علامه ، فلسفه را نزد سيد حسين بادكوبه اى (1293- 1358 ه -ق ) آموخت ؛ و رياضيات عالى را نزد سيد ابوالقاسم خوانسارى كه از رياضى دانان متبحر عصر خود بود، فرا گرفت ؛ در علم رجال ، از محضر آيت الله حجت بهره برد، و در بعد عرفان و حكمت عملى ، از محضر حاج ميرزا على آقا قاضى كه از بستگان او به شمار مى رفت ، خرمن ها چيد. لازم به گفتن است كه مرحوم قاضى از شخصيت هاى عرفانى بزرگ آن عصر به شمار مى رفت . او در دوره خود، يگانه استاد اخلاق و سير و سلوك در حوزه ى نجف بود. علامه طباطبايى بسيار به او عشق مى ورزيد و مى گفت :
((ما هر چه در اين مورد (سير و سلوك ) داريم ، از مرحوم قاضى داريم . چه آن را كه در حياتش از او تعليم گرفتيم و از محضرش استفاده كرديم . و چه طريقى كه خودمان داريم از مرحوم قاضى گرفته ايم .))

علامه در سال 1314، در اثر گرفتارى بسيارى كه در امر معاش گريبانگيرش ‍ شد، به زادگاهش بازگشت ، و اين همان ده سال از دوران سخت و مشقت بار زندگى او است ، كه مجبور شد اين مدت طولانى را به كشاورزى بگذراند.
در اين دوره ، با ظهور فرقه دموكرات و تسلط آنان بر آذربايجان ، در سال 1324، و با حمايت هايى كه شوروى سابق از اين فرقه مى كرد، منطقه دستخوش ناامنى شد؛ و از اين رو، علامه تصميم گرفت به قم مهاجرت كند. پس در سال 1325، از زادگاه خود كوچ كرد و در آن سامان ، فعاليت هاى علمى و تحقيقى خويش را از سر گرفت .
علامه ، حافظه اى عجيب داشت ، مطالب گوناگون علمى را به خاطر مى سپرد، و در عين حال نسبت به مسايل عادى چندان توجهى نداشت .(1)

آثار علمى علامه طباطبايى :
علامه ، بيش از 30 كتاب در زمينه هاى گوناگون و مقاله هاى بسيارى تاءليف كرده است ، كه ما برخى از معروفترين آن ها را مى آوريم :

1. تفسير الميزان ، كه شامل 20 جلد به زبان عربى است ، و در 40 جلد به فارسى ترجمه شده است .
2. اصول فلسفه و روش رئاليسم
3. مصاحبات با استاد كربن فرانسوى
4. قرآن در اسلام
5. شيعه در اسلام
6. بداية الحكمه
7. نهاية الحكمه
(دو كتاب اخير از متون فلسفى بسيار مهم و درسى حوزه هاى علميه هستند.)
8. على و فلسفه ى الهى
9. رساله در حكومت اسلامى (2)
10. خلاصه ى تعاليم اسلام
11. سنن النبى (ص )