و عدالت فراتر نهيد.

    اين سه آيه نشان مى‏دهد كه آن چنان عشق دنيا بر آنها مسلط شده بود كه از راه و رسم بندگى خارج شده و در دنيا پرستى غرق بودند.

    (آيه 131)- بعد از بيان اين انتقادهاى سه‏گانه بار ديگر آنها را به تقوا دعوت كرده، مى‏گويد: «اكنون كه چنين است تقوا پيشه كنيد و از خدا بترسيد و دستور مرا اطاعت نماييد» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).

  2. #32
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 132)- سپس به بخش سوم از بيان هود مى‏رسيم كه تشريح نعمتهاى الهى بر بندگان است، تا از اين راه، حس شكر گزارى آنها را تحريك كند، شايد به سوى خدا آيند.

    و در اين زمينه از روش اجمال و تفصيل كه براى دلنشين كردن بحثها بسيار مفيد است استفاده مى‏كند، نخست روى سخن را به آنها كرده، مى‏گويد: «و از خدايى بپرهيزيد كه شما را به نعمتهايى كه مى‏دانيد امداد كرد» و بطور مداوم و منظم آنها را در اختيار شما نهاد (وَ اتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ).

    (آيه 133)- سپس بعد از اين بيان كوتاه به شرح و تفصيل آن پرداخته، مى‏گويد:

    «شما را به چهار پايان و پسران (لايق و برومند) امداد كرد» (أَمَدَّكُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِينَ).

    (آيه 134)- بعد مى‏افزايد: «و باغهاى خرم و سر سبز و چشمه‏هاى آب جارى» در اختيارتان قرار داديم (وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ).

    و به اين ترتيب زندگى شما را هم از نظر نيروى انسانى، هم كشاورزى و باغدارى، و هم دامدارى و وسائل حمل و نقل پربار ساختيم، ولى چه شد كه بخشنده اين همه نعمتها را فراموش كرديد، شب و روز بر سر سفره او نشستيد و او را نشناختيد.

    (آيه 135)- سپس به آخرين مرحله از سخنانش پرداخته و آنها را به كيفر الهى تهديد و انذار كرده، مى‏گويد: اگر كفران كنيد «من بر شما از عذاب روز بزرگ مى‏ترسم» (إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ).

    روزى كه نتيجه آن همه ظلم و ستم و غرور و استكبار و هوى پرستى و بيگانگى از پروردگار را با چشم خود خواهيد ديد.

    (آيه 136)- ما را اندرز مده كه در ما اثر نمى‏كند! در آيات پيشين گفتگوهاى پر مغز پيامبر دلسوز، «هود» را با قوم سر كش «عاد» ديديم، اكنون پاسخهاى نامعقول و موذيانه آن قوم را بررسى كنيم.

    قرآن مى‏گويد: «آنها [- قوم عاد] گفتند: (بيهوده خود را خسته مكن) براى ما تفاوت نمى‏كند چه ما را انذار كنى يا نكنى» در دل ما كمترين اثرى نخواهد گذارد! (قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ).

  3. #33
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 137)- اما آنچه را تو به ما ايراد مى‏كنى جاى ايراد نيست «اين همان روش (و افسانه‏هاى) پيشينيان است» (إِنْ هذا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ).

    (آيه 138)- و بر خلاف گفته تو «و ما هرگز مجازات نخواهيم شد» نه در اين جهان و نه در جهان ديگر! (وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ).

    (آيه 139)- و به دنبال اين سخن، قرآن سر نوشت دردناك اين قوم را چنين بيان مى‏كند: «آنها هود را تكذيب كردند، پس ما هم نابودشان كرديم» (فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْناهُمْ).

    و در پايان اين ماجرا همان دو جمله پر محتواى عبرت‏انگيزى را مى‏گويد كه در پايان داستان نوح و ابراهيم و موسى بيان شد.

    مى‏فرمايد: «در اين سر گذشت، آيه و نشانه روشنى است (از قدرت خدا، از استقامت پيامبران، و از سر انجام شومى كه دامنگير سر كشان و جباران گرديد) ولى با اين همه باز بيشتر آنها ايمان نياوردند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ).

    (آيه 140)- «و پروردگار تو قدرتمند و شكست‏ناپذير، و رحيم و مهربان است» (وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ).

    به اندازه كافى مدارا مى‏كند، فرصت مى‏دهد، دلائل روشن براى هدايت گمراهان ارائه مى‏كند، اما به هنگام مجازات چنان محكم مى‏گيرد كه مجال فرار براى احدى باقى نمى‏ماند!

    (آيه 141)- پنجمين بخش از داستان انبيا كه در اين سوره آمده، سر گذشت فشرده و كوتاهى از قوم «ثمود» و پيامبرشان «صالح» است كه در سر زمينى به نام «وادى القرى» ميان «مدينه» و «شام» زندگى مرفهى داشتند.

    سر آغاز اين داستان كاملا شبيه داستان «قوم عاد» و «نوح» است، و نشان مى‏دهد چگونه تاريخ تكرار مى‏گردد، مى‏فرمايد: «قوم ثمود رسولان خدا را تكذيب كردند» (كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ).

  4. #34
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 142)- و بعد از ذكر اين اجمال به تفصيل پرداخته، مى‏گويد: «در آن هنگام كه برادر دلسوزشان صالح به آنها گفت: آيا پرهيز كارى پيشه نمى‏كنيد»؟! (إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ).

    (آيه 143)- سپس براى معرفى خويش مى‏گويد: «من براى شما فرستاده‏اى امينم، (إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ) و سوابق من در ميان شما شاهد گوياى اين مدعاست.

    (آيه 144)- «بنا بر اين تقوا پيشه كنيد و از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد» كه جز رضاى خدا و خير و سعادت شما چيزى براى من مطرح نيست (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).

    (آيه 145)- و به همين دليل «من مزد و پاداشى در برابر اين دعوت از شما نمى‏طلبم» و چشم داشتى از شما ندارم (وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ).

    من براى ديگرى كارى مى‏كنم و پاداشم بر اوست، آرى «اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است» (إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى‏ رَبِّ الْعالَمِينَ).

    (آيه 146)- سپس در بخش ديگرى انگشت روى نقطه‏هاى حساس و قابل انتقاد زندگى آنها گذارده، و آنان را در يك محاكمه وجدانى محكوم مى‏كند.

    مى‏گويد: «آيا شما تصور مى‏كنيد هميشه در نهايت امنيت در نعمتهايى كه اينجاست مى‏مانيد» (أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ).

    آيا چنين مى‏پنداريد كه اين زندگى مادى و غفلت‏زا جاودانى است، و دست مرگ و انتقام و كيفر گريبانتان را نخواهد گرفت؟!

    (آيه 147)- سپس با استفاده از روش اجمال و تفصيل جمله سر بسته گذشته خود را چنين تشريح مى‏كند، مى‏گويد: شما گمان مى‏كنيد «در اين باغها و چشمه‏ها» ... (فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ).

  5. #35
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 148)- «و در اين زراعتها و نخلها كه ميوه‏هاى شيرين و شاداب و رسيده دارند» براى هميشه خواهيد ماند؟ (وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ).

    (آيه 149)- سپس به خانه‏هاى محكم و مرفّه آنها پرداخته، مى‏گويد: «و شما از كوهها خانه‏هايى مى‏تراشيد و در آن به عيش و نوش مى‏پردازيد» (وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ).

    (آيه 150)- حضرت صالح بعد از ذكر اين انتقادها به بخش سوم از سخنانش پرداخته، و به آنها هشدار مى‏دهد: «پس از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و مرا اطاعت كنيد» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).

  6. #36
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 151)- «و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد» (وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ).

    (آيه 152)- «همانها كه در زمين فساد مى‏كنند و هرگز اصلاح نمى‏كنند» (الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ).

    «اسراف» همان تجاوز از حدّ قانون آفرينش و قانون تشريع است و در يك نظام صحيح هر گونه تجاوز از حد موجب فساد و از هم گسيختگى مى‏شود، و به تعبير ديگر سر چشمه فساد، اسراف است و نتيجه اسراف فساد.

    (آيه 153)- لجاجت و سر سختى قوم صالح: در آيات گذشته منطق مستدل و خير خواهانه صالح را در برابر قوم گمراه شنيديد، اكنون در اينجا، منطق قوم را در برابر او بشنويد.

    آنها «گفتند: اى صالح! تو مسحور شده‏اى و عقل خود را از دست داده‏اى» لذا سخنان ناموزونى مى‏گويى! (قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ).

    (آيه 154)- از اين گذشته «تو فقط بشرى همچون مايى» (ما أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا). و هيچ عقلى اجازه نمى‏دهد از انسانى همچون خودمان اطاعت كنيم! «اگر راست مى‏گويى آيت و نشانه‏اى بياور» تا ما به تو ايمان بياوريم (فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ).

    (آيه 155)- به هر حال اين گروه سر كش، نه به خاطر حق طلبى كه به خاطر بهانه جويى تقاضاى معجزه كردند، و بايد به آنها اتمام حجت مى‏شد، لذا صالح به دستور خداوند «گفت: اين ناقه‏اى است كه براى او سهمى از آب قريه است، و براى شما سهم روز معينى» (قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ).

    اين «ناقه» يك شتر عادى و معمولى نبوده است و بطرز معجزآسايى از دل كوه بر آمد، و از ويژگيهاى آن اين بود كه يك روز آب آبادى را به خود تخصيص مى‏داد و مى‏نوشيد.

  7. #37
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 156)- به هر حال صالح مأمور بود كه به آنها اعلام كند اين شتر عجيب و خارق العاده را كه نشانه‏اى از قدرت بى‏پايان خداست به حال خود رها كنند، و دستور داد: «كمترين آزارى به آن نرسانيد كه (اگر چنين كنيد) عذاب روز عظيم شما را فرو خواهد گرفت» (وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ).

    (آيه 157)- البته قوم سر كشى كه حاضر به بيدارى فريب خوردگان نبودند و آگاهى مردم را مزاحم منافع خود مى‏دانستند، توطئه از ميان بردن ناقه را طرح كردند و «سر انجام بر آن (ناقه) حمله نموده (و با يك يا چند ضربه) آن را از پا در آوردند، و سپس از كرده خود پشيمان شدند» چرا كه عذاب الهى را در چند قدمى خود احساس مى‏كردند (فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ).

    (آيه 158)- چون طغيانگرى آنها از حد گذشت و عملا نشان دادند كه آماده پذيرش حق نيستند اراده خدا بر اين قرار گرفت كه زمين را از لوث وجودشان پاك كند «در اين هنگام عذاب الهى آنها را فرو گرفت» (فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ).

    قرآن در پايان اين ماجرا همان مى‏گويد كه در پايان ماجراى قوم هود و نوح و ابراهيم بيان كرد، مى‏فرمايد: «در اين سر گذشت (قوم صالح و آن همه پايمردى و تحمل اين پيامبر بزرگ و آن منطق شيوا، و نيز سر سختى و لجاجت و مخالفت آن سيه رويان با معجزه بيدارگر و سر نوشت شومى كه به آن گرفتار شدند) آيت و درس عبرتى است، اما اكثر آنها ايمان نياوردند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ).

    (آيه 159)- آرى هيچ كس نمى‏تواند بر قدرت خدا چيره شود همان گونه كه اين قدرت عظيم مانع رحمت او نسبت به دوستان و حتى نسبت به دشمنان نيست «و پروردگار تو عزيز و رحيم است» (وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ).

