RE: منظر مهر (مبانى تربيت در نهج البلاغه)
اتخذوا الشيطان لاءمرهم ملاكا، و اتخذهم له اءشراكا، فباض و فرخ فى صدورهم ، و دب و درج فى حجورهم ، فنظر باءعينهم ، و نطق باءلسنتهم ، فركب بهم الزلل ، و زيّن لهم الخطل ، فعل من قد شركه الشيطان فى سلطانه ، و نطق بالباطل على لسانه . (265)
شيطان را پشتوانه خود گرفتند؛ و او از آنان دامها يافت ، در سينه هايشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت . پس آنچه مى ديدند شيطان بديشان مى نمود، و آنچه مى گفتند سخن او بود. به راه خطايشان برد و زشت را در ديده آنان آراست ، شريك او شدند، و كردند و گفتند، چنانكه او خواست .
اين سخن امام (عليه السلام) كه در نكوهش كسانى است كه به حق پشت كردند و با آن حضرت مخالفت نمودند، گوياترين توصيف درباره انسانهايى است كه خود را در اختيار شيطان قرار مى دهند و شيطان را همه كاره خود مى نمايند. (266)
اميرمؤ منان على (عليه السلام) درباره نفوذ شيطان و بستن راه هاى نفوذ او هشدارهايى بى مانند داده است كه توجه بدان در تربيت ضرورى است .
فاتقى عبد ربه ، نصح نفسه ، و قدم توبته ، و غلب شهوته ، فان اءجله مستور عنه ، و اءمله خادع له ، و الشيطان موكل به ، يزين له المعصيه ليركبها، و يمنيه التوبه ليسوفها، اذا هجمت منيته عليه اءغفل ما يكون عنها. (267)
پس ، بنده بايد پرواى پروردگار دارد، خيرخواه خود باشد و پيش از رسيدن مرگ توبه آرد. بر شهوت چيره شود - و رهايش نگذارد - چه مرگ او پوشيده است و آرزوى دراز را فريبنده ؛ و شيطان بر او نگهبان - و هر لحظه گمراهى اش را خواهان . گناه را در ديده او مى آرايد، تا خويش را بدان بيالايد، كه : بكن و از آن توبه نما! و اگر امروز نشد فردا؛ تا آنكه مرگ او سر بر آرد، و او در غفلت خود را از انديشه آن فارغ دارد.