سوره ق [50] - صفحه 2
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17

موضوع: سوره ق [50]

  1. #11
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره ق [50]

    (آيه 24)- سپس خداوند دو فرشته مأمور ثبت اعمال را مخاطب ساخته، فرمان مى‏دهد: «هر كافر متكبر لجوج را در جهنم افكنيد» (أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ).

    (آيه 25)- در اين آيه به چند وصف از اوصاف زشت و مذموم اين كافران عنيد اشاره كرده، مى‏گويد: «همان كسى كه به شدت مانع خير است و متجاوز، و در شك و ترديد است» حتى ديگران را به ترديد مى‏افكند (مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ).

    (آيه 26)- باز در ادامه اوصاف اين گروه عنيد مى‏افزايد: «همان كسى كه معبود ديگرى با خدا قرار داده» و راه شرك و دو گانگى را پيش گرفته است (الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ).

    آرى «او را در عذاب شديد بيفكنيد» (فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ).

    (آيه 27)- اين آيه پرده از روى ماجراى ديگرى از سرنوشت اين گروه كافر لجوج بر مى‏دارد، و آن مخاصمه و بحثى است كه با شيطان در قيامت دارند، آنها تمام گناهان خويش را به گردن شياطين اغواگر مى‏افكنند، مى‏فرمايد: «و همنشينش (از شياطين) مى‏گويد: پروردگارا! من او را به طغيان وا نداشتم (و به اجبار در اين راه نياوردم او خودش با ميل و اراده خويش اين راه را برگزيد) و او در گمراهى دور و درازى بود» (قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ).

    (آيه 28)- گر چه در اين آيات تنها سخن از دفاع شيطان به ميان آمده و سخنى از اعتراض كفار بر شيطان ديده نمى‏شود، ولى به قرينه ساير آيات قرآن كه آنها در قيامت با هم جر و بحث مى‏كنند و به قرينه آيه مورد بحث گفتار طرفين اجمالا روشن مى‏شود، زيرا در اين آيه مى‏خوانيم: خدا «فرمود: نزد من جدال و مخاصمه نكنيد، من پيشتر به شما هشدار داده‏ام» و اتمام حجت كرده‏ام (قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ).

    (آيه 29)- سپس براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد: «سخن من تغيير ناپذير است، و من هرگز به بندگانم ستم نخواهم كرد» (ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ).

    اين آيات دليل بر اختيار و آزادى اراده بندگان است، نه شيطان مجبور است شيطنت كند، و نه كافران مجبورند راه كفر و عناد و راه شيطان را پيش گيرند و نه سرنوشت قطعى و خارج از اراده براى كسى مقرر شده است.

  2. #12
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره ق [50]

    (آيه 30)- در اين آيه به فراز كوتاه و تكان دهنده‏اى از حوادث قيامت اشاره كرده، مى‏گويد: به خاطر بياوريد «روزى را كه به جهنم مى‏گوئيم: آيا پر شده‏اى؟! و او مى‏گويد: آيا افزون بر اين هم هست»! (يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ).

    اين آيه به خوبى نشان مى‏دهد كه دوزخيان بسيارند و جهنم منظره هولناك و وحشتناكى دارد و تهديد الهى جدى است، و به گونه‏اى است كه فكر در باره آن لرزه بر اندام هر انسانى مى‏افكند.

    (آيه 31)- با توجه به اين كه بحثهاى اين سوره غالبا بر محور مسأله معاد و امورى كه در ارتباط با آن است دور مى‏زند و با توجه به اين كه در آيات گذشته از چگونگى افكندن كفار لجوج در جهنم و شدت عذاب آنها و صفاتى كه آنها را به دوزخ مى‏كشد سخن به ميان آمد، در اينجا صحنه ديگرى را ترسيم مى‏كند، صحنه داخل شدن پرهيزكاران به بهشت با احترام كامل، و اشاره به انواع نعمتهاى بهشتى و صفاتى كه انسان را در صف بهشتيان قرار مى‏دهد، تا در مقايسه با يكديگر حقايق روشنتر گردد.

    نخست مى‏فرمايد: «و در آن روز بهشت را به پرهيزكاران نزديك مى‏كنند و فاصله‏اى از آنان ندارد»! (وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ).

    (آيه 32)- سپس در شرح اوصاف بهشتيان مى‏گويد: «اين چيزى است كه به شما وعده داده مى‏شويد و براى كسانى است كه به سوى خدا باز مى‏گردند، و پيمانها و احكام او را حفظ مى‏كنند» (هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ).

    (آيه 33)- در ادامه اين اوصاف در اين آيه به دو وصف ديگر آنها اشاره مى‏كند- كه در حقيقت توضيح و تفسيرى است براى اوصاف گذشته- مى‏فرمايد:

    «آن كسى كه از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبى پر انابه در محضر او حاضر شود» (مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ).

    آنها نه فقط در حضور جمع كه در تنهائى و خلوت نيز مرتكب گناهى نمى‏شوند.

    اين خوف و خشيت سبب مى‏شود كه قلب آنها «منيب» باشد، دائما متوجه خدا گردد، و به طاعت او اقبال كند، و از هر گناه و لغزشى توبه نمايد، و اين حال را تا پايان عمر ادامه دهد و با همين حالت وارد عرصه محشر گردد.

  3. #13
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره ق [50]

    (آيه 34)- سپس مى‏افزايد: كسانى كه داراى اين چهار صفتند هنگامى كه بهشت به آنها نزديك مى‏شود، فرشتگان الهى به عنوان احترام و اكرام به آنها مى‏گويند: «به سلامت وارد بهشت شويد» (ادْخُلُوها بِسَلامٍ). سلامت از هر گونه بدى و ناراحتى و آفت و بلا و كيفر و عذاب، سلامت كامل از نظر جسم و جان.

    سپس براى آرامش خاطر آنها اضافه مى‏كند: «امروز، روز جاودانگى است» جاودانى نعمتها، و جاودانى بهشت با تمام مواهبش (ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ).

    (آيه 35)- و به دنبال اين دو موهبت- بشارت سلامت، و بشارت جاودانگى در بهشت- خداوند منان دو بشارت ديگر به آنها مى‏دهد كه مجموعا چهار بشارت است همانند چهار وصفى كه آنها داشتند، مى‏فرمايد: «هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست» (لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها).

    و علاوه بر آن «نزد ما نعمتهاى بيشترى است» كه به فكر هيچ كس نمى‏رسد (وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ).
    تعبيرى از اين زنده‏تر و رساتر و دل انگيزتر تصور نمى‏شود.

    (آيه 36)- بعد از پايان گرفتن گفتگو پيرامون بهشت و دوزخ، صفات بهشتيان و دوزخيان، و درجات و دركات آنها، براى نتيجه گيرى كامل از اين بحث، مجرمان را مورد توجه قرار داده، مى‏فرمايد: «چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم، اقوامى كه از آنها قويتر بودند، و شهرها (و كشورها) را گشودند» اما بر اثر كفر و ظلم و بيدادگرى و گناه نابود شدند (وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ).

    «آيا هيچ راه فرارى (از عذاب الهى براى اين گونه افراد) وجود دارد»؟ (هَلْ مِنْ مَحِيصٍ).

    آيه به كفّار لجوج معاصر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله هشدار مى‏دهد كه سرى به تاريخ گذشتگان بزنند و آثار آنها را بر صفحات تاريخ و صفحه روى زمين بنگرند، ببينند خداوند با اقوام سركشى كه پيش از آنها بودند چه كرد؟ اقوامى كه از آنها پر جمعيت‏تر و با قدرت‏تر بودند، آنگاه به آينده خود بينديشند.

  4. #14
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره ق [50]

    (آيه 37)- در اين آيه براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد: «قطعا در اين (سرگذشت پيشينيان) تذكر است، براى آن كس كه عقل دارد، يا گوش فرا دهد در حالى كه حاضر باشد»! (إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‏ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ).

    منظور از «قلب» در اينجا و در ديگر آيات قرآن كه بحث از درك مسائل مى‏كند همان «عقل» و شعور و ادراك است.

    مجموع آيه چنين معنى مى‏دهد، دو گروه مى‏توانند از اين مواعظ، پند و اندرز گيرند، نخست آنها كه داراى ذكاوت و عقل و هوشند، و خود مستقلا مى‏توانند مسائل را تحليل كنند، و ديگر كسانى كه در اين حد نيستند اما مى‏توانند «مستمع» خوبى براى دانشمندان باشند، و با حضور قلب به سخنان آنها گوش فرا دهند و حقايق را از طريق ارشاد و راهنمائى آنها فرا گيرند.

    (آيه 38)- آفريدگار آسمانها و زمين قادر بر احياى مردگان است در تعقيب آيات گذشته و دلائل مختلفى كه در باره معاد در آن آمده بود، در اينجا به يكى ديگر از دلائل امكان معاد اشاره كرده و بعد از آن به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله دستور صبر و شكيبائى و تسبيح و حمد پروردگار مى‏دهد، تا كار شكنيهاى مخالفان را از اين طريق تحمل و خنثى كند.

    نخست مى‏فرمايد: «و ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آن است در شش روز [شش دوران‏] آفريديم، و هيچ گونه رنج و سختى به ما نرسيد»! (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ).

    بديهى است كسى كه قدرتش محدود است اگر بخواهد كارى انجام دهد كه بيش از توان او باشد خسته و درمانده و وامانده مى‏شود، ولى در مورد وجودى كه قدرتش نامحدود و توانائيش بى‏نهايت است اين امور مفهومى ندارد.
    بنابر اين چنين كسى توانائى دارد كه انسان را بعد از مردن بار ديگر به حيات باز گرداند.

  5. #15
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره ق [50]

    (آيه 39)- بعد از ذكر دلائل مختلف معاد و ترسيم صحنه‏هاى مختلفى از قيامت چون به هر حال گروهى تسليم حق نيستند و لجاجت و پا فشارى بر باطل دارند پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را مخاطب قرار داده، مى‏گويد: «در برابر آنچه آنها مى‏گويند شكيبا باش» (فَاصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ).

    چرا كه تنها با نيروى صبر و استقامت مى‏توان بر اين مشكلات پيروز شد، و توطئه‏هاى دشمن را درهم شكست، و نسبتهاى نارواى آنها را در مسير حق تحمل كرد.

    و از آنجا كه صبر و استقامت نياز به پشتوانه‏اى دارد، و بهترين پشتوانه ياد خدا و ارتباط با مبدأ علم و قدرت جهان آفرين است در دنبال اين دستور مى‏افزايد:
    «و پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب تسبيح و حمد پروردگارت را به جا آور» (وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ).

    (آيه 40)- همچنين «در بخشى از شب او را تسبيح كن و بعد از سجده‏ها» (وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ).

    اين ياد مداوم و تسبيح مستمر همچون قطره‏هاى حياتبخش باران بر سرزمين قلب و جان تو مى‏ريزد، و آن را سيراب مى‏كند، دائما به تو نشاط و حيات مى‏بخشد و به استقامت در مقابل مخالفان لجوج دعوت مى‏كند.

    تسبيح خداوند در اين مواقع چهار گانه اشاره به نمازهاى پنجگانه روزانه و بعضى از نوافل پر فضيلت است، به اين ترتيب كه «قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ» اشاره به نماز صبح است، زيرا آخر وقت آن طلوع آفتاب مى‏باشد.

    «وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ» اشاره به نماز ظهر و عصر است، چرا كه آخر وقت هر دو غروب آفتاب است.
    «وَ مِنَ اللَّيْلِ» نماز مغرب و عشا را بيان مى‏كند، «وَ أَدْبارَ السُّجُودِ» نظر به نافله‏هاى مغرب دارد كه بعد از مغرب به جا آورده مى‏شود.

  6. #16
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره ق [50]

    (آيه 41)- با صيحه رستاخيز همه زنده مى‏شوند: در اين آيه همانند ساير آيات اين سوره تكيه بر مسأله معاد و رستاخيز شده و باز گوشه ديگرى از آن را مطرح مى‏كند، و آن مسأله نفخ صور و خروج مردگان از قبر است.

    مى‏فرمايد: «و گوش فرا ده و منتظر روزى باش كه منادى از مكانى نزديك ندا مى‏دهد» (وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ).

    يعنى اين صدا آن چنان در فضا پخش مى‏شود كه گويى بيخ گوش همه است.

    (آيه 42)- «روزى كه همگان صيحه رستاخيز را به حق مى‏شنوند، آن روز، روز خروج (از قبرها) است»! (يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ).

    مخاطب در «و استمع» (گوش فرا ده) گر چه شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و اله است ولى مسلما مقصود همه انسانها هستند.

    و منظور از «گوش فرادادن» يا انتظار كشيدن است، زيرا كسانى كه در انتظار حادثه‏اى به سر مى‏برند كه با صداى وحشتناكى شروع مى‏شود دائما گوش فرا مى‏دهند، و منتظرند. و يا منظور گوش فرا دادن به اين سخن الهى است، و معنى چنين مى‏شود: «اين سخن را بشنو كه پروردگارت در باره صيحه رستاخيز مى‏گويد».

    اين منادى همان «اسرافيل» است كه در «صور» مى‏دمد، و در آيات قرآن نه با نام بلكه با تعبيرات ديگرى به او اشاره شده است.

    (آيه 43)- و براى اين كه روشن شود حاكم در اين دادگاه بزرگ كيست؟
    مى‏افزايد: «مائيم كه زنده مى‏كنيم و مى‏ميرانيم و بازگشت تنها به سوى ماست» (إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ).

  7. #17
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره ق [50]

    (آيه 44)- سپس براى توضيح بيشتر در باره بازگشت مردم به سوى خداوند مى‏فرمايد: «روزى كه زمين بسرعت از روى آنها شكافته مى‏شود و (از قبرها) خارج مى‏گردند» (يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً).

    و در پايان آيه مى‏افزايد: «و اين جمع كردن (مردم در قيامت) براى ما آسان است» (ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ).

    روشن است خداوندى كه آفريننده آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است حشر و نشور مردگان براى او كار ساده‏اى مى‏باشد.

    (آيه 45)- و در اين آيه كه آخرين آيه اين سوره است بار ديگر به پيامبرش در مقابل مخالفان سرسخت و لجوج تسلى و دلدارى مى‏دهد و مى‏فرمايد: «ما به آنچه آنها مى‏گويند آگاهتريم» (نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ).

    «و تو مأمور اجبار آنها (به ايمان) نيستى» (وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ).

    وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت، و دعوت به سوى حق و بشارت و انذار است «پس به وسيله قرآن، كسانى را كه از عذاب من مى‏ترسند متذكر ساز» (فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ).

    اشاره به اين كه قرآن براى انذار و بيدار ساختن افراد مؤمن كافى است هر صفحه‏اى از آن ياد آور قيامت، و آيات مختلفش بازگو كننده سرنوشت پيشينيان و توصيفهايش از مواهب بهشتى و عذابهاى دوزخى و حوادثى كه در آستانه رستاخيز و در دادگاه عدل الهى واقع مى‏شود بهترين پند و اندرز براى همگان است.

    «پايان سوره ق»

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •