RE: فصل پنجم: كنترل گناه
6- نيز فرمودند:
«قلوب العباد الطاهرة مواضع نظر اللّه» «1»
«دلهاى پاك بندگان، جايگاههاى نظر خدا است.»
7- و در جاى ديگر مىفرمايد:
«العارف مَن عَرف نَفسَه فَاعتَقها و نَزهّها عن كلّ ما يبعدها و يوبقها» «2»
«عارف كسى است كه روح خود را بشناسد و آن را آزاد كند و از هر چيزى كه موجب دورى (از كمال) و باعث هلاكت مىگردد، پاك سازد.»
8- و نيز فرمودند:
«و لبئس المتجر ان تَرَى الدّنيا لنفسك ثمناً» «3»
«و چه تجارت زشتى است كه انسان دنيا را بهاى خويشتن بنگرد!»
از مجموع اين آيات و روايات، چنين نتيجه مىگيريم كه: انسان داراى كرامت ذاتى و اكتسابى است، بايد كرامت خود را بازيابد تا توجه به شخصيت خود، او را از بخشى از گناهان باز دارد.
__________________________________________________
(1). غررالحكم، ميزانالحكمه، ج 8 ص 229
(2). غرر الحكم
(3). نهج البلاغه، خطبه 32
RE: فصل پنجم: كنترل گناه
4- ايمان به معاد
قرآن كتاب انسانسازى و تربيت است و در اين مسير قسمت مهمى از مسايل تربيتى را از طريق ايمان به معاد و توجه به حساب و قيامت، تعقيب نموده است.
قرآن حدود 1400 بار از مسالهى معاد و خصوصيات آن سخن به ميان آورده است. و بيش از يك ششم قرآن، انسانها را به معاد و ياد روز رستاخيز دعوت مىنمايد.
ايمان به معاد يعنى ايمان به يك زندگى ابدى كه همه چيز آن از روى حساب است. ايمان به معاد يعنى ايمان به دريافت كيفر و پاداش اعمالى كه ما در دنيا انجام دادهايم. يعنى هيچكدام از نيكىها و بدىهاى ما نابود و فانى نمىشود، بلكه انسان در گرو اعمال خود است. چنين عقيدهاى نقش عميقى در پرورش روح انسان دارد.
در اينجا به عنوان نمونه به ذكر چند آيه مىپردازيم:
«يوم تجد كل نفس ماعملت من خير محضراً و ما عملت من سوء» «1»
«روز قيامت روزى است كه هر كس آنچه را از كار نيك يا بد انجام داده حاضر مىبيند.»
«خشعاً ابصارهم يخرجون من الاجداث كانهم جراد منتشر» «2»
«انسانها از قبرها بيرون مىآيند، در حالى كه چشمهايشان (از وحشت) خاشع و به زير افتاده است و همچون ملخهاى پراكنده (بىهدف) به هر سو مىدوند.»
«يوم يَفِرّ المَرءُ مِن أخيه و امّه و أبِيه و صاحِبَته وَ بَنيه لِكلّ امرءٍ مِنهم يَومَئذٍ شأنٌ يُغنِيه» «3»
«در آن روز انسان از برادر خود فرار مىكند و (نيز) از پدر و مادرش، و از زن و فرزندانش مىگريزد و هر كس در وضعى قرار دارد كه او را به خود مشغول كرده است.»
اين آيات چند نمونه از صدها آيات قرآن درباره روز قيامت است.
روزى كه ندامتگاه گنهكاران است. روزى كه راه برگشت و راه فرار در آن نيست، روزى كه همه اعمال مردم در كارنامههايشان ثبت است.
مهم اين است كه ما معاد را فراموش نكنيم و همواره به ياد آن باشيم، گرچه ايمان و يقين قطعى به آن نداشته باشيم، بلكه ظن و گمان به آن داشته باشيم، براى تربيت كافى است. چنانكه مىخوانيم:
«ألا يَظنّ اولئك انّهم مَبعُوثون لِيَوم عَظيم يَومَ يَقومُ النّاس لِربّ العالَمين» «4»
«آيا اين كم فروشان گمان نمىكنند كه در روز بزرگى برانگيخته خواهند شد، روزى كه همه مردم در پيشگاه پروردگار برانگيخته خواهند شد.»
__________________________________________________
(1). آل عمران/ 30. نظير اين مطلب در آيه 49 كهف نيز آمده است
(2). قمر/ 8
(3). عبس/ 34- 37
(4). مطففين/ 5- 7
RE: فصل پنجم: كنترل گناه
پيشوايان و معاد
پيامبران و امامان و اولياء خدا همواره به ياد معاد بودند آغاز دعوتشان از مبدا و معاد شروع مىشد و لحظهاى از فكر معاد غافل نبودند. اگر غذاى داغ و يا آفتابِ گرم را مىديدند به ياد روز قيامت مىافتادند، و در پرتگاهها، ياد معاد آنها را از ارتكاب گناه باز مىداشت.
هنگامى كه عقيل برادر على عليه السلام از آن حضرت تقاضاى كمك اضافى از بيت المال كرد، حضرت عليه السلام آهن تفتيده و سوزانى را نزديك دست برادرش عقيل برد، وقتى فرياد عقيل برخاست على عليه السلام به او فرمود:
تو از شعله آتش كوچكى كه بسان بازيچه در دست انسانى است فرياد مىكشى و فرار مىكنى، اما برادرت را به سوى آتشى مىكشانى كه شعله قهر و غضب پروردگار آن را افروخته است!
و در سخنى مىفرمايد:
«واتّقوا ناراً حرّها شديد و قَعرها بعيد و حُليتها حَديد و شرابها صديد»
«بپرهيزيد از آتشى كه حرارتش شديد، و ژرفاى آن زياد و زيور آن غل و زنجير آهنين و نوشيدنى آن آب جوشان مىباشد.»
دوست سلمان!
روزى سلمان در كوفه از بازار آهنگران عبور مىكرد، چشمش به جوانى افتاد كه نعرهاى كشيد و بيهوش به زمين افتاد. مردم اطراف او اجتماع كردند، وقتى سلمان را ديدند به او گفتند: مثل اينكه اين جوان بيمارى حمله مغزى دارد، شما بيا و دعايى در گوش او بخوان شايد سلامتى خود را باز يابد. سلمان جلو آمد و جوان هم به هوش آمد، وقتى كه سلمان را شناخت گفت:
اين گونه كه اين مردم خيال مىكنند بيمار نيستم بلكه هنگام عبور در بازار آهنگرها ديدم آنها ميلههاى سرخ شده را با پتك مىكوبند بياد اين آيه افتادم:
«ولهم مقامع من حديد» «1»
«براى مامورين دوزخ گرزهايى از آهن است.»
از ترس عذاب الهى عقل از سرم پريد و چنين حالى پيدا كردم.
سلمان به او علاقمند شد و پيوند دوستى با او برقرار ساخت و همواره از او ياد مىكرد، تا اينكه چند روز او را نديد، جوياى حال او شد، دريافت كه بيمار و بسترى است، به عيادت او رفت وقتى به بالين او رسيد او را در حال جان دادن يافت از او دلجويى كرد و خطاب به عزرائيل گفت:
«يا مَلك الموت ارفِق بأخى»
«اى فرشته مرگ به برادر ايمانيم مدارا كن.»
عزرائيل گفت: «إنّى بكلّ مؤمنٍ رفيق»
«من به همهى مؤمنان مهربانم.» «2»
__________________________________________________
(1). حج/ 21
(2). بحار، ج 22 ص 360
RE: فصل پنجم: كنترل گناه
5- عرض اعمال
يكى از معتقدات اسلامى كه نقش بسزايى در كنترل و بازدارندگى از گناه دارد مسالهى «عرض اعمال بر پيشوايان دينى» است يعنى خداوند از طرق خاصى اعمال انسانها را هر روز يا هر هفته يكبار به عرض پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام مىرساند. اگر نيك بود، موجب خوشحالى آنها مىگردد و اگر بد بود موجب ناراحتى آنها مىشود.
انسان وقتى بداند، چنين جريانى در كار است بيشتر رعايت و مراقبت مىنمايد تا با ترك گناه قلب آن عزيزان را خشنود سازد مثل اينكه كاركنان مؤسسهاى بدانند همه روزه يا هر هفته يكروز همه كارهاى نيك و بد آنها را به مقامات بالا گزارش مىدهند، در اين صورت مىكوشند كه با كارهاى نيك خود موجب خرسندى مقامات گردند. چنانكه در قرآن آمده:
«و قل اعملوا فَسَيرى اللّه عَمَلكم و رَسوله و المؤمنون و سَتُردّون الى عالِم الغَيب و الشّهادة فَيُنبِّئُكم بما كُنتم تَعملون» «1»
«بگو عمل كنيد، خداوند و فرستادهى او و مؤمنان، اعمال شمارا مىبينند و بزودى به سوى كسى باز مىگرديد كه پنهان و آشكار را مىداند و شما را به آنچه عمل مىكرديد خبر مىدهد.»
در مورد عرض اعمال، روايات متعددى از طرق امامان عليهم السلام به ما رسيده و در كتاب اصول كافى بابى با عنوان «عرض الاعمال على النبى و الائمه» تنظيم شده كه داراى شش حديث است. «2»
در بعضى از اين روايات آمده: اعمال نيك و بد انسان هر روز صبح بر پيامبر صلى الله عليه و آله عرضه مىشود و در بعضى آمده: هر عصر پنجشنبه. و در بعضى يادآورى شده كه اعمال بر امامان عليهم السلام عرضه مىگردد و در بعضى آمده كه اعمال بر اميرمؤمنان على عليه السلام عرضه مىشود.
__________________________________________________
(1). توبه، 105
(2). كافى، ج 1 ص 219. وسائل الشيعه، ج 11 ص 101 (25 حديث). ميزان الحكمة، ج 7 ص 35
RE: فصل پنجم: كنترل گناه
6- ياد مرگ
ياد مرگ، موجب شكستن غرور و عامل بازدارنده و كنترل كننده است؛
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
«اكثروا ذكرالموت فانه يمحض الذنوب». «1»
«بسيار در ياد مرگ باشيد، زيرا ياد مرگ گناهان را مىزدايد.»
اميرمؤمنان على عليه السلام مىفرمايد:
«الموت الزم لكم من ظلكم» «2»
«پيوند مرگ از سايه محكمتر است.»
__________________________________________________
(1). نهج الفصاحه، حديث 444
(2). فهرست غرر، (موت)
RE: فصل پنجم: كنترل گناه
7- خداترسى و ترس از عواقب گناه
يكى از عوامل كنترل كننده گناه خوف از خدا و ترس از عواقب گناه است. امام صادق عليه السلام فرمودند:
«كسى كه بداند خدا او را مىبيند و گفتار او را مىشنود و به كار نيك و بد او آگاه است، همين دانستن او را از كارهاى زشت باز مىدارد و چنين فردى كسى است كه از مقام پروردگارش ترسيده و نفس خود را از هوس گناه باز داشته است.» «1»
نيز فرمودند:
«چنان از خدا بترس كه گويا خدا را مىبينى و اگر تو او را نمىبينى او تو را مىبيند ...» «2»
رسول اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
«مؤمن گناهش را چون سنگ بزرگى مىنگرد و ترس آن دارد كه آن سنگ بر سر او فرود آيد، ولى كافر گناه خود را چون پشّهاى مىنگرد كه از كنار بينىاش عبور كند.» «3»
اميرمؤمنان على عليه السلام فرمود:
«لاتخف الا ذنبك» «4»
«از هيچ چيز مترس مگر از گناه خود.»
امام صادق عليه السلام فرمودند:
«العجب ممن يخاف العقاب و لم يكف» «5»
«عجبا از كسى كه از عذاب الهى مىترسد، ولى خوددارى از گناه نمىكند.»
يعنى دورى از گناه نشانهى ترس از عذاب الهى است.
__________________________________________________
(1). كافى، ج 2 ص 70
(2). كافى، ج 2 ص 67- 68
(3). غرر الحكم. ميزان الحكمة، ج 3 ص 182
(4). غررالحكم. ميزان الحكمة، ج 3 ص 182
(5). بحار، ج 77 ص 237
RE: فصل پنجم: كنترل گناه
8- نقش عبادات در بازدارندگى از گناه
عبادات، اگر بطور صحيح و با شرايط انجام گيرند، علاوه بر فوايد بسيار معنوى، نقش بسزايى در كنترل گناه دارند.
در قرآن تقوى و پاكسازى هدف از روزه گرفتن ذكر شده است.
«يا أيّها الّذين آمنوا كُتب عَليكم الصّيام كما كُتِب على الّذين من قَبلكم لعلّكم تَتّقون» «1»
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر شما روزه واجب و مقرر شد چنانكه بر آنان كه پيش از شما بودند مقرر شد باشد كه پرهيزكار شويد»
و نماز را وسيلهاى براى دورى از زشتىها و گناهان نموده است.
«إنّ الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر» «2»
*در روايات نيز اين مطلب با كمال صراحت بيان شده است:
1- رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
«مثل الصّلوة كَمثل النَّهر الجارى كلّما صلّى كَفرت ما بَينهما»
«نماز همانند آب جارى است، هر زمان كه انسان نمازى مىخواند گناهانى را كه در ميان دو نماز انجام شده از ميان مىبرد.» «3»
2- امام صادق عليه السلام فرمود:
«مَن احبّ يَعلَم اقُبِلتْ صلاتُه ام لم تُقبَل فَلينظُر: هل مَنعَت صلاتُه عَن الفَحشاء و المُنكر؟ فَبِقَدر ما مَنعَتْه قُبِلت منه» «4»
«كسى كه دوست دارد بداند آيا نمازش مقبول درگاه الهى واقع شده يا نه؟ بايد ببيند آيا اين نماز او را از زشتىها و منكرات باز داشته يا نه، به همان مقدار كه بازداشته نمازش پذيرفته است.»
__________________________________________________
(1). بقره/ 183
(2). عنكبوت/ 45
(3). وسائل الشيعه، ج 3 ص 7
(4). مجمع البيان ذيل آيه 45/ عنكبوت
RE: فصل پنجم: كنترل گناه
3- اميرمؤمنان على عليه السلام در ضمن شمارش فلسفههاى عبادات اسلامى مىفرمايد:
«والصّلاة تَنزيهاً عن الكِبر .... و النَّهى عن المُنكر رِدعَاً لِلسُّفهاء» «1»
«خداوند نماز را براى پاك شدن از تكبر واجب نمود .... و نهى از منكر را براى بازداشتن بى خردان (از گناه) فرض كرد.»
اصولًا مسلمانى كه مىخواهد نماز يا روزه و يا حج را بجا آورد مراقب است آنچه را موجب بطلان عبادات مىگردد انجام ندهد.
همين مواظبت يك نوع تمرين تقويت اراده و پرورش استقامت در برابر گناهان است چرا كه مقدار پرهيز از گناه، بستگى به مقدار اراده و استقامت انسانها دارد.
__________________________________________________
(1). نهج البلاغه، حكمت 252