فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه - صفحه 7
صفحه 7 از 9 نخستنخست ... 56789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 90

موضوع: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

  1. #61
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    «و لا تطع منهم آثماً او كفوراً» «1»
    «و از هيچ گنهكار و كافرى اطاعت نكن.»

    به طور كلى در قرآن تمام آياتى كه در آن واژه‏هاى «لاتطع، لاتطيعوا، لاتتبع» آمده بيانگر نهى از كمك به ظالمان و گنهكاران است.

    در روايات اسلامى نيز با عناوين و تعبيرات گوناگون از كمك به گناه و هرگونه مساعدت با ظالم نهى شده كه در اينجا به ذكر چند عنوان زير بسنده مى‏شود:

    1- كسى كه بدعت‏گذارى را احترام كند و يا به رويش بخندد و به او پناه بدهد، در هدم اسلام كوشيده و از رحمت خدا بدور است. «2»

    2- هركس خواهان بقاى ظالم باشد يا او را مدح كند و يا در برابر او فروتنى نمايد در گناه عمل او شريك است و در جوار هامان (دلال مظلمه فرعون) در جهنم خواهد بود. «3»

    3- كسى كه نام خود را در ليست حقوق بگيران زمامداران ظالم بنويسد، خداوند او را در قيامت به صورت خوك محشور مى‏كند. «4»

    4- نگاه (باتوجه) به چهره زمامدار ستمگر از گناهان كبيره است. «5»

    5- پذيرش امامت جماعت دربار ظالم كمك به ظلم است و پذيرنده‏اش مشمول لعن خدا است. «6»

    6- گناه فروختن اسلحه به دشمنان اسلام در حد كفر است. «7»
    __________________________________________________
    (1). انسان/ 24
    (2). قصارالجمل، ج 1 ص 44 و 45
    (3). وسائل الشيعه، ج 12 ص 133- 134
    (4). وسائل الشيعه، ج 12 ص 133- 134
    (5). بحار، ج 75 ص 374
    (6). بحار، ج 75 ص 381
    (7). وسائل الشيعه، ج 12 ص 71

  2. #62
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    7- در روز قيامت صدا مى‏زنند كجايند ظالمين و كجايند همكاران‏ ظالمين حتى آنان كه براى آنها دفتر و قلم فراهم كردند، كه همه آنها با هم وارد دوزخ مى‏گردند. «1»

    8- اجراى دستور زمامدار ظالم باعث ورود به دوزخ با شديدترين مجازات است. «2»

    9- رسول خدا صلى الله عليه و آله ده گروه دست‏اندركار شراب را لعنت كرد كه عبارتند از: كشاورز درخت انگور، نگهبان، تهيه كننده آن، حمّال، فروشنده، خريدار، تاجر، واسطه، شراب ده و شرابخوار. «3»

    10- امام رضا عليه السلام به يكى از دو مسافرى كه خدمتش رسيدند فرمود:
    نمازت را تمام بخوان زيرا به قصد ديدار سلطان آمده‏اى. (و سفرت سفر معصيت است). «4»

    11- قارى قرآن دَربار ستمگر براى هر حرفى ده بار مورد لعن قرار مى‏گيرد و همچنين مستمع قرآن از آن قارى براى هر حرف يكبار مشمول لعن است.

    براى تكميل اين بحث به داستان جالب زير توجه كنيد: «5»

    __________________________________________________
    (1). وسائل الشيعه، ج 12 ص 131
    (2). وسائل الشيعه، ج 12 ص 130
    (3). وسائل الشيعه، ج 12 ص 165
    (4). وسائل الشيعه، ج 5 ص 510
    (5). بحار، ج 75 ص 380

  3. #63
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    على‏بن حمزه مى‏گويد: دوستى داشتم كه در عين اينكه از شيعيان بود از منشى‏هاى دربار بنى‏اميه بود، به من گفت: از امام صادق عليه السلام براى من اجازه بگير تا به حضورش بروم. من از امام براى او اجازه گرفتم، و با هم به حضور آن حضرت رسيديم وقتى دوستم وارد شد، سلام كرد و در كنارى نشست، آنگاه به امام صادق عليه السلام عرض كرد:

    فدايت گردم! من يكى از كارمندان بنى‏اميه بودم از دنياى آنها ثروت‏ بسيارى بدستم آمد و از اينكه روزى از من (از جانب خدا) بازخواست مى‏كنند، غافل بودم. حال چه كنم؟ (پشيمان و تايب هستم)

    امام صادق عليه السلام در پاسخ فرمود:
    اگر بنى اميه كسانى را براى منشى‏گرى و كتابت نمى‏يافتند و بيت‏المال مسلمين به سوى آنها آورده نمى‏شد و به دفاع از آنها كسى نمى‏جنگيد و در جماعت آنها شركت نمى‏نمود، آنها حق ما را از ما نمى‏گرفتند. (و نمى‏توانستند بگيرند) و اگر مردم از اندوخته‏هاى خود به آنها نمى‏دادند، آنها داراى آن همه ثروت و مكنت نمى‏شدند و جز مقدارى كه به دستشان رسيده باقى نمى‏ماند.

    دوستم به امام صادق عليه السلام عرض كرد:
    فدايت گردم آيا راه گريزى از اين همه وزر و وبال دارم؟
    امام صادق عليه السلام فرمود: اگر وظيفه تو را به تو بگويم انجام مى‏دهى؟

    دوستم عرض كرد: آرى.
    امام صادق عليه السلام فرمود:
    آنچه را كه از اين راه بدست آورده‏اى بررسى كن اگر صاحبانش را شناختى آن اموال را به صاحبانش بازگردان و اگر صاحبانش را نشناختى عوض آنها صدقه بده.
    «وانا اضمن لك على الله الجنة».
    «در اين صورت بهشت را در پيشگاه خداوند برايت ضامن مى‏شوم.»

  4. #64
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    دوستم سر در گريبان فرو برد و پس از مدتى به امام عرض كرد تصميم خود را گرفتم و به وظيفه خود عمل مى‏كنم.
    على بن حمزه مى‏گويد: دوستم با ما به كوفه بازگشت آنچه از ثروت را كه از دربار بنى‏اميه بدست آورده بود، خارج ساخت.

    حتى لباسى را كه‏ پوشيده بود از بدنش بيرون آورد و ما آن اموال را در راستاى دستور امام صادق عليه السلام مصرف و تقسيم نموديم و او براى خودش چيزى نگذاشت، به طورى كه ما براى او لباس خريديم و نزدش فرستاديم. چند ماهى نگذشت كه او بيمار شد و به عيادتش مى‏رفتيم تا روزى من نزد او رفتم او را در حال نزع روح ديدم چشمش را باز كرد و به من گفت:
    «يا على وفا لى واللّه صاحبك»
    اى على! سوگند به خدا سرور تو امام صادق عليه السلام به وعده‏اش (ضمانت بهشت) در مورد من وفا كرد.

    سپس از دنيا رفت، او را پس از غسل و كفن و نماز به خاك سپرديم بعداً به مدينه رفتم و به حضور امام صادق عليه السلام رسيدم. بى آنكه سخنى بگويم به من فرمود:
    «ياعلى وفينا و اللّه لصاحبك»
    «اى على سوگند به خدا به وعده‏ى خود در مورد دوست تو وفا كرديم.»
    گفتم: فدايت شوم درست فرمودى، سوگند به خدا دوستم هنگام مرگش اين خبر را به من داد. «1»
    __________________________________________________
    (1). سفينة البحار، ج 2 ص 107- 108، وسائل الشيعه، ج 12 ص 144

  5. #65
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    6- امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند دو فرشته را به سوى مردم شهرى فرستاد تا آن شهر را بر سر مردمش زير و رو گردانند. وقتى آن دو فرشته به سوى آن شهر روانه شدند مردى را ديدند كه در حال دعا و تضرّع و راز و نياز است. يكى از آنها به سوى خدا بازگشت و عرض كرد: خدايا! من به سوى آن شهر رفتم ولى ديدم بنده تو، تو را مى‏خواند و راز و نياز مى‏كند.

    خداوند به او فرمود:
    «امض لما امرتك به فان ذا رجل لم يتمعّر وَجهه غَيظاً لى قط» «1»
    «آنچه را به تو فرمان دادم انجام بده زيرا آن مرد هرگز بخاطر من چهره‏اش را (در برابر گنهكار) عبوس و گرفته و خشمگين ننموده است.»

    به اين ترتيب آن مرد عابد و اهل دعا نيز بايد در بلاى عمومى گرفتار گردد، زيرا با خوشرويى و برخورد ملايم با گنهكار او را تشويق كرده است.

    البته ناگفته نماند: كه موضوع فوق يكى از مراتب «نهى از منكر» است كه از فرايض بزرگ اسلامى مى‏باشد و بخواست خدا در فصل‏هاى بعد در مورد دو فريضه «امر به معروف و نهى از منكر» كه دو عامل بازدارنده و نابود كننده گناه است سخن خواهيم گفت.

    و اين دو فريضه بزرگ با آن عمق و وسعت و عظمتى كه در اسلام دارند اگر درست اجرا گردند بزرگترين نقش را در پاكسازى و بهسازى جامعه و كنترل اجتماع از افسار گسيختگى خواهند داشت.
    __________________________________________________
    (1). وسائل الشيعه، ج 11 ص 413 و 414. البته اين نوع برخورد با گنهكار در همه جا نيست بلكه در بعضى از موارد كه در فقه اسلامى مشخص شده است‏.

  6. #66
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    2- 4- رهبران گمراه‏

    رهبران گمراه و زمامداران نالايق يكى از عوامل زمنيه‏ساز اجتماعى گناه هستند چنانكه مجريان غير متعهد يا فاسد زمينه گناه را مساعد مى‏كنند. در آيه 16 اسراء مى‏خوانيم:

    «وَ إذا أرَدنا أن نُهلِك قَريَة امِرنا مُترفِيها فَفسقُوا فِيها فحَق عَليهَا القَول فدَمَّرناها تَدمِيراً»
    «و هنگامى كه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك كنيم، نخست اوامر خود را بر مترفين (ثروتمندان مست شهوت و غرور) بيان مى‏داريم، پس هنگامى كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند آنها را شديداً درهم مى‏كوبيم.»

    اين آيه بيانگر آن است كه منشا غالب مفاسد اجتماعى، سرمايه‏داران مغرور و از خدا بى خبر هستند، كه زمام امور اجتماع را بدست مى‏گيرند و ديگران را استعمار و استثمار مى‏نمايند و مردم از آنها پيروى كرده و جامعه به فساد و تباهى كشيده مى‏شود و به دنبال آن عذاب الهى آنها را فرا خواهد گرفت.

    به هر حال آنها كه در جامعه نفوذ دارند نقش مؤثرى در اصلاح يا فساد جامعه خواهند داشت، چنانكه گفته‏اند:
    «الناس على دين ملوكهم»، «مردم بر دين شاهان خود هستند.»

    و امام على عليه السلام مى‏فرمايد:
    «الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم» «1»
    «مردم به زمامدارانشان شبيه‏ترند تا به پدرانشان.»

    در آيه 100 سوره نحل مى‏خوانيم:
    «إنّما سُلطانه عَلى الَّذينَ يَتَولَّونه و الّذين هُم بِه مُشرِكون»
    «تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيده‏اند و آنها كه او را شريك خدا در اطاعت و بندگى قرار داده‏اند.»

    اين آيه بيانگر آن است كه پيروى از شيطان و رهبران شيطان صفت موجب آلودگى جامعه به شرك و گناه است و اين‏گونه پيروى سرچشمه فساد مى‏باشد.

    در آيه 28 سوره كهف مى‏خوانيم:
    «و لا تُطِع مَن أغفَلنا قَلبَه عَن ذِكرِنا و اتَّبَع هَواهُ و كان امرُه فُرُطاً»
    «از كسانى كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن همانان كه پيروى هواى نفس كردند و كارهايشان افراطى است.»

    __________________________________________________
    (1). بحار چاپ قديم، ج 17 ص 129

  7. #67
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد:
    «إنّما أخافُ عَلى امَّتى ثَلاثاً: شُحّاً مُطاعاً و هوى‏ مُتّبعاً و إماماً ضالًا» «1»
    «در مورد امتم از سه چيز مى‏ترسم: از بخل كه پيروى شود و از هوس‏هاى نفسانى كه اطاعت شود و از رهبر گمراه.»

    و از سخنان اميرمؤمنان على عليه السلام است كه:
    «فليست تصلح الرعية الّا بصلاح الولاة» «2»
    «مردم اصلاح نمى‏شوند جز با اصلاح شدن واليان و زمامداران.»
    __________________________________________________
    (1). سفينة البحار، ج 2 ص 74. (ضلل)
    (2). نهج البلاغه، خطبه 216

    امام صادق عليه السلام فرمودند:
    در روز قيامت خداوند با سه كس سخن نگويد و آنها را پاك نكند و عذابى دردناك آنها را فراگيرد:
    «من ادعى امامة من الله ليست له و من جحد اماماً من الله و من زعم ان لهما فى الاسلام نصيباً».
    «كسى كه به دروغ ادعاى امامت از طرف خدا كند، و كسى كه منكر امامت امامى شود كه از طرف خدا تعيين شده و كسى كه معتقد باشد اين دو دسته بهره‏اى از اسلام دارند.» «1»

    توجه به اين نكته لازم است كه همان گونه كه رهبر بزرگ كشورى اگر فاسد باشد زمينه گناه اجتماعى خواهد شد، رهبران كوچك مانند استاندار، فرماندار، بخشدار، شهردار، دهبان و عالم محل و ... نيز به اندازه‏ى حدود نفوذ خود در اجتماع نقش دارند كه اگر منحرف و گمراه باشند نقش تخريب و ويرانگر در جامعه دارند.

    رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
    «دو صنف از امت من اگر فاسد گردند امتم فاسد و اگر صالح شوند امتم صالح مى‏گردند. عالمان دين و حاكمان.» «2»
    نكته قابل توجه ديگر اجراى قانون است كه آن نيز نقش به سزايى در پاكى جامعه و محيط دارد و عدم اجراى قانون بخصوص قوانين جزايى نقش بسيار سريع و مستقيم در فساد جامعه خواهد داشت.

    __________________________________________________
    (1). كافى، ج 1 ص 373
    (2). بحار چاپ بيروت، ج 74 ص 154

  8. #68
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    از ويژگى‏هاى رهبران صالح اجراى قانون است، لذا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:
    «ساعة إمام أفضل من عبادة سبعين سنة و حد يقام لله فى الأرض أفضل من مطر أربعين صباحاً» «1»
    «يك ساعت رهبرى رهبر عادل بهتر از عبادت هفتاد سال و يك حدى كه براى خدا در زمين اجرا گردد بهتر از باريدن چهل روز باران است.»

    اكنون كه اين مطلب را مى‏نويسم در ذهن خودم بين جامعه‏ى امروز و جامعه رژيم منحوس پهلوى (قبل از انقلاب) مقايسه مى‏كنم، محيط تقريباً سالم امروز را با محيط سراسر فساد و فحشاى زمان طاغوت مى‏سنجم و به خوبى نقش رهبران فاسد در فساد جامعه را درمى‏يابم.

    اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏فرمايد:
    «إنّ شرّ الناس عند اللّه امام جائر ضل و ضل به فأمات سنة مأخوذة و أحيا بدعة متروكة» «2»
    «بدترين انسان‏ها در پيشگاه خدا رهبر ستمگرى است كه خود گمراه است و مايه‏ى گمراهى ديگران مى‏گردد سنت پسنديده را نابود مى‏كند و بدعت ناپسند را زنده مى‏نمايد.»

    محمدبن مسلم زهرى از علماى معروف و برجسته بود، و از تابعين مشهورى كه به درك حضور ده نفر از اصحاب موفق شده بود به شمار مى‏آمد. وى به سال 185 هجرى قمرى در بغداد درگذشت و قبرش در قبرستان (باب التين) مى‏باشد. «3» او با طاغوت‏هاى زمانش، طريق مماشات و مسامحه را مى‏پيمود و گاهى دعوت آنها را مى‏پذيرفت و به دربار آنها رفت و آمد مى‏كرد.
    __________________________________________________
    (1). فروع كافى، ج 7 ص 175. (باب التحديد)
    (2). شرح نهج البلاغه حديدى ج 9 ص 261
    (3). الكنى و الالقاب، ج 2 ص 301

    امام سجاد عليه السلام براى او نامه كوبنده و سرزنش كننده‏اى نوشت كه ما در اينجا به ذكر فرازهايى از آن مى‏پردازيم تا زشتى عالم منحرف از ديدگاه اسلام را در آينه اين نامه بنگريم:

    ... اينكه آنها (طاغوت ها) تو را به استخدام گرفته‏اند نه از جهت اين است كه آنها تو را (از جهت علمى و معنوى) شايسته مى‏دانند و بخاطر شايستگى تو، تو را نزد خود راه داده‏اند، بلكه چون به دنياى تو طمع دارند، علماى راستين از دست رفته‏اند، جهل و نادانى بر تو و آنها غالب شده و حب دنيا و مقام پرستى، تو و آنها را به همديگر پيوند داده است ...
    چرا از خواب (خرگوشى) سر بر نمى‏دارى؟ چرا از اشتباه خود برنمى‏گردى؟ تا با صراحت بگويى:
    به خدا من تا به حال يكبار هم براى زنده كردن دين خدا يا نابود كردن باطل قيام نكرده‏ام.

  9. #69
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    براستى اين است حق شناسى تو نسبت به بار گران مسئوليت علم و دانش كه خداوند بر دوش تو نهاده است؟! بسيار ترس دارم كه تو از آن گروهى باشى كه خداوند درباره آنها فرموده:
    «أضاعُوا الصَّلوةَ واتَّبعوا الشّهوات فَسوفَ يلقون غَيّاً» «1»
    «نماز را ضايع كردند و به دنبال شهوت‏ها رفتند و به زودى به كيفر گمراهى خود مى‏رسند.»

    در قسمتى از اين نامه آمده:
    «او ليس بدعائه اياك حين دعاك جعلوك قطباً اداروا بك رحى مظالمهم و جسراً يعبرون عليك الى بلاياهم و سُلّماً الى‏ ضلالتهم داعياً الى غيّهم» «1»
    __________________________________________________
    (1). مريم/ 59


    «مگر نه اين است كه با اين دعوت‏ها مى‏خواهند تو را همچون قطب آسيا محور بيدادگرى خود قرار دهند و تو را پلى براى بلاهايشان سازند و تو نردبان كجروى‏ها و گمراهى‏ها و منادى ضلالتشان باشى، اى عالم دين فروخته! كارى كه بدست تو مى‏كنند از عهده‏ى مخصوص‏ترين وزيران و نيرومندترين همكارانشان بر نمى‏آيد، تو بر خرابكارى‏هاى آنان سرپوش مى‏گذارى و پاى خاص و عام را به بارگاهشان مى‏گشايى ...»

    3- 4- همنشين و دوست بد

    يكى از زمينه‏هاى اجتماعى گناه، همنشين و دوست بد است. چنانكه همنشين و دوست خوب، عامل مهمى براى سوق دادن فرد و جامعه به سوى كارهاى نيك است.

    به هرحال از نظر علمى و عملى و تجربه ثابت شده كه انسان از ناحيه دوست و معاشر تحت تاثير قرار مى‏گيرد و دوست و معاشر بد عامل ويرانگرى براى نابودى شخصيت انسان است چنانكه دوست و همنشين خوب عامل سازنده‏ى شخصيت انسان مى‏باشد.

    انسان‏هاى بد پسر نوح عليه السلام را نيز به سوى گناه مى‏كشانند و خاندان نبوت او را از او مى‏ربايند. ولى سگ اصحاب كهف بر اثر مصاحبت چند روز با جوانان با ايمان و خوش قلب و پاكبازى چون اصحاب كهف خوى نيك آدميت پيدا مى‏كند.
    __________________________________________________
    (1). مشروح اين نامه در كتاب تحف العقول (ترجمه احمد جنتى) از ص 313- 317 آمده است‏

  10. #70
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    275

    RE: فصل دوّم: زمينه‏هاى گناه

    و براستى اين شاعر نكته سنج چقدر پر معنى و زيبا سروده است:

    همنشين تو به ز تو بايد-----تا تو را عقل و دين بيفزايد

    و شاعر ديگر مى‏گويد:

    تا توانى مى‏گريز از يار بد-----يار بد بدتر بود از مار بد
    مار بد تنها ترا بر جان زند-----يار بد بر جان و بر ايمان زند

    در قرآن و روايات توجه بسيار به اين موضوع شده و سفارش‏هاى هشدار دهنده و گسترده‏اى در اين باره داده شده است كه در اينجا به ذكر نمونه‏هايى از آن مى‏پردازيم:

    1- در عصر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دو نفر از مشركين در مكه بنام‏هاى «عقبه» و «ابى» با هم دوست بودند. «1» عقبه هر وقت از مسافرت باز مى‏گشت غذايى ترتيب مى‏داد و بزرگان قوم خود را به خانه دعوت مى‏كرد، با اينكه قبول اسلام نكرده بود، اما پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را نيز دعوت مى‏كرد و دوست داشت آن حضرت نيز در غذاى او شركت نمايد.

    روزى از سفر بازگشت و طبق معمول از اشراف قومش و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز دعوت كرد. هنگامى كه سفره را گسترد و غذا را حاضر نمود، پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود:
    «من از غذاى تو نمى‏خورم مگر اينكه به يكتايى خدا و رسالت من گواهى دهى.»

    عقبه شهادت به يكتايى خدا و رسالت آن حضرت را به زبان آورد و قبول اسلام كرد. اين خبر به گوش دوستش «ابى» رسيد، او به عقبه اعتراض كرد و گفت: تو از دينت منحرف شده‏اى!؟

    عقبه گفت: من منحرف نشده‏ام ولى مردى بر من وارد شد و حاضر نبود از غذايم بخورد جز اينكه شهادتين بگويم من هم بخاطر اينكه او گرسنه از سر سفره‏ى من برنخيزد شهادتين گفتم.

    ابى گفت: من هرگز از تو راضى نمى‏شوم مگر اينكه در برابر محمّد بايستى و به او توهين كنى.

    __________________________________________________
    (1). عقبةبن معبط و ابى‏بن خلف‏

صفحه 7 از 9 نخستنخست ... 56789 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •