سه روز پس از حادثه ماموران متوجه شدند جوان فوت شده همراه سه نفر از دوستانش با يك خودرو و به فاصله كمي از محل تصادف توقف كرده بودند كه جوان فوت شده از دوستانش جدا شده و در حالي كه در شرايط غيرعادي قرار داشته به يكباره خود را مقابل تريلي در حال حركت انداخته و اين حادثه دلخراش رقم خورده است.با اين گزارش دستور احضار سه دوست جوان فوت شده براي رازگشايي از حادثه صادر شد.روز بعد اين سه جوان مقابل قاضي شعبه نشسته بودند.
وقتي قاضي از آنها در ارتباط با چگونگي حادثه سوال كرد؛ يكي از آنها كه معلوم بود به شدت ترسيده است نيم نگاهي به دو دوست ديگرش كرد و گفت: آقاي قاضي ما اشتباه كرديم، يك ساعت قبل از حادثه جوان فوت شده به سراغ ما آمد و گفت يكي از بستگانش قرصهايي از هلند آورده كه با خوردن آن آدم احساس قدرت ميكند و زماني كه او اين قرص را خورد دقايقي بعد به ما گفت: من ديگر سوپرمن شدهام(!) و ميتوانم با تنه و تنها با يك ضربه مشت تريلي را داغان كنم!وي در ادامه گفت: با رفتارهاي عجيب و غريب دوستمان به او ميخنديدم؛ اما او به ما ميگفت من همه شما را به رنگ قرمز ميبينم و در يك لحظه با ديدن تريلي در خيابان در خودرو را باز كرد و دوان دوان خود را مقابل آن انداخت تا به قول خودش تريلي را نابود كند، اما...هر سه جوان حاضر در دادسرا مدام حرف ميزنند و از قرصي ميگويند كه خوردن آن موجب توهم و مرگ است.
پس از تحقيق قاضي دستور قضايي را صادر ميكند، يكي از بستگان جوان فوت شده با اعلاميهاي كه در دست دارد وارد اتاق قاضي ميشود تا پرونده را پيگيري كند، روي اعلاميه نوشته است، جوان ناكام در اوج جواني پرپر شد...ناصر صبوريدبير گروه حوادث
-پایان-