نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12

موضوع: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

    نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

    مظلومى آل مرتضى پيدا شد

    در كوفه دوباره محشرى بر پا شد

    مهمان غريب كوفه را دريابيد

    زيرا كه اسير فتنه اعدا شد


    كفن پوش عشق


    مى بينمت اى سفير سفر انقلاب كه سفارتت را آغاز كرده اى ، دعوتى كه هيجده هزار دعوتنامه داشته است ، و در بيابانهاى تفديده ، راه مى سپرى و پرچم فراز مند نهضت ازاد يبخش حسين عليه السلام را بر دوش مى كشى و نستوه و استوار، با طنين گامهاى قهرمانانه ات ، سكوت سرد و مرگ افزاى چندين ساله تاريخ اسلام را درهم مى شكنى .
    جوانمردى ، وفا، و دريا دلى به تو ايمان آورده اند و ارزشها، هرگز، پاسدارى ، پايدارتر از تو نديده اند.
    ان شب ، كه با غافلگيرى و ترور عامل دشمن ، فقط و فقط براى ارزشها، به مخالفت برخاستى ، همه خصلتهاى آسمانى ، بنده ارزش خريد تو شدند. ارى وفا از اينكه چون توئى را در كوفه ، شهر بى وفايان ، در كوى بى وفايى مى ديد، شرمسار بود و اين ازرم را كه از حضور وفا مردترين يار اباالاحرار در ان خلوت خالى از مردانگى و غيرت ، احساس مى كرد نمى توانست پنهان كند.
    اى الگوى بزرگ مقاومت ، اى اسوه صبر و استوارى ، از ان لحظه هاى خون و خشم ، شمشير و تكبير، و روياروئى نا برابر نور و ظلمت چه بگويم كه كار و كارزار از جنگ تن به تن گذشته بود و تبديل به جنگ تن به تن ها شده بود
    .

  2. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام


    رزم حماسه آفرين تنى تنها و دور از ديار با تن ها و گرگهايى تا دندان مسلح ، با نگهبانان اشرافيت و حافظان شيطان .
    عدالت بر خود، لحظه اى غم افزاتر از آن هنگام تنهايى تو در آن هنگامه خون و آتش ، نديده است . دلهاى همه خدا پرستان ، از ان روز و دقيق تر بگويم از آن شب ، خانه تو شد، (از آن شب ) كه بر درگاه خانه آن زن و در جواب سئوالش ‍ ناليد كه : من در اين شهر، خانه اى ندارم .

    هنوز و هماره ، خونرنگى شفق ، از شرمگينى ان شامگاهان است ، ان شام شوم و آن شب تا ابد سياه كه در كوچه هاى شهر هيجده هزار دعوتنامه اى ، تنها ماندى و از هيچ پنجره اى ، نورى ، هر چند نا چيز، سوسو نمى زد.
    هر وقت به ان تنهايى تاريخى ات فكر مى كنم و ان خاطره غمبار را ياد مى اورم به اين نتيجه مى رسم كه غمى كه هر غروب را مى اكند، غم توست و غروب ، ائينه دار غصه هاى توست ، و ابهام راز الودش از سر گذشت تو نشئت گرفته است .
    اى عارف عرفه ، اى شاهد عرصات ، اى سفير ثوره واى شهيد عرفات .
    اى فرستاده فرزانه حسين عليه السلام ، به تنهائيت در كوچه هاى تنگ و تاريك و مالا مال از آتش و دود كوفه سوگند دلهايمان ، دشتهاى وسيعى است كه در ان ، الاله هاى سرخ و شقايقهاى ارغوانى عشق تو و مولاى تو، روئيده است . مسلم تو از بام قصر قساوت بر زمين نيفتادى . هرگز، كه در دلهاى ازادگان و عدالت دوستان و ظلم ستيزان جاى گرفتى ، تو به ميهمانى دلهاى عاشق رفتى و قلبهاى مومنى كه عرش الرحمان گفته شده اند، جايگاه توست اى عبد صالح رحمان

  3. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

    مى بينمت بر تارك تاريخ ، بشكوه ايستاده اى و قامت خونينت از زخمهاى كشيده شدن پيكرت بر سنگفرشهاى كوفه ، ستاره باران است . سنگفرشهاى كوى و برزن كوفه ، وقتى با بدن مطهرت مماس بودند، بر عرش ، پهلو مى زدند، ديگر سنگفرش نبودند بلكه سنگ عرش شده بودند.
    تمام ابهاى جهان و بى كرانگى اقيانوسهاى زمين ، وآمدار و شرمسار ان لحظه اب خواستن و ابخوردن تو هستند. تا، لب گذاشتى ، ظرف اب ، بحر احمر شد و ظرفيت و گستره وجود تو را به حكايت نشست .اه چه بگويم ؟ كه مى بينم از بام دارالاماره و از سر دار، بر سرداران جهان ، امارت مى كنى و هر جا حق طلب و ظلم ستيزى است مسلم تو شده است .
    چاه ها چاله هاى انباشته از آتش و شمشير، گواه روشنى است . بر اين حقيقت آفتابى كه تو آفتابى و تسليم ، تسليم توست . اى سلم بزرگ ؛ عزت و شرف ، بندگان مودب استان رفيع تو هستند و در قدمت به خاك ادب افتاده اند.
    اى شهيد پيشتاز كربلا، هنوز، عطر دل انگيز ان سلام ملكوتى كه به عنوان حسين عليه السلام فرستادى در فضاى آسمان فتوت ، برادرى و انسانيت ، با مشام جان استشمام مى شود و روح را روحانيت و طور سيناى سينه ها را طراوتى تازه مى بخشد.
    به سلام قسم ،... الملك القدوس السلام ... سلامى دل انگيزتر از سلام تو در حافظه تاريخ نيست . سلامى از اسلام ناب يك مسلم .
    تو از كوه استوا ترى و استوارى عكس برگردان ضايع و كمرنگى است از تو، از همان ايستادن بر بام و به سلام .
    اه ... باز هم اه ...

  4. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

    اه ... باز هم اه ... از اين غم ، كه براى عاشقانت ، هممين يك غم كافى است تا هيچ گاه به سرور ننشينند، غم جانكاه ان لحظه كه امام نازنين نازدانه ات را بر زانوى مهر نشاند و ديگر دختركان كاروان ، نگاه معنى دار و غم الودى به يكديگر كردند و لب گزيدند.
    دست مهربان و نوازشگر امام كه بر سر دختر تو كشيده مى شد، اعلاميه اى بود، اعلاميه وصال مسلم به ملكوت تو در عرفه شهيد شدى تا دعاى ، عرفه مولى الكونين را تفسير كنى و حماسه مسلم بودن و تسليم نشدن را بيافرينى .


    سفير حسين عليه السلام


    آنشب كه شهر كوفه در اشوب غم بود

    نامه نگاران را قلم تيغ ستم بود

    آنشب كه عروس حجله شب شعر ميخواند

    اشعار غم با واژه هاى بكر ميخواند

    آنشب زمين از پرده دل ناله ميزد

    داغ شقايق را به قلب لاله ميزد

    آنشب حكومت بود سر تا پا نظامى

    حامى يك مامور جلبش صد حرامى

    در كوچه اى مرد غريبى راه ميرفت

    از بى پناهى در پناه اه ميرفت

    مرغ دلش گاهى هواى يار ميكرد

    از خستگى گه تكيه بر ديوار ميكرد

    در كارگاه لب درنا سفته مى سفت

    اسرار دل را اين چنين با باد ميگفت

    اى باد صرصر همتى چون وقت تنگ است

    چرخ زمان ابستن اشوب جنگ است

    دارم بتو من دست استمداد اى باد

    چون هستيم را داده ام بر باد اى باد

    اينك كه در اين شهر دلدارى ندارم

    تنهاى تنها هستم و يارى ندارم

    از من ببر در نزد دلدارم پيامى

    زيرا كه غير از او ندارم من امانى

    از قول من بر گو تو با نور دو عينم

    فرزند دلبند على يعنى حسينم

    مولاى من از كوفيان قطع نظر كن

    كوفه مياعزم سفر جاى دگر كن

    مولاى من جان رسول الله برگرد

    دانم كه در راهى ولى زين راه برگرد

    اينان كه بر لب نعره تكبير دارند

    جاى وفا زير عبا شمشير دارند

    شمشيرها شان بهر قتلت تيز گشته

    پيمانه ها شان از ستم لبريز گشته

    با سنگ و تير و نيزه ها شان ميزبانند

    آماده از بهر ورود ميهمانند

    اى يوسف من پا سر بازار مگذار

    پا بر سر بازار اين اشرار مگذار

    اينجا متاع عاشقى را مشترى نيست

    اين فرقه را كارى بجز غارتگرى نيست

    اينان همه ايفا گران نقش خونند

    چون بيخبر از سنگر عشق و جنونند

    تنها بيا اما مياور خواهرت را

    تنها به خواهر ان سه ساله حضرت را

    ائى اگر در كوفه اى فخر زمانه

    دشمن زند بر خواهر تو تازيانه

    ائى اگر در كوفه ميگردد به سيلى

    مانند زهرا روى اطفال تو نيلى

    ائى اگر در كوفه بينى داغ اكبر

    انسان كه رويد لاله ها از باغ اكبر

  5. #5
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام


    ميا كوفه گل زهرا

    ببين شد مسلمت تنها

    خداحافظ خداحافظ

    شدم قربانيت مولا


    نگر آويزه دارم

    غم عشقت بدل دارم

    ببين احرام خون بستم

    كه حج م را بجاى ارم

    صفا و مروه ام باشى

    منا و كعبه ام باشى

    مقام و حجر و ركن من

    حريم قبله ام باشى

    بود ذكر دلم يا رب

    بگريم در دل اين شب

    كه با اين كوفه ويران

    چه سازد خواهرت زينب

  6. #6
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام



    بسم الله الرحمن الرحیم

    سفیر خون خدا یا مسلم بن عقیل *** لب تشنه گشته فدا یا مسلم بن عقیل
    جان فدای صبر تو دل کنار قبر تو *** ایّهاالمسلم سلام، ایّهاالمسلم سلام

    دست ‏هایی اینک در پنهان‏ترین مخفی‏ گاه‏ های کوفه به خود می ‏لرزند، همان دست‏ های بی‏ ریشه‏ ای که قرار بود به مددِ عشق، جنگلِ سروِ آزاده‏ ای باشند و همان دست‏ ها که قرار بود شمشیرِ جهاد به کف گیرند، ناگهان چنان به ضربِ شمشیرِ نفاق، بُریده شدند که دیگر هیچ دستی را به بیعت نمی‏ توانند فشرد.

    پس کجاست آن پیر زن تا تو را میهمان کند؟ و کجاست فرزند ناخلفش تا دین و آخرتش را به کیسه ‏ای زر بفروشد؟ و کجایند سپاهیان ابن زیاد، تا شهامت و آزادگی ‏ات را به نظاره بایستند؟ و کجاست، دارالاماره کوفه، تا ورودت را به شوق بنشیند؟ آه! که تو چه قدر انتظار آن لحظه را می ‏کشی! که تو از آغاز، فقط به شوق شهادت، به کوفه آمدی!

    اینک تویی، ابن عقیل! تنها، آتشین، زخمی. شمشیر، این آخرین پناه را به فراز آور! این آخرین
    جهادت است. بگذار شمشیرت سرافراز بماند. این آخرین نَفَس را در جهاد بِکِش! ای طلایه ‏دارِ عاشورا! اینک نینوا برای تو می ‏گرید.

  7. #7
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

    الهی تو را می ‏خوانم، با اشک ‏هایی که به ترنم آخرین نوای آسمانی مولایم حسین علیه ‏السلام در روز عرفه، بر صورت شرمسارم روان شده است.الهی! تو را می ‏خوانم به پاکی و خلوص بندگی در صحرای عرفات، به تکاپوی حاجیان؛ آن‏ گاه که جان مشتاق را برای لقای تو روانه آسمان زلال عرفه می‏کنند.

    امروز، وسعتِ بی ‏نهایت خدا را، به رُخ خود خواهم کشید! باید امروز، ساکنان عرش و ملکوت، با فریاد «اَنْتَ الّذی»های من، هم‏ آوا شوند و از اعتراف «انا الّذی»،هایم، به شِکوه، آیند!

    الهى! این کهکشان بى نهایت رحمت تو و این بندگان کوچک شرمسار؛ شاید دیر آمده ‏ایم، ولى آمده ‏ایم. به زلال اشک ‏هاى جارى بندگان صالحت در صحراى عرفات قسم، ما دور افتادگان از حریم عشق و عرفان را بپذیر!

    * * * * * * * * * * * * * * * * * *

    نهم ذیحجه روز عرفه، روز استغفار ؛ روز توسل، روز یادآوری عجز خویش و توانایی خداوند، روز خواندن «لا اِللّه‏ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ المُوَحِّدینَ» و سالروز شهادت مظلومانه سفير غريب امام حسين حضرت مسلم بن عقيل علیهم السلام و هانی بن عروه را به پیشگاه مقدس آقا ومولا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف وعموم منتظرانش تسلیت عرض مینمائیم .


  8. #8
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

    «مسلم» پسر «عقیل» پسر «ابوطالب» علیه السلام است. عقیل برادر امام علی علیه السلام و مسلم پسر عموی امام حسین علیه السلام است. مادر مسلم کنیز بود و «علیّه» نام داشت(۱) و عقیل او را از شام خریده بود.
    دعوت اهل کوفه از امام حسین علیه السلام
    هنگامی که اهل کوفه نامه‎های فراوانی به امام ارسال داشتند، آن حضرت مسلم را فراخواند و به همراه وی «قیس بن مسهّر» و «عبدالرحمن بن عبدالله» و عده‎ای از فرستادگان را سفیر خود نمود. آن حضرت، مسلم را به چند چیز امر فرمود:
    الف. تقوای الهی داشته باشد؛
    ب. اسرار حکومت را پنهان بدارد؛
    ج. به مردم لطف و مرحمت داشته باشد؛
    د. اگر مردم را با هم متحد یافت، به سرعت امام را با خبر کند.
    سپس امام نامه‎هایی را به مردم کوفه به این مضمون نوشتند:
    اما بعد، به تحقیق برادر و پسرعمویم و مورد اعتماد از اهل بیتم، مسلم بن عقیل را به سوی شما فرستاده‎ام، ایشان را امر کرده‎ام تا که برایم بنویسد که آیا شما را با هم، همدل و همداستان می‎یابد. پس به جانم قسم، امام نیست مگر کسی که به حق قیام کند.(۲)

    پی نوشت:
    ۱- الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۲۹.
    ۲- ترجمه برگرفته از متن ابصار العین، ص ۷۹.

  9. #9
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام



    حرکت مسلم از مکه

    اواخر ماه مبارک رمضان بود که مسلم بن عقیل از مکه به مدینه منوره حرکت کرد. ایشان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) رفت و در آنجا نماز گزارد. پس از آن با اهل و عیال خویش خداحافظی کرد. سپس از «قیس» دو راهنما اجاره کرد تا که راه را به او نشان دهند. در راه گرما و تشنگی آن دو را سخت آزار داد و آنها تاب نیاوردند و در راه جان دادند.(۳)
    مسلم راه را ادامه داد تا به محلی رسید که آنجا آب و آبادی بود. آن دو راهنما راه را به مسلم نشان دادند تا «بطن جنت»
    (۴) رسید. آنجا با قیس نامه‎ای را از سختی راه و مشکلات برای امام ارسال داشتند. نامه مسلم این گونه بود:
    «اما بعد؛ من از مدینه خارج شدم، در حالی که دو راهنما را برای طی راه اجاره کرده بودم، راه را گم کردیم و به عطش افتادیم. چیزی نمانده بود که آنها جان بدهند تا این که آخرالامر به آب رسیدم. تنها نجات ما در لحظات آخر، نفس ما بود. این حادثه موجب شد که آینده کار را نیکو نبینیم.»
    در پاسخ این نامه، امام این گونه نوشت:
    «اما بعد؛ البته من خوف این را دارم که آن گونه که تو (بد) پیش بینی می‎کنی، غیر آن باشد که به تو تذکر داده‎ایم. همانگونه که تو را رهنمون شده‎ام، حرکت کن، والسلام.»
    درسی که می‎توان گرفت: از این ماجرا چند نکته به دست می‎آید:
    ۱- از یطیّر به صرف برخورد با حوادث ناگوار در آینده باید پرهیز کرد که آن، گویای وظیفه انسانی نیست؛
    ۲- باید در تشخیص وظیفه و انجام دادن کاری که امام آن را توصیه می‎کند، تلاش کرد؛
    ۳- باید در انجام دادن رسالت الهی مقاومت و استقامت داشت.
    مسلم به محل آب خیر «طیّیء» رسید. در آنجا قدری استراحت کرد. سپس حرکت کرد تا این که به مردی رسید که تیرش آهویی را نشانه رفته بود. وقتی به حیوان رسید آن را کشت. مسلم با دیدن آن صحنه گفت: «دشمن ما کشته خواهد شد، اگر خدا بخواهد.»(۵)

    پی نوشت:
    ۳- ابصارالعین، ص ۷۹.
    ۴- جنت، محل آبی بوده که به قبیله کلب متعلق بوده است. معجم البلدان، ج۲، ص۳۴۳.
    ۵- تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۵ .

  10. #10
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: نهم ذى الحجه شهادت حضرت مسلم ابن عقيل عليه السلام

    ورود مسلم به کوفه
    مسلم به سمت کوفه اسب می‎راند تا این که در پنجم شوال وارد کوفه شد. (۶) او به منزل «مختار بن ابی عبید» وارد شد.(۷) مختار شیعیان را دعوت کرد تا همه گرداگرد مسلم فراهم آیند. پس نامه حسین علیه السلام را که پاسخ به آنها بود خواند. آنها همه از شوق گریه کردند. در محضر او خطبا و سخنوران کوفی، چون «عابس شاکری»، «حبیب اسری» خطبه خواندند.
    این خبر به «نعمان بن بشیر انصاری» که استاندار یزید در کوفه بود رسید. او از جای برخاست و برای مردم خطبه‎ای ایراد کرد و آنها را تهدید کرد. پس از آن «عبدالله بن سعید حضرمی» که با بنی امیه هم قسم بود به اعتراض از جای برخاست و جلسه را ترک کرد. او و «عمّاره بن عقبه» داستان لقمان را در نامه‎ای به یزید نوشتند و تصریح کردند که حاکمی که گماشته است یا ضعیف است یا این که خود را به ناتوانی زده است.(۸) پس از عبدالله، سایر جیره‎خواران حکومتی از قبیل «عماره بن ولید» و «عمر بن سعد بن ابی وقاص» نامه‎های مشابهی برای یزید فرستادند.(۹)
    علت ورود مسلم به منزل مختار این بود که مختار از زعمای شیعه به شمار می‎آمد و به امام حسین علیه السلام وفادار بود. علاوه بر این، مختار داماد «لقمان بن بشیر»- حاکم وقت کوفه - بود. بی تردید تا زمانی که مسلم در خانه مختار این بود که مختار از زعمای شیعه به شمار می‎آمد و به امام حسین علیه السلام وفادار بود. علاوه بر این، مختار داماد «لقمان بن بشیر» - حاکم وقت کوفه - بود. بی تردید تا زمانی که مسلم در خانه مختار بود لقمان بن بشیر متعرض او نمی‎شد. این انتخاب مسلم گویای درایت و احاطه او به موقعیت‎های اجتماعی است.(۱۰)


    پی نوشت:
    ۶- مروج الذهب، ج۳، ص ۲۴۸.
    ۷- تاریخ الامم و الملوک، ج ۵، ص ۳۵۵ .
    ۸- ابصار العین، ص۸۰ .
    ۹- الارشاد، ج ۲، ص۴۱.
    ۱۰- حیاه الامام الحسین، ج ۲، ص ۳۴۵ .

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •