گفتگوی دوست داشتنی ما با خدا
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: گفتگوی دوست داشتنی ما با خدا

  1. #1
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    گفتگوی دوست داشتنی ما با خدا



    همه ما پنهانی و در نهان ، دل گفته هایی با خدا داریم

    کسی از آن خبر ندارد و خود می گوییم و خدا شنونده است

    آنچه در این پست می خوانید بخشی هایی از گفتگوهای “من و شما” با خداست:

    همان خدا، همان خدای فراموش شده ای که به گاه بی کسی و درماندگی

    سراغش را می گیریم … همان که هیچگاه ما را از یاد نمی‌برد . . .

    گفتم: خسته‌ام

    گفت: “لاتَقنَطُوا مِن رَحمَة ِالله” از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/۵۳)

    گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!

    گفت: “فَاذکُروُنی ِاَذکُرکُم” منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/۱۵۲)

    گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

    گفت: “و َما یُدریکَ لَعَل َّالسّاعَةَ تکَوُنَ قَریبا” تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/۶۳)

  2. #2
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: گفتگوی دوست داشتنی ما با خدا

    گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟

    گفت: “وَاتبَِّع ما یُوحی اِلیَکَ وَاصبِر حَتّی یَحکُمَ الله” کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/۱۰۹)

    گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است… یک اشاره‌ کنی تمامه!

    گفت: “عَسی اَن تُحِبوُّا شَیئاً و َهُو َشَرٌّ لَکُم” شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/۲۱۶)

    گفتم: “اَنَا عبَدُک َالضَّعیفِ الذَّلیل…” اصلا چطور دلت میاد؟

    گفت: “اِنَّ اللهَ بِالنّاسِ لَرَئوُفُ الرَّحیم” خدا نسبت به همه‌ی مردم (نسبت به همه) مهربان است (بقره/۱۴۳)

    گفتم: دلم گرفته

    گفت: “بُِفَضِّلِ اللهَ و َبِرَحمَتِه ِفبَِذلِک َفَلیَفرِحُوا” (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/۵۸)

    گفتم: اصلا بی‌خیال! تَوَکَّلت ُعَلَی الله

    گفت: “اِنَّ اللهِ یُحِبُّ المُتِوَکلّین” خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/۱۵۹)

  3. #3
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: گفتگوی دوست داشتنی ما با خدا


    گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن!

    گفت: “وَ مِنَ النّاس ِمَن یَعبُدُ اللهِ عَلی حَرف ٍفَاِنَّ اَصابِه َخَیر ًاطمَأِن َّبِه ِو َاِن َّاَصابَته ُفِتنَة ًانقَلَب َعَلی وَجهِه ِخَسِر َالدُّنیا وَ الآخِرَه” بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/۱۱)

    گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم؛

    گفت: “فَاِنّی قَریبٌ” من که نزدیکم (بقره/۱۸۶)

    گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم

    گفت: “وَ اذکُر رَبَّک َفِی نَفسِکَ تَضَرُّعاً وَ خُفیَةً و َدوُن َالجَهرِ مِنَ القَولِ بِالغُدُو ِّوَ الأصال” هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵)

    گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

    گفت: “أَلا تُحبِوُّنَ اِنَّ یَغفِرَاللهِ لَکُم” دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/۲۲)

    گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی

    گفت: “و َاستَغفِروُا رَبَّکُم ثُمَّ تُوبوُا اِلَیهِ” پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/۹۰)

    گفتم: با این همه گناه… آخر چه کاری می‌توانم بکنم؟

    گفت: “اَلَم یَعلَمُوا اَنَّ اللهِ هُو َیَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبادَه” مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/۱۰۴)

  4. #4
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: گفتگوی دوست داشتنی ما با خدا



    گفتم: دیگر روی توبه ندارم

    گفت: “اَلله ُالعَزیز ُالعَلیمُ غافِر َالذَّنبِ وَ قابِلَ التَّوبِ”(ولی) خدا عزیز و دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۳)

    گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟

    گفت: “اِنَّ اللهَ یَغفِر ُالذُّنوُب َجَمیعاً” خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/۵۳)

    گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟

    گفت: “و َمَن یَغفِرَ الذُّنوُب َاِلا َّالله” [چرا که نه!] به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱۳۵)

    گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! … توبه می‌کنم

    گفت: “اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوابیِنَ وَ یُحِبُّ المُتَطَّهَرینَ” [این را بدان که] خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/۲۲۲)

    ناخواسته گفتم: “الهی و ربی من لی غیرک” ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو که را دارم؟

    گفت: “اَلَیس َالله ُبِکافٍ عَبدَه” خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶)

    گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟

    گفت: “یا اَیُّهَا الَّذین َآمنَوُا اذکُروُا اللهَ ذِکراً کَثیِراً و َسَبِّحُوه ُبکُرَةً وَ اَصیلاً هُو َالَّذی یُصَّلی عَلَیکُم و َمَلائِکَتِهِ لِیُخرِجَکُم مِنَ الظُّلُمتِ اِلَی الُّنورِ و َکان َبِالمُؤمِنین َرَحیماً” ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. ( احزاب/۴۲)

  5. #5
    پاسخگوی مسائل مذهبی طاهره وحیدیان آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    روی زمین خدا جایی در این غربتکده...جایی در همین نزدیکی...
    نوشته ها
    4,275
    می پسندم
    220
    مورد پسند : 2,271 بار در 1,502 پست
    نوشته های وبلاگ
    9
    میزان امتیاز
    156

    RE: گفتگوی دوست داشتنی ما با خدا

    گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد

    گفت: “اِنَّ اللهَ یَحوُلُ بَینَ المَرءِ وَ قَلبِه” خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/۲۴)

    گفتم: غیر از تو کسی را ندارم

    گفت: “نَحنُ اَقرَبُ اِلیَهِ مِن حَبل ِالوَرید” ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/۱۶)

    با خودم گفتم:

    خداوند!… خالق هستی!… با فرشته‌هایش!… به ما درود می‌فرستند تا هدایت شویم؟!

    پس باید ثابت کنم که شایسته‌ی سلام و درود عرشیانم

    باید گوهر درونم را از هرچه زنگار پاک کنم

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •