سوره انبياء [21] - صفحه 4
صفحه 4 از 4 نخستنخست ... 234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 38 , از مجموع 38

موضوع: سوره انبياء [21]

  1. #31
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 94)- در اين آيه نتيجه هماهنگى با «امت واحده» در طريق پرستش پروردگار، و يا انحراف از آن و پيمودن راه تفرقه را چنين بيان مى‏فرمايد: «پس هر كس چيزى از اعمال صالح را انجام دهد در حالى كه ايمان داشته باشد، تلاش و كوشش او مورد ناسپاسى قرار نخواهد گرفت» (فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ).

    و براى تأكيد بيشتر اضافه مى‏كند: «و ما اعمال صالح او را قطعا خواهيم نوشت» (وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ).

    اين آيه همانند بسيارى ديگر از آيات قرآن، شرط قبولى اعمال صالح را ايمان مى‏شمرد.

    (آيه 95)- كافران در آستانه رستاخيز: در آيه قبل سخن از «مؤمنان نيكو كار و صالح العمل» بود و در اين آيه، به افرادى اشاره مى‏كند كه در نقطه مقابل آنها قرار دارند، آنها كه تا آخرين نفس به ضلالت و فساد ادامه مى‏دهند، مى‏فرمايد: «و حرام است بر شهرهايى كه آنها را (به جرم گناهانشان) نابود كرديم (به دنيا باز گردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت» (وَ حَرامٌ عَلى‏ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ).

    در حقيقت آنها كسانى هستند كه بعد از مشاهده عذاب الهى، يا بعد از نابودى و رفتن به جهان برزخ، پرده‏هاى غرور و غفلت از برابر ديدگانشان كنار مى‏رود آرزو مى‏كنند اى كاش براى جبران اين همه خطاها بار ديگر به دنيا باز مى‏گشتند ولى قرآن با صراحت مى‏گويد: بازگشت آنها بكلى حرام، يعنى ممنوع است و راهى براى جبران باقى نمانده است.

    (آيه 96)- به هر حال اين بى‏خبران دائما در غرور و غفلتند، و اين بد بختى تا پايان جهان همچنان ادامه دارد.

    چنانكه قرآن مى‏فرمايد: «تا زمانى كه راه بر يأجوج و مأجوج گشوده شود و آنها (در سراسر زمين پخش شوند، و) از هر بلندى و ارتفاعى با سرعت بگذرند» (حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ).

  2. #32
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 97)- و بلا فاصله مى‏گويد: «و وعده حق [قيامت‏] نزديك مى‏شود» (وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ).

    «در آن هنگام چشمهاى كافران از وحشت از حركت باز مى‏ماند» و خيره خيره به آن صحنه نگاه مى‏كنند (فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا).

    در اين هنگام پرده‏هاى غرور و غفلت از برابر ديدگانشان كنار مى‏رود و فريادشان بلند مى‏شود «اى واى بر ما! ما از اين صحنه در غفلت بوديم» (يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا).

    و چون نمى‏توانند با اين عذر، گناه خويش را بپوشانند و خود را تبرئه كنند با صراحت مى‏گويند: «نه، بلكه ما ظالم و ستمگر بوديم»! (بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ).

    اصولا چگونه ممكن است با وجود اين همه پيامبران الهى و كتب آسمانى و اين همه حوادث تكان دهنده، و همچنين درسهاى عبرتى كه روزگار به آنها مى‏دهد در غفلت باشند، آنچه از آنها سر زده تقصير است و ظلم بر خويشتن و ديگران.

    (آيه 98)- هيزم جهنم! در تعقيب آيات گذشته كه از سر نوشت مشركان ستمگر بحث مى‏كرد در اينجا روى سخن را به آنها كرده و آينده آنها و معبودهايشان را چنين ترسيم مى‏كند: «شما و آنچه را غير از خدا مى‏پرستيد آتشگيره جهنّميد»! (إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ).

    آتشگيره جهنم و هيزمى كه شعله‏هاى آن را تشكيل مى‏دهد خود شما و خدايان ساختگى شماست، و همچون قطعه‏هاى هيزم بى‏ارزش يكى پس از ديگرى در جهنم پرتاب مى‏شويد! سپس اضافه مى‏كند: «شما وارد بر آن مى‏شويد» (أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ).

    اول بتها را در آتش مى‏افكنند، سپس شما بر آنها وارد مى‏شويد، گويى خدايانتان با آتشى كه از وجودشان بر مى‏خيزد از شما پذيرايى مى‏كنند.

  3. #33
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 99)- سپس به عنوان نتيجه گيرى كلى مى‏فرمايد: «اگر اين بتها، خدايانى بودند هرگز وارد آتش دوزخ نمى‏شدند» (لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها).

    ولى بدانيد نه تنها وارد دوزخ مى‏شوند بلكه «جاودانه در آن خواهند بود» (وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ).

    (آيه 100)- براى توضيح بيشتر پيرامون وضع دردناك، اين «عابدان گمراه»، در برابر آن «معبودان بى‏ارزش» مى‏گويد: «آنها در دوزخ، فريادها و ناله‏هاى دردناك دارند» (لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ).

    ممكن است اين زفير و ناله غم انگيز تنها مربوط به عابدان نباشد، بلكه شياطينى كه معبودشان بودند نيز در اين امر با آنها شريك باشند.

    جمله بعد، يكى ديگر از مجازاتهاى دردناك آنها را باز گو مى‏كند و آن اينكه «آنها در دوزخ چيزى نمى‏شنوند» (وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ).

    اين جمله ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها سخنى كه مايه سرور و خوشحاليشان باشد مطلقا نمى‏شنوند، و تنها مستمع ناله‏هاى جانكاه دوزخيان، و فريادهاى فرشتگان عذاب هستند.

    بعضى گفته‏اند منظور اين است كه اينها صداى هيچ كس را مطلقا نمى‏شنوند گويى تنها آنها در عذابند و اين خود مايه مجازات بيشترى است.

  4. #34
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 101)- اين آيه حالات مؤمنان راستين و مردان و زنان با ايمان را باز گو مى‏كند تا در مقايسه با يكديگر وضع هر دو مشخص‏تر شود.

    نخست مى‏گويد: «كسانى كه به خاطر ايمان و اعمال صالحشان وعده نيك به آنها از قبل داده‏ايم از اين آتش هولناك و وحشتناك دورند» (إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‏ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ).

    اشاره به اين كه ما به تمام وعده‏هايى كه به مؤمنان در اين جهان داده‏ايم وفا خواهيم كرد كه يكى از آنها دور شدن از آتش دوزخ است.

    (آيه 102)- در اين آيه چهار نعمت بزرگ الهى را كه شامل حال اين گروه سعادتمند است بر مى‏شمرد:

    نخست اين كه «آنها صداى آتش را نمى‏شنوند» (لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها).

    مؤمنان راستين چون از جهنم دورند هرگز اين صداهاى وحشتناك به گوششان نمى‏خورد.

    ديگر اين كه: «آنها در آنچه بخواهند و مايل باشند بطور جاودان متنعمند» (وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ).

    يعنى آنجا محدوديت اين جهان را ندارد، هر نعمت مادى و معنوى كه بخواهند بدون استثناء در دسترس آنهاست، آن هم نه يك روز و دو روز بلكه در يك عمر جاويدان!

    (آيه 103)- سوم اين كه: «فزع اكبر آنها را غمگين نمى‏كند» (لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ).

    «فزع اكبر» (وحشت بزرگ) را بعضى اشاره به وحشتهاى روز قيامت دانسته‏اند كه از هر وحشتى بزرگتر است.

    بالاخره آخرين لطف خدا در باره كسانى كه در آيات فوق به آنها اشاره شده اين است كه «فرشتگان رحمت به استقبال آنها مى‏شتابند» (و به آنها تبريك و شاد باش مى‏گويند و بشارت مى‏دهند) اين همان روزى است كه به شما وعده داده مى‏شد» (وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ).

  5. #35
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 104)- آن روز كه آسمانها در هم پيچيده مى‏شود! در آيه قبل خوانديم، مؤمنان راستين از «فزع اكبر» (وحشت بزرگ) غمگين نمى‏شوند اين آيه توصيفى از آن روز وحشت‏انگيز كرده است، و در حقيقت علت عظمت اين وحشت را مجسم مى‏سازد، مى‏گويد: اين امر «روزى، تحقق مى‏يابد كه ما آسمان را در هم مى‏پيچيم همان گونه كه طومار نامه‏ها در هم پيچيده مى‏شود»! (يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ).

    در اين آيه تشبيه لطيفى نسبت به در نورديدن طومار عالم هستى در پايان دنيا شده است، در حال حاضر اين طومار گشوده شده و تمام نقوش و خطوط آن خوانده مى‏شود و هر يك در جايى قرار دارد، اما هنگامى كه فرمان رستاخيز فرا رسد، اين طومار عظيم با تمام خطوط و نقوشش، در هم پيچيده خواهد شد.

    سپس اضافه مى‏كند: «همان گونه كه ما در آغاز آن را ايجاد كرديم باز هم بر مى‏گردانيم» و اين كار مشكل و سختى در برابر قدرت عظيم ما نيست (كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ).

    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «اين وعده‏اى است كه ما داده‏ايم و قطعا آن را انجام خواهيم داد» (وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ).

    از بعضى روايات استفاده مى‏شود كه منظور از باز گشت خلق به صورت اول آن است كه انسانها بار ديگر پا برهنه و عريان- آن گونه كه در آغاز آفرينش بودند- باز مى‏گردند و اين يكى از چهره‏هاى بازگشت آفرينش به صورت نخست است.

    (آيه 105)- حكومت زمين از آن صالحان خواهد بود: بعد از آن كه در آيات گذشته به قسمتى از پاداشهاى اخروى مؤمنان صالح اشاره شد در اين آيه و آيه بعد به يكى از روشنترين پاداشهاى دنيوى آنها كه «حكومت روى زمين» است با بيان شيوايى اشاره كرده، مى‏گويد: «و در زبور بعد از ذكر چنين نوشتيم كه سر انجام بندگان صالح من وارث (حكومت) زمين خواهند شد» (وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ).

    «ارض» به مجموع كره زمين گفته مى‏شود و سراسر جهان را شامل مى‏گردد.

    منظور از «زبور» كتاب داود، و «ذكر» به معنى تورات است، و به اين ترتيب معنى آيه چنين مى‏شود، «ما، در زبور، بعد از تورات، چنين نوشتيم كه اين زمين را بندگان صالح ما به ارث خواهند برد».

    سؤال ديگرى كه در اينجا باقى مى‏ماند اين است كه بندگان صالح خدا «عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» كيانند؟

    كلمه «صالحون» معنى گسترده و وسيعى دارد، كه علاوه بر ايمان و توحيد همه شايستگيها از آن به ذهن مى‏آيد، شايستگى از نظر عمل و تقوا، شايستگى از نظر علم و آگاهى، شايستگى از نظر قدرت و قوت، و شايستگى از نظر تدبير و نظم و درك اجتماعى.

    در بعضى از روايات صريحا اين آيه تفسير به ياران حضرت مهدى- عج- شده است: كه بيان يك مصداق عالى و آشكار است، و عموميت مفهوم آيه را محدود نمى‏سازد.

    نظام آفرينش دليل روشنى بر پذيرش يك نظام صحيح اجتماعى در آينده، در جهان انسانيت خواهد بود، و اين همان چيزى است كه از آيه مورد بحث و احاديث مربوط به قيام «مصلح بزرگ جهانى» حضرت مهدى- ارواحنا فداه- استفاده مى‏شود.

  6. #36
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 106)- اين آيه به عنوان تأكيد بيشتر مى‏گويد: «در اين سخن ابلاغ روشنى است براى گروهى كه خدا را (با اخلاص) پرستش مى‏كنند» (إِنَّ فِي هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِينَ).

    (آيه 107)- پيامبر رحمت براى جهانيان: از آنجا كه آيات گذشته بشارت حكومت روى زمين را به بندگان صالح مى‏داد و چنين حكومتى مايه رحمت براى همه مردم جهان است در اين آيه به رحمت عامّه وجود پيامبر (ص) اشاره كرده، مى‏گويد: «ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم» (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ).

    عموم مردم دنيا اعم از مؤمن و كافر همه مرهون رحمت تو هستند، چرا كه نشر آيينى را به عهده گرفتى كه سبب نجات همگان است.

    (آيه 108)- و از آنجا كه مهمترين مظهر رحمت و محكمترين پايه و اساس آن مساله توحيد و جلوه‏هاى آن است در اين آيه چنين مى‏گويد: «به آنها بگو: تنها چيزى كه بر من وحى مى‏شود اين است كه معبود شما معبود واحدى است» (قُلْ إِنَّما يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ).

    «پس آيا شما حاضريد (در برابر همين اصل اساسى توحيد) تسليم شويد» و بتها را كنار بگذاريد؟! (فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).

    در واقع در اين آيه، سه نكته بنيادى مطرح شده است، نخست اين كه پايه اصلى رحمت توحيد است توحيد در اعتقاد، در عمل، توحيد در كلمه، توحيد صفوف، و توحيد در قانون و در همه چيز.

    نكته ديگر اين كه تمام دعوت پيامبر اسلام (ص) در اصل توحيد خلاصه مى‏شود و توحيد روحى است كه در كالبد تمام دين دميده شده.

    و آخرين نكته اين كه: مشكل اصلى تمام جوامع و ملل، آلودگى به شرك در اشكال مختلف و بيرون آمدن از شرك و مظاهر آن و بالا زدن آستين براى شكستن بتها است، نه فقط بتهاى سنگى و چوبى، كه بتها از هر نوع مخصوصا طاغوتهاى انسانى!

  7. #37
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 109)- اين آيه مى‏گويد: اگر (با اين همه تلاش باز به دعوت و پيام ما توجه نكردند و) روى گردان شوند، بگو: من به همه شما بطور يكسان (از عذاب الهى) اعلام خطر مى‏كنم» (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلى‏ سَواءٍ).

    سپس اين تهديد را به صورت آشكارترى بيان كرده، مى‏گويد: «و من نمى‏دانم آيا وعده عذاب كه به شما داده شده است نزديك است يا دور»؟! (وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ).

    فكر نكنيد اين وعده دور است، شايد هم نزديك و بسيار هم نزديك باشد.

    اين عذاب و مجازاتى كه در اينجا به آن تهديد شده‏اند ممكن است عذاب قيامت و يا مجازات دنيا و يا هر دو باشد، در صورت اول علم آن مخصوص خداست و در صورت دوم و سوم ممكن است اشاره به جزئيات و زمان آن باشد كه حتى پيامبران از جزئيات آن آگاه نيستند.

    (آيه 110)- اين تصور را نيز به مغز خود راه مى‏دهيد كه اگر تأخيرى در مجازات شما شود به خاطر اين است كه خدا از اعمال و سخنان شما آگاه نيست، نه، او همه را مى‏داند «او هم سخنان آشكار را و هم آنچه را كتمان مى‏كنيد مى‏داند» (إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ يَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ).

    اصولا پنهان و آشكار براى شما كه علمتان محدود است مفهوم دارد، اما براى آن كس كه علمش بى‏پايان است غيب و شهود يكى است و سر و علن در آنجا يكسان مى‏باشد.

  8. #38
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره انبياء [21]

    (آيه 111)- و نيز اگر مى‏بينيد مجازات الهى فورا دامن شما را نمى‏گيرد بواسطه آن نيست كه او از كار شما آگاه نباشد «و من نمى‏دانم شايد اين آزمايشى براى شماست» (وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ).

    «و مايه بهره گيرى (از لذائذ اين جهان) تا مدّتى» معين، سپس با شدت هر چه تمامتر شما را بگيرد و مجازات كند (وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِينٍ).

    در واقع براى تأخير مجازات الهى در اينجا دو فلسفه بيان شده است: نخست مسأله امتحان و آزمايش است، خدا هرگز در عذاب عجله نمى‏كند، تا خلق را آزمايش كافى كند و اتمام حجت نمايد.

    دوم اين كه افرادى هستند كه آزمايش آنها تمام شده و كلمه مجازاتشان قطعى گرديده است، اما براى اين كه سخت كيفر ببينند نعمت را بر آنها گسترده مى‏سازد تا كاملا غرق نعمت شوند، و درست در همان حال كه سخت در لذائذ غوطه‏ورند تازيانه عذاب را بر آنها بكوبد تا دردناكتر باشد، و رنج محرومان و ستمديدگان را به خوبى احساس كنند.

    (آيه 112)- اين آيه كه آخرين آيه سوره انبياء است همچون نخستين آيه اين سوره سخن از غفلت مردم بى‏خبر مى‏گويد، و به عنوان نقل قول از پيامبر (ص) در يك عبارت نفرين مانند ناراحتى او را از اين همه غرور و غفلت منعكس مى‏كند و مى‏گويد: پيامبر بعد از مشاهده اين همه اعراض و رويگردانى «عرض كرد:

    پروردگار من! به حق داورى فرما» و اين گروه طغيانگر را طبق قانون عدالتت كيفر ده! (قالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ).

    در دومين جمله روى سخن را به مخالفان كرده و مى‏گويد: «و پروردگار همه ما خداوند رحمان است و ما از پيشگاه مقدسش در برابر نسبتهاى ناروايى كه شما به او مى‏دهيد استمداد مى‏طلبيم» (وَ رَبُّنَا الرَّحْمنُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ).

    «پايان سوره انبياء»

صفحه 4 از 4 نخستنخست ... 234

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •