اما وجه ديگر فيلم، روايتي است از يك تيم وزارت اطلاعات كه در تقابل با خانه تيمي مذكور ديده مي شوند. فيلم «قلاده هاي طلا» در اين بخش از روايت خود به نوعي به نيروهاي درون نظام از نفوذ عوامل دشمن و مسائلي كه منجر به تعلل در مبارزه با فتنه مي شود، هشدار مي دهد.«قلاده هاي طلا» نشان مي دهد كه يك فيلم مي تواند با بهره بردن از دستمايه ها و مضامين سياسي، بي آنكه اسير ابتذال شود، جذاب باشد. انتخاب ژانر معمايي براي تعريف داستاني درباره فتنه سال 88 يك انتخاب هوشمندانه و مناسب است، چون اين ژانر، قابليت بهتري براي بيان روايت هاي سياسي و جاسوسي و همچنين ايجاد تعليق و هيجان سينمايي دارد.
اين فيلم اغلب لحظاتش در التهاب و تعليق مي گذرد. ريتم و شيوه بازيگري و موسيقي متن و ساير اجزاي فيلم يك كل هماهنگ را ايجاد كرده اند كه تا پايان، مخاطب را با فيلم درگير مي كند. علاوه بر اين، توانايي فيلم در خلق موقعيت هاي واقعي، تحسين برانگيز است. صحنه درگيري ها و اغتشاشات خياباني، در حالي كه بازسازي شده هستند، اما با تصاوير مستندي كه از اين وقايع باقي مانده چندان تفاوت ندارند.«قلاده هاي طلا» به يك سري ضعف و اشكال هم مبتلا است كه البته نتوانسته اند كل فيلم را تحت الشعاع قرار دهند. مثل ضعف در شخصيت پردازي و نبود فراز و فرودهاي روايي در فيلمنامه كه البته قوت كارگرداني آن را پوشش داده است. از اينها گذشته، كراهت خرابكارها اغراق آميز است. مثلاً يكي از آنها همجنس باز است، ديگري از فرط عصبي بودن دائم داد و بيداد مي كند و ...
در مجموع اينكه «قلاده هاي طلا» يك دستاورد تازه و اميدبخش براي سينماي كشورمان به حساب مي آيد. اين فيلم را بايد مقدمه اي براي توليد آثار سياسي خوش ساخت و بيداركننده بيشتري در اين عرصه قرار داد؛ آثاري كه مي توانند هم پويايي و تنوع و زيبايي را در هنر هفتم ما افزايش بخشند و هم موجب بالا رفتن سطح آگاهي جامعه شوند.
-پایان-