    (آيه 160)- قوم ننگين و متجاوز! ششمين پيامبرى كه گوشه‏اى از زندگى او و قوم گمراهش در اين سوره آمده حضرت لوط (ع) است.

    نخست مى‏گويد: «قوم لوط فرستادگان خدا را تكذيب كردند» (كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ).

  8. #38
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 161)- سپس اشاره‏اى به دعوت حضرت لوط مى‏كند كه هماهنگ با كيفيت دعوت ديگر پيامبران گذشته است مى‏گويد: «در آن هنگام كه برادرشان لوط به آنها گفت: آيا تقوا پيشه نمى‏كنيد»؟! (إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ).

    (آيه 162)- لحن گفتار او و دلسوزى عميق و فوق‏العاده‏اش نشان مى‏داد كه همچون يك برادر سخن مى‏گويد.

    سپس افزود: «من براى شما رسول امينى هستم» (إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ).

    آيا تاكنون خيانتى از من ديده‏ايد؟ و از اين به بعد نيز نسبت به وحى الهى و رساندن پيام پروردگار شما قطعا رعايت امانت را خواهم كرد.

    (آيه 163)- «اكنون (كه چنين است) پرهيز كارى پيشه كنيد، و از خدا بترسيد و مرا اطاعت نماييد» كه رهبر راه سعادت شما هستم (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).

    (آيه 164)- فكر نكنيد اين دعوت، وسيله‏اى براى آب و نان است و يك هدف مادى را تعقيب مى‏كند، نه، «من كمترين پاداشى در برابر اين دعوت از شما نمى‏خواهم، اجر و پاداشم تنها بر پروردگار عالميان است» (وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى‏ رَبِّ الْعالَمِينَ).

    (آيه 165)- سپس به انتقاد از اعمال ناشايست و بخشى از انحرافات اخلاقى آنها مى‏پردازد و از آنجا كه مهمترين نقطه انحراف آنها، انحراف جنسى و هم جنس گرايى بود روى همين مسأله تكيه كرد و چنين گفت: «آيا شما در ميان جهانيان به سراغ جنس ذكور مى‏رويد»؟! (أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ).

    يعنى با اين كه خداوند اين همه افراد از جنس مخالف براى شما آفريده و مى‏توانيد با ازدواج صحيح و سالم با آنان زندگى پاك و آرام بخشى داشته باشيد، اين نعمت پاك و طبيعى خدا را رها كرده، و خود را به چنين كار پست و ننگينى آلوده ساخته‏ايد!

  9. #39
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 166)- سپس افزود: «و همسرانى را كه پروردگار براى شما آفريده است رها مى‏كنيد»؟ (وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ).

    «بلكه شما قوم تجاوزگرى هستيد»! (بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ).

    هرگز نياز طبيعى، اعم از روحى و جسمى شما را به اين كار انحرافى نكشانده است، بلكه تجاوز و طغيان است كه دامانتان را به چنين ننگى آلوده كرده.

    (آيه 167)- سر انجام قوم لوط: قوم لوط كه سر گرم باده شهوت و غرور بودند به جاى اين كه اندرزهاى اين رهبر الهى را با جان و دل پذيرا شوند، و خود را از منجلابى كه در آن غوطه‏ور بودند رهايى بخشند به مبارزه با او برخاستند، و «گفتند: اى لوط! (بس است، خاموش باش) اگر از اين سخنان خوددارى نكنى از اخراج شوندگان (اين شهر و ديار) خواهى بود» (قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ).

    كار مردم گمراه و آلوده به جايى مى‏رسد كه پاكى و تقوا در ميان آنها بزرگترين عيب است، و ناپاكى و آلودگى افتخار! از اين آيه استفاده مى‏شود كه اين جمعيت فاسد، گروهى از افراد پاك را كه مزاحم اعمال زشت خود مى‏ديدند، قبلا از شهر و آبادى خود بيرون رانده بودند.

    (آيه 168)- اما لوط بى‏آنكه به تهديدهاى آنها اعتنا كند به سخنان خود ادامه داد و گفت: من دشمن اعمال شما هستم» (قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ).

    يعنى من به اعتراضهاى خودم همچنان ادامه خواهم داد، هر كارى از دست شما ساخته است انجام دهيد، من در راه خدا و مبارزه با زشتيها از اين تهديدها پروا ندارم!

    (آيه 169)- سر انجام آن همه اندرزها و نصيحتها اثر نگذارد، فساد سراسر جامعه آنها را به لجنزار متعفنى مبدل ساخت، اتمام حجت به اندازه كافى شد.

    رسالت لوط (ع) به آخر رسيده است.

    در مقام نيايش و تقاضا به پيشگاه خداوند بر آمده چنين عرض كرد:

    «پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مى‏دهند رهايى بخش» (رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ).

  10. #40
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    277

    RE: سوره شعراء [26]

    (آيه 170)- خداوند اين دعا را اجابت كرد، چنانكه مى‏فرمايد: «ما لوط و خاندانش را همگى نجات داديم» (فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ).

    (آيه 171)- «جز پير زنى كه در ميان آن گروه گمراه باقى ماند» (إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ).

    اين پير زن كسى جز همسر لوط نبود كه هرگز به لوط ايمان نياورد.

    (آيه 172)- آرى خداوند، لوط و مؤمنان اندك را با او نجات داد، آنها شبانه به فرمان خدا از ديار آلودگان رخت سفر بر بستند، و آنها را كه غرق فساد و ننگ بودند به حال خود رها ساختند، در آغاز صبح، فرمان عذاب الهى فرا رسيد، زلزله وحشتناكى سر زمين آنها را بكلى زير و رو كرد.

    چنانكه قرآن در اينجا در يك جمله كوتاه مى‏فرمايد: «سپس ما آن جمعيت را هلاك و نابود كرديم» (ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ).

    (آيه 173)- «و بارانى بر آنها فرستاديم» (وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً).

    اما چه بارانى، بارانى از سنگ كه حتى ويرانه‏هاى آنها را از نظرها محو كرد! «چه باران بدى بود باران انذار شدگان» (فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ).

    بارانهاى معمولى حياتبخش است و زنده كننده، اما اين باران، وحشتناك و نابود كننده بود و ويرانگر.

    از آيه 82 سوره هود استفاده مى‏شود كه نخست شهرهاى قوم لوط زير و رو شدند، سپس بارانى از سنگريزه متراكم بر آنها فرود آمد.

    (آيه 174)- باز در پايان اين ماجرا به همان دو جمله‏اى مى‏رسيم كه در پايان ماجراهاى مشابهش در اين سوره در باره پنج پيامبر بزرگ ديگر آمده است، مى‏فرمايد: «در اين (ماجراى قوم لوط سر نوشت شوم آنها) آيتى است (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً).

    «اما بيشترشان مؤمن نبودند» (وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ).

    (آيه 175)- «و پروردگار تو عزيز و رحيم است» (وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ).

    چه رحمتى از اين برتر كه اقوامى چنين آلوده را فورا مجازات نمى‏كند و به آنها مهلت كافى براى هدايت و تجديد نظر مى‏دهد.

    و نيز چه رحمتى از اين برتر كه مجازاتش خشك و تر را با هم نمى‏سوزاند حتى اگر يك خانواده با ايمان در ميان هزاران هزار خانواده آلوده باشد آنها را نجات مى‏بخشد.

    و چه عزت و قدرتى از اين بالاتر كه در يك چشم بر هم زدن چنان ديار آلودگان را زير و رو مى‏كند كه اثرى از آن باقى نمى‏ماند.

صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 23456 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •