سوره بقره [2] - صفحه 21
صفحه 21 از 21 نخستنخست ... 11192021
نمایش نتایج: از شماره 201 تا 205 , از مجموع 205

موضوع: سوره بقره [2]

  1. #201
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره بقره

    17- سپس يك مورد را از اين حكم استثناء كرده مى‏فرمايد: «مگر اين كه داد و ستد نقدى باشد كه (جنس و قيمت را) در ميان خود دست به دست كنيد، در آن صورت گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد» (إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدِيرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلَّا تَكْتُبُوها).

    18- در معامله نقدى گر چه تنظيم سند و نوشتن آن لازم نيست ولى شاهد گرفتن براى آن بهتر است، زيرا جلو اختلافات احتمالى آينده را مى‏گيرد لذا مى‏فرمايد: «هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‏كنيد، شاهد بگيريد» (وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبايَعْتُمْ).

    19- در آخرين حكمى كه در اين آيه ذكر شده مى‏فرمايد: «هيچ گاه نبايد نويسنده سند و شهود (به خاطر اداى حق و عدالت) مورد ضرر و آزار قرار گيرند» (وَ لا يُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهِيدٌ).
    «كه اگر چنين كنيد از فرمان خدا خارج شديد» (فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ).

    و در پايان آيه، بعد از ذكر آن همه احكام، مردم را دعوت به تقوا و پرهيزكارى و امتثال اوامر خداوند مى‏كند (وَ اتَّقُوا اللَّهَ).

    و سپس ياد آورى مى‏نمايد كه «خداوند آنچه مورد نياز شما در زندگى مادى و معنوى است به شما تعليم مى‏دهد» (وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ).

    قرار گرفتن دو جمله فوق در كنار يكديگر اين مفهوم را مى‏رساند كه تقوا و پرهيزگارى و خدا پرستى اثر عميقى در آگاهى و
    روشن بينى و فزونى علم و دانش دارد.
    «و او از همه مصالح و مفاسد مردم آگاه است و آنچه خير و صلاح آنهاست براى آنها مقرر مى‏دارد» (وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ).

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-03-2014)

  3. #202
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره بقره

    (آيه 283)- تكميلى بر بحث گذشته. اين آيه در حقيقت با ذكر چند حكم ديگر در رابطه با مسأله تنظيم اسناد تجارى مكمل آيه قبل است، و آنها عبارتند از:

    1- «هر گاه در سفر بوديد و نويسنده‏اى نيافتيد (تا اسناد معامله را براى شما تنظيم كند و قرار داد را بنويسد) گروگان بگيريد» (وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى‏ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ).
    البته در وطن نيز اگر دسترسى به تنظيم‏كننده سند نباشد اكتفا كردن به گروگان مانعى ندارد.

    2- گروگان حتما بايد قبض شود و در اختيار طلبكار قرار گيرد تا اثر اطمينان‏بخشى را داشته باشد، لذا مى‏فرمايد: فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ گروگان گرفته شده.

    3- سپس به عنوان يك استثناء در احكام فوق مى‏فرمايد: «اگر بعضى از شما نسبت به بعضى ديگر اطمينان داشته باشد (مى‏تواند بدون نوشتن سند و رهن با او معامله كند و امانت خويش را به او بسپارد) در اين صورت كسى كه امين شمرده شده است بايد امانت (و بدهى خود را به موقع) بپردازد و از خدايى كه پروردگار اوست بپرهيزد» (فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ).
    قابل توجه اين كه در اينجا طلب طلبكار به عنوان يك امانت، ذكر شده كه خيانت در آن، گناه بزرگى است.

    4- سپس همه مردم را مخاطب ساخته و يك دستور جامع در زمينه شهادت بيان مى‏كند و مى‏فرمايد: «شهادت را كتمان نكنيد و هر كس آن را كتمان كند قلبش گناهكار است» (وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ).
    بنابراين كسانى كه از حقوق ديگران آگاهند موظفند به هنگام دعوت براى اداى شهادت آن را كتمان نكنند.

    و از آنجا كه كتمان شهادت و خوددارى از اظهار آن، به وسيله دل و روح انجام مى‏شود آن را به عنوان يك گناه قلبى معرفى كرده و مى‏گويد: «كسى كه چنين كند قلب او گناهكار است» و باز در پايان آيه براى تأكيد و توجه بيشتر نسبت به حفظ امانت و اداى حقوق يكديگر و عدم كتمان شهادت هشدار داده مى‏فرمايد:
    «خداوند نسبت به آنچه انجام مى‏دهيد داناست» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ).

    ممكن است مردم ندانند چه كسى قادر به اداى شهادت است و چه كسى نيست، و نيز ممكن است مردم ندانند در آن جا كه اسناد و گروگانى وجود ندارد، چه كسى طلبكار و چه كسى بدهكار است، ولى خداوند همه اينها را مى‏داند و هر كس را طبق اعمالش جزا مى‏دهد.

  4. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-03-2014)

  5. #203
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره بقره

    (آيه 284)- همه چيز از آن اوست! اين آيه در حقيقت آنچه را كه در جمله آخر آيه قبل آمد تكميل مى‏كند مى‏گويد: «آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست و (به همين دليل) اگر آنچه را در دل داريد آشكار سازيد يا پنهان كنيد خداوند شما را مطابق آن محاسبه مى‏كند» (لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ).
    «سپس هر كس را كه بخواهد (و شايسته بداند) مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق ببيند) مجازات مى‏كند» (فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ).

    يعنى تصور نكنيد اعمالى همچون كتمان شهادت و گناهان قلبى ديگر بر او مخفى مى‏ماند كسى كه حاكم بر جهان هستى و زمين و آسمان است، هيچ چيز بر او مخفى نخواهد بود.
    و در پايان آيه مى‏فرمايد: «و خداوند بر هر چيز قادر است» (وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ).
    هم آگاهى دارد نسبت به همه چيز اين جهان و هم قادر است لياقتها و شايستگيها را مشخص كند و هم متخلفان را كيفر دهد.

  6. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-04-2014)

  7. #204
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره بقره

    (آيه 285)

    شأن نزول:
    هنگامى كه آيه سابق نازل شد كه اگر چيزى در دل پنهان داريد يا آشكار كنيد خداوند حساب آن را مى‏رسد، گروهى از اصحاب ترسان شدند (و مى‏گفتند: هيچ كس از ما خالى از وسوسه‏هاى باطنى و خطورات قلبى نيست و همين معنى را خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عرض كردند). آيه نازل شد و راه‏ و رسم ايمان و تضرع به درگاه خداوند و اطاعت و تسليم را به آنان آموخت.

    تفسير:
    راه و رسم ايمان- سوره بقره با بيان بخشى از معارف و اعتقادات حق آغاز شد و با همين معنى كه در اين آيه و آيه بعد مى‏باشد نيز پايان مى‏يابد و به اين ترتيب آغاز و پايان آن هماهنگ است.

    به هر حال قرآن مى‏فرمايد: «پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به آنچه از طرف پروردگارش نازل شده است ايمان آورده» (آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ).

    و اين امتيازات انبياى الهى است كه عموما به مرام و مكتب خويش ايمان قاطع داشته و هيچ گونه تزلزلى در اعتقاد خود نداشته‏اند، قبل از همه خودشان مؤمن بودند، و بيش از همه استقامت و پايمردى داشتند.

    سپس مى‏افزايد: «مؤمنان نيز به خدا و فرشتگان او و كتابها و فرستادگان وى همگى ايمان آورده‏اند (و مى‏گويند) ما در ميان پيامبران او هيچ گونه فرقى نمى‏گذاريم» و به همگى ايمان داريم (وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ).

    سپس مى‏افزايد كه مؤمنان علاوه بر اين ايمان راسخ و جامع، در مقام عمل نيز «گفتند: ما شنيديم (و فهميديم) و اطاعت كرديم پروردگارا! (انتظار) آمرزش تو را (داريم) و بازگشت (همه ما) به سوى توست» (وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ).

    به اين ترتيب ايمان به مبدء و معاد و رسولان الهى با التزام عملى به تمام دستورات الهى همراه و هماهنگ مى‏گردد.

  8. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-03-2014)

  9. #205
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره بقره

    (آيه 286)- اين آيه مى‏گويد: «خداوند هيچ كس را جز به اندازه توانائيش تكليف نمى‏كند» (لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها).
    تمام احكام با همين آيه تفسير و تقييد مى‏گردد، و به مواردى كه تحت قدرت انسان است اختصاص مى‏يابد.
    سپس مى‏افزايد: «هر كار (نيكى) انجام دهد براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند به زيان خود كرده است» (لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ).

    آيه فوق با اين بيان مردم را به مسؤوليت خود و عواقب كار خويش متوجه مى‏سازد و بر افسانه جبر و اقبال و طالع و موهومات ديگر از اين قبيل خط بطلان مى‏كشد.

    و به دنبال اين دو اصل اساسى (تكليف به مقدار قدرت است و هر كس مسؤول اعمال خويش است) از زبان مؤمنان هفت درخواست از درگاه پروردگار بيان مى‏كند كه در واقع آموزشى است براى همگان كه چه بگويند و چه بخواهند نخست مى‏گويد: «پروردگارا! اگر ما فراموش كرديم يا خطا نموديم ما را مؤاخذه مكن» (رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا).
    بنابراين فراموشكاريهايى كه زاييده سهل‏انگارى است قابل مجازات است.

    آنها چون مى‏دانند مسؤول اعمال خويشند لذا با تضرعى مخصوص، خدا را به عنوان «رب» و كسى كه لطف خاصى در پرورش آنان دارد مى‏خوانند و مى‏گويند:
    زندگى به هر حال خالى از فراموشى و خطا و اشتباه نيست ما مى‏كوشيم به سراغ گناه عمدى نرويم، اما خطاها و لغزشها را تو بر ما ببخش! سپس به بيان دومين درخواست آنان پرداخته مى‏گويد: «پروردگارا! بار سنگين بر دوش ما قرار مده آن چنانكه بر كسانى كه پيش از ما بودند (به كيفر گناهان و طغيانشان) قرار دادى» (رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا).

    در سومين درخواست مى‏گويند: «پروردگارا! مجازاتهايى كه طاقت تحمل آن را نداريم براى ما مقرر مدار» (رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ).

    اين جمله ممكن است اشاره به آزمايشهاى طاقت فرسا يا مجازاتهاى سنگين دنيا و آخرت و يا هر دو باشد.
    و در چهارمين و پنجمين و ششمين تقاضا مى‏گويند: «ما را ببخش و گناهان ما را بپوشان و مشمول رحمت خود قرار ده» (وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا).

    و بالأخره در هفتمين و آخرين درخواست مى‏گويند: «تو مولى و سرپرست مائى، پس ما را بر جمعيت كافران پيروز گردان» (أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ).

    و به اين ترتيب تقاضاهاى آنان شامل دنيا و آخرت و پيروزيهاى فردى و اجتماعى و عفو و بخشش و رحمت الهى مى‏گردد، و اين تقاضايى است بسيار جامع.

    پايان سوره بقره‏

  10. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    Soham 313 (04-04-2014)

صفحه 21 از 21 نخستنخست ... 11192021

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •