سوره حجر [15] - صفحه 3
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

موضوع: سوره حجر [15]

  1. #21
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حجر [15]

    (آيه 80)- و اما در مورد «اصحاب الحجر»، همان قوم سركشى كه در سرزمينى به نام «حجر» زندگى مرفهى داشتند و پيامبر بزرگشان «صالح» براى هدايت آنها مبعوث شد، چنين مى‏گويد: «و اصحاب حجر، فرستادگان خدا را تكذيب كردند» (وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ).

    اين نكته قابل توجه است كه قرآن در مورد اصحاب الحجر- و همچنين در مورد قوم نوح و قوم شعيب و قوم لوط در آيات سوره شعراء به ترتيب آيه 105 و 123 و 160 و بعضى ديگر از اقوام پيشين- مى‏گويد: آنها «پيامبران» را تكذيب كردند، در حالى كه ظاهر امر چنين نشان مى‏دهد كه هر كدام يك پيامبر بيشتر نداشتند و تنها او را تكذيب نمودند.

    اين تعبير شايد به خاطر آن است كه برنامه و هدف پيامبران، آنچنان با يكديگر پيوستگى دارد كه تكذيب يكى از آنها تكذيب همه آنها خواهد بود.

    (آيه 81)- به هر حال قرآن در باره «اصحاب الحجر» چنين ادامه مى‏دهد:

    «و ما آيات خود را به آنان داديم ولى آنها از آن روى گرداندند»! (وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ).

    تعبير به «اعراض» (روى گرداندن) نشان مى‏دهد كه آنها حتى حاضر نبودند اين آيات را بشنوند و يا به آن نظر بيفكنند.

    (آيه 82)- اما به عكس در كار زندگى دنيايشان آن قدر سخت كوش بودند كه:

    «براى خود خانه‏هاى امن و امانى در دل كوهها مى‏تراشيدند» (وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ).

    عجيب است كه انسان براى چند روز زندگى دنيا اين همه محكم كارى مى‏كند، ولى براى زندگى جاويدان و ابديش آنچنان سهل انگار است كه حتى گاهى حاضر به شنيدن سخن خدا و نظر افكندن در آيات او نيست!

  2. 2 کاربر پست امیرحسین عزیز را پسندیده اند .

    Soham 313 (07-14-2013), پرواز (07-13-2012)

  3. #22
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حجر [15]

    (آيه 83)- خوب، چه انتظارى در باره چنين قومى مى‏توان داشت، جز اين كه طبق قانون «انتخاب اصلح الهى» و ندادن حق ادامه حيات به اقوامى كه بكلى فاسد و مفسد مى‏شوند، بلاى نابود كننده‏اى بر سر آنها فرود آيد و نابودشان سازد، لذا قرآن مى‏گويد: «سر انجام صيحه (آسمانى) صبحگاهان دامانشان را گرفت» (فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ).

    اين صيحه صداى صاعقه مرگبارى بوده كه بر خانه‏هاى آنها فرود آمد.

    (آيه 84)- نه آن كوههاى سر به آسمان كشيده و نه آن خانه‏هاى امن و امان و نه اندام نيرومند اين قوم سركش و نه آن ثروت سرشار، هيچ كدام نتوانستند در برابر اين عذاب الهى مقاومت كنند، لذا در پايان داستان آنها مى‏فرمايد:

    «و آنچه را به دست آورده بودند، آنان را از عذاب الهى نجات نداد» (فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ).

    (آيه 85)- از آنجا كه گرفتارى هميشگى انسان به خاطر نداشتن يك ايدئولوژى و عقيده صحيح و خلاصه پاى بند نبودن به مبدأ و معاد است، پس از شرح حالات اقوامى همچون قوم لوط و قوم شعيب و صالح كه گرفتار آن همه بلا شدند، به مسأله «توحيد» و «معاد» باز مى‏گردد و در يك آيه به هر دو اشاره كرده، مى‏فرمايد: «ما آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است جز به حق نيافريديم» (وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ).

    اين در مورد توحيد، سپس در رابطه با معاد مى‏گويد: «ساعت موعود [قيامت‏] قطعا فرا خواهد رسيد» و جزاى هر كس به او مى‏رسد! (وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ).

    و به دنبال آن به پيامبرش دستور مى‏دهد كه در برابر لجاجت، نادانيها، تعصبها، كارشكنيها و مخالفتهاى سرسختانه آنان، ملايمت و محبت نشان ده، و «از گناهان آنها صرف نظر كن، و آنها را ببخش، بخششى زيبا» كه حتى توأم با ملامت نباشد (فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ).

    زيرا تو با داشتن دليل روشن در راه دعوت و رسالتى كه به آن مأمورى، نيازى به خشونت ندارى به علاوه خشونت در برابر جاهلان، غالبا موجب افزايش خشونت و تعصب آنهاست.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-14-2013)

  5. #23
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حجر [15]

    (آيه 86)- اين آيه- بطورى كه جمعى از مفسران گفته‏اند- در واقع به منزله دليلى بر لزوم گذشت و عفو و صفح جميل است، مى‏گويد: «پروردگار تو، آفريننده و آگاه است» (إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ).

    او مى‏داند كه همه مردم يكسان نيستند، او از اسرار درون و طبايع و ميزان رشد فكرى و احساسات مختلف آنها باخبر است، نبايد از همه آنها انتظار داشته باشى كه يكسان باشند بلكه بايد با روحيه عفو و گذشت با آنها برخورد كنى تا تدريجا تربيت شوند و به راه حق آيند.

    (آيه 87)- سپس به پيامبر خود دلدارى مى‏دهد كه از خشونت دشمنان و انبوه جمعيت آنها و امكانات فراوان مادى كه در اختيار دارند، هرگز نگران نشود، چرا كه خداوند مواهبى در اختيار او گذارده كه هيچ چيز با آن برابرى نمى‏كند مى‏گويد: «و ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم»! (وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ).

    خداوند به پيامبرش اين واقعيت را بازگو مى‏كند كه تو داراى چنين سرمايه عظيمى هستى، سرمايه‏اى همچون قرآن به عظمت تمام عالم هستى، مخصوصا سوره حمد كه چنان محتوايش عالى است كه در يك لحظه كوتاه انسان را به خدا پيوند داده و روح او را در آستانش به تعظيم و تسليم و راز و نياز وا مى‏دارد.

    (آيه 88)- و به دنبال بيان اين موهبت بزرگ چهار دستور مهم به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏دهد، نخست مى‏گويد: «هرگز چشم خود را به نعمتهاى مادّى كه به گروههايى از آنها [كفار] داده‏ايم ميفكن» (لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ).

    اين نعمتهاى مادى نه پايدارند، نه خالى از دردسر، حتى در بهترين حالاتش نگاهدارى آن سخت مشكل است.

    سپس اضافه مى‏كند: «و هرگز (به خاطر اين مال و ثروت و نعمتهاى مادى كه در دست آنهاست) غمگين مباش» (وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ).

    در حديثى از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم: «كسى كه چشم خود را به آنچه در دست ديگران است بدوزد، هميشه اندوهگين و غمناك خواهد بود و هرگز آتش خشم در دل او فرو نمى‏نشيند».

    دستور سومى كه به پيامبر مى‏دهد در زمينه تواضع و فروتنى و نرمش در برابر مؤمنان است مى‏فرمايد: «و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر»! (وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ).

    اين تعبير كنايه زيبايى از تواضع و محبت و ملاطفت است همانگونه كه پرندگان به هنگامى كه مى‏خواهند نسبت به جوجه‏هاى خود اظهار محبت كنند آنها را زير بال و پر خود مى‏گيرند، و هيجان انگيزترين صحنه عاطفى را مجسم مى‏سازند، آنها را در مقابل حوادث و دشمنان حفظ مى‏كنند.

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-14-2013)

  7. #24
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حجر [15]

    (آيه 89)- سر انجام دستور چهارم را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى‏دهد و مى‏گويد: در برابر اين افراد بى‏ايمان و ثروتمند محكم بايست «و صريحا بگو: من انذار كننده آشكارم» (وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ).

    (آيه 90)- بگو: من به شما اعلام خطر مى‏كنم كه خدا فرموده عذابى بر شما فرو مى‏فرستم «آن گونه كه بر تقسيم كنندگان فرستادم» (كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ).

    (آيه 91)- «همان تقسيم كنندگانى كه قرآن (و آيات الهى) را تجزيه كردند» (الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ).

    آنچه به سودشان بود گرفتند و آنچه به زيانشان بود كنار گذاشتند، ولى مؤمنان راستين هيچ گونه تجزيه و تقسيم و تبعيض در ميان احكام الهى قائل نيستند.

    (آيه 92)- در اين آيه به سرنوشت «مقتسمين» (تجزيه گران) پرداخته، مى‏گويد: «سوگند به پروردگارت كه ما بطور قطع از همه آنها سؤال خواهيم كرد» (فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ).

    (آيه 93)- «از تمام كارهايى كه انجام مى‏دادند» (عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ).

    روشن است كه سؤال خداوند براى كشف مطلب پنهان و پوشيده‏اى نيست، چرا كه او از اسرار درون و برون آگاه است. بنابراين سؤال مزبور به خاطر تفهيم به خود طرف است تا به زشتى اعمالش پى ببرد و در حقيقت اين پرسشها بخشى از مجازات آنهاست.

    (آيه 94)- مكتبت را آشكارا بگو! در اين آيه فرمان قاطعى به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله مى‏دهد، مى‏گويد: در برابر هياهوى مشركان و مجرمان نه تنها ضعف و ترس و سستى به خود راه مده و ساكت مباش، بلكه، «آشكارا آنچه را مأموريت دارى بيان كن» و حقايق دين را با صراحت بر ملا ساز (فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ).

    «و از مشركان، روى گردان و نسبت به آنها بى‏اعتنايى كن» (وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ).

    و اين آغاز «دعوت علنى» اسلام بود بعد از آن كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله سه سال مخفيانه دعوت كرد، و عده قليلى از نزديكان پيامبر به او ايمان آوردند.

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-14-2013)

  9. #25
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حجر [15]

    (آيه 95)- سپس خداوند براى تقويت قلب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به او اطمينان مى‏دهد كه در برابر استهزاء كنندگان از وى حمايت مى‏كند، مى‏فرمايد: «ما شرّ استهزاء كنندگان را از تو دفع كرديم» (إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ).

    (آيه 96)- سپس «الْمُسْتَهْزِئِينَ» را چنين توصيف مى‏كند: «آنها كسانى هستند كه با خدا معبود ديگرى قرار مى‏دهند، ولى به زودى (از نتيجه شوم كار خود) آگاه خواهند شد (الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ).

    ممكن است اين تعبير اشاره به آن باشد كه اينها كسانى هستند كه افكار و اعمالشان خود مسخره است، چرا كه آنقدر نادانند كه در برابر خداوندى كه آفريننده جهان هستى است معبودى از سنگ و چوب تراشيده‏اند، با اين حال مى‏خواهند تو را استهزاء كنند!

    (آيه 97)- بار ديگر به عنوان دلدارى و تقويت هر چه بيشتر روحيه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اضافه مى‏كند: «و ما مى‏دانيم كه سخنان آنها سينه تو را تنگ و ناراحت مى‏سازد» (وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ).

    روح لطيف تو و قلب حساست، نمى‏تواند اين همه بدگويى و سخنان كفر و شرك آميز را تحمل كند و به همين دليل ناراحت مى‏شوى.

    (آيه 98)- ولى ناراحت مباش براى زدودن آثار سخنان زشت و ناهنجارشان، «پروردگارت را تسبيح و حمد گو! و از سجده كنندگان باش»! (فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ).

    چرا كه اين تسبيح خداوند اثرات بد گفتار آنها را از دلهاى مشتاقان «اللّه» مى‏زدايد، و از آن گذشته به تو نيرو و توان، نور و صفا بخشد.

    لذا در روايات مى‏خوانيم: «هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله غمگين مى‏شد به نماز برمى‏خاست و آثار اين حزن و اندوه را در نماز از دل مى‏شست».

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-14-2013)

  11. #26
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره حجر [15]

    (آيه 99)- و سر انجام آخرين دستور را در اين زمينه به او مى‏دهد كه دست از عبادت خدا در تمام عمر بر مدار «و همواره پروردگارت را بندگى كن تا يقين (مرگ) تو فرا رسد» (وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ).

    عبادت مكتب عالى تربيت است، انديشه انسان را بيدار و فكر او را متوجه بى‏نهايت مى‏سازد، گرد و غبار گناه و غفلت را از دل و جان او مى‏شويد، صفات عالى انسانى را در وجود او پرورش مى‏دهد، روح ايمان را تقويت و آگاهى و مسؤوليت به انسان مى‏بخشد.

    و به همين دليل ممكن نيست انسان لحظه‏اى در زندگى از اين مكتب بزرگ تربيتى بى‏نياز گردد، و آنها كه فكر مى‏كنند، انسان ممكن است به جايى برسد كه نيازى به عبادت نداشته باشد يا تكامل انسان را محدود پنداشته‏اند و يا مفهوم عبادت را درك نكرده‏اند.

    «پايان سوره حجر»

  12. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (07-14-2013)

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •