(آيه 29)-
شأن نزول:
مفسران براى اين آيه و هفت آيه بعد از آن دو شأن نزول نقل كردهاند نخست اين كه: روزى على عليه السّلام و جمعى از مؤمنان از كنار جمعى از كفار «مكّه» گذشتند، آنها به على عليه السّلام و مؤمنان خنديدند و استهزا كردند، آيات مورد بحث نازل شد و سرنوشت اين گروه كافر استهزا كننده را در قيامت روشن ساخت.
ديگر اين كه آيات مورد بحث در باره افرادى همچون عمار، صهيب، خباب، بلال، و ساير فقراى مؤمنين كه مورد استهزاى مشركان قريش همچون ابو جهل، و وليد بن مغيره، و عاص بن وائل، واقع مىشدند نازل شده.
جمع ميان اين دو شأن نزول نيز كاملا ممكن است.
تفسير:
آن روز آنها مؤمنان را مسخره مىكردند، اما امروز ...! در تعقيب آيات گذشته كه سخن از نعمتها و پاداشهاى عظيم ابرار و نيكان مىگفت، در اينجا به گوشهاى از مصائب و زحمات آنها كه در اين جهان به خاطر ايمان و تقوا با آن رو به رو مىشوند اشاره مىكند، تا روشن شود كه آن پاداشهاى بزرگ بىحساب نيست.
نخست مىفرمايد: «بدكاران (در دنيا) پيوسته به مؤمنان مىخنديدند» (ان الذين اجرموا كانوا من الذين آمنوا يضحكون).
خندهاى تمسخر آميز و تحقير كننده، خندهاى كه از روح طغيان و كبر و غرور و غفلت ناشى مىشود، و هميشه افراد سبكسر و مغرور در برابر مؤمنان باتقوا چنين خندههاى مستانه داشتهاند.