سوره غافر [40] - صفحه 3
صفحه 3 از 6 نخستنخست 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 51

موضوع: سوره غافر [40]

  1. #21
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 31)- سپس به شرح اين سخن پرداخت و گفت: «و از عادتى همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه بعد از آنها بودند» از شرك و كفر و طغيان بيمناكم (مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ).

    آيا دليلى داريد كه اين گونه عذابهاى الهى دامانتان را نخواهد گرفت؟ مگر آنها چه كرده بودند كه آن چنان گرفتار شدند؟ جز اين كه در برابر دعوت پيامبران الهى ايستادند و گاهى پيامبران را كشتند، و يا تكذيب كردند؟

    ولى بدانيد هر چه بر سر شما آيد از ناحيه خود شماست «چرا كه خداوند ظلم و ستمى بر بندگانش نمى‏خواهد» (وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ).

    (آيه 32)- سپس افزود: «اى قوم! من بر شما از روزى مى‏ترسم كه مردم يكديگر را صدا مى‏زنند» از هم يارى مى‏طلبند و صدايشان به جايى نمى‏رسد! (وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ).

    «يوم التّناد» مفهومش «روز ندا دادن يكديگر» است، و اين تعبير نشانه نهايت عجز و بيچارگى است در زمانى كه كارد به استخوان مى‏رسد، و افرادى كه دستشان از همه جا بريده يكديگر را صدا مى‏كنند و فريادشان به جايى نمى‏رسد.

    در اين جهان نيز «يوم التّناد» فراوان است، روزهايى كه عذاب الهى نازل مى‏شود، بحرانها و حوادث سخت همه را تحت فشار قرار مى‏دهد، و پناهگاهى مى‏جويند اما پناهگاهى وجود ندارد، و همه فرياد مى‏كشند!

    (آيه 33)- اين آيه در تفسير يوم التناد مى‏گويد: «روزى كه روى مى‏گردانيد و فرار مى‏كنيد، اما هيچ پناهگاه و نگهدارنده‏اى در برابر عذاب الهى براى شما نيست» (يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ).

    «آرى! كسى را كه خدا (بر اثر اعمالش) گمراه ساخته هدايت كننده‏اى براى او نيست» (وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ).

    آنها در اين دنيا از طريق هدايت گمراه مى‏شوند و در حجابى از جهل و ضلالت فرو مى‏روند، و در آخرت از طريق بهشت و نعمتهاى الهى گمراه خواهند شد.

  2. #22
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 34)- متكبران جبّار از درك صحيح محرومند: در يك بررسى اجمالى در آيات گذشته و آينده چنين به نظر مى‏رسد كه «مؤمن آل فرعون» براى نفوذ در قلب تيره فرعون و فرعونيان و زدودن زنگار كبر و كفر از آنها سخنان خود را در پنج شكل و مقطع مطرح كرد:

    «مقطع اول» سخنان دو جانبه و احتياط آميز و دعوت آن قوم كافر طغيانگر به پرهيز از ضرر محتمل بود.

    در «مقطع دوم» آنها را به سير و مطالعه در احوال اقوام پيشين دعوت مى‏كند.

    در «مقطع سوم» قسمتى از تاريخ خودشان را متذكر مى‏شود، كه چندان فاصله از آنها ندارد و آن مسأله نبوّت «يوسف» است كه از اجداد موسى بود، و طرز برخورد آنها با دعوت او را مطرح مى‏كند.

    مى‏گويد: «و پيش از اين، يوسف با دلائل روشن براى هدايت شما آمد» (وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ).

    «اما شما همچنان در دعوت او شكّ و ترديد داشتيد» (فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ).

    نه از اين جهت كه دعوت او پيچيدگى داشت، و نشانه‏ها و دلائل او كافى نبود، بلكه به خاطر ادامه خودكامگيها، سرسختى نشان داديد.

    سپس براى اين كه خود را از هرگونه تعهد و مسؤوليت خلاص كنيد و به خودكامگى و هوسرانى خويش ادامه دهيد «تا زمانى كه (يوسف) از دنيا رفت گفتيد: هرگز خداوند بعد از او رسولى مبعوث نخواهد كرد» (حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا).

    و به خاطر اين روش نادرستتان مشمول هدايت الهى نشديد، آرى «اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديد كننده وسوسه‏گر را گمراه مى‏كند» (كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ).

    شما از يك سو راه اسراف و تجاوز از حدود الهى را پيش گرفتيد، و از سوى ديگر در همه چيز شك و ترديد و وسوسه نموديد، و اين دو كار سبب شد كه خداوند دامنه لطفش را از شما برگيرد، و شما را در وادى ضلالت رها سازد.

  3. #23
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 35)- اين آيه به معرفى «مسرفان مرتاب» پرداخته، مى‏گويد: «همانها كه در آيات خدا بى‏آنكه دليلى برايشان آمده باشد به مجادله بر مى‏خيزند» (الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ). بى‏آنكه هيچ دليل روشنى از عقل و نقل براى سخنان خود داشته باشند.

    سپس براى نشان دادن زشتى اين عمل مى‏افزايد: اين گونه جدال بى اساس در مقابل حق «خشم عظيمى نزد خداوند و نزد آنان كه ايمان آورده‏اند به بار مى‏آورد» (كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا).

    چرا كه «جدال به باطل» و موضعگيرى بى‏دليل و بى‏منطق در برابر آيات الهى هم مايه گمراهى مجادله كنندگان، و هم اسباب ضلالت ديگران است.

    و در پايان آيه به دليل عدم تسليم آنها در مقابل حق اشاره كرده، مى‏فرمايد:
    «اين گونه خداوند بر دل هر متكبّر جبّارى مهر مى‏نهد»! (كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ).

    لجاجتها و عناد در برابر حق پرده‏اى ظلمانى بر فكر انسان مى‏اندازد و حس تشخيص را از او مى‏گيرد.

    (آيه 36)- مى‏خواهم به آسمان روم تا از خداى موسى خبر گيرم! گر چه سخنان «مؤمن آل فرعون» اين اثر را گذاشت كه فرعون را از تصميم قتل موسى بازداشت، ولى نتوانست فرعون را از مركب غرور پايين آورد.

    «فرعون گفت: اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز شايد به وسائلى دست يابم» (وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ).

  4. #24
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 37)- «وسائل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم، هر چند گمان مى‏كنم او دروغگو باشد» (أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى‏ إِلهِ مُوسى‏ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً).

    آرى «اين چنين اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه كرد و از راه حق بازداشته شد» (وَ كَذلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ).

    «اما توطئه و مكر فرعون جز به زيان و نابودى نمى‏انجامد» (وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبابٍ).

    ظاهر اين است فرعون به عنوان چند هدف دست به چنين كارى زد:
    1- او مى‏خواست وسيله‏اى براى اشتغال فكرى مردم و انصراف ذهن آنها از مسأله نبوت موسى و قيام بنى اسرائيل فراهم آورد.

    2- او مى‏خواست از اين طريق كمك مادى و اقتصادى به توده‏هاى زحمت‏كش كند، و كارى هرچند موقت براى بى‏كاران فراهم سازد تا كمى مظالم او را فراموش كنند و وابستگى مردم از نظر اقتصادى به خزينه او بيشتر گردد.

    3- برنامه اين بود كه بعد از پايان بنا بر فراز آن رود و نگاهى به آسمان كند و احتمالا تيرى در كمان گذارد و پرتاب كند و باز گردد، و براى تحميق مردم بگويد:
    خداى موسى هر چه بود تمام شد! به سراغ كار خود برويد، و فكرتان راحت باشد!

    (آيه 38)- از من پيروى كنيد تا راه راست را به شما نشان دهم گفتيم «مؤمن آل فرعون» سخنان خود را در چند مقطع بيان كرد، در اينجا چهارمين مقطع از سخنان او آمده كه مقصود خود را از طريق ديگرى دنبال مى‏كند، و آن توجه دادن به «ناپايدارى زندگى دنيا» و «مسأله معاد و حشر و نشر» است و توجه به آنها بدون شك تأثير عميقى در تربيت انسانها دارد.

    نخست مى‏گويد: «و كسى كه ايمان آورده بود صدا زد: اى قوم من! از من پيروى كنيد تا من شما را به راه حق ارشاد كنم» (وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ).

  5. #25
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 39)- سپس افزود: «اى قوم من! (به اين دنيا دل نبنديد كه) اين زندگى دنيا متاع زود گذرى است، و آخرت سراى هميشگى و ابدى شماست» (يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ).

    گيرم كه با هزار مكر و فسون، ما پيروز شويم و حق را پشت سر اندازيم، دست به انواع ظلم و ستم دراز كنيم، و دامان ما به خونهاى بى‏گناهان آغشته شود، مگر عمر ما در اين جهان چه اندازه خواهد بود؟

    (آيه 40)- مسأله تنها فانى بودن اين دنيا و باقى بودن سراى آخرت نيست، مهم مسأله حساب و جزاست: «هر كس عمل بدى انجام دهد فقط به اندازه آن به او كيفر داده مى‏شود، اما كسى كه عمل صالحى انجام دهد- خواه مرد يا زن- در حالى كه مؤمن باشد آنان وارد بهشت مى‏شوند و روزى بى‏حسابى به ايشان داده خواهد شد» (مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى‏ إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ).

    او در اين سخنان حساب شده‏اش از يكسو اشاره به عدالت خداوند در مورد مجرمان مى‏كند.

    و از ديگر سوم اشاره به فضل بى‏انتهاى او كه در مقابل يك عمل صالح پاداش بى‏حساب به مؤمنان داده مى‏شود.

    و از سوى سوم لزوم توأم بودن ايمان و عمل صالح را يادآور مى‏شود.

    و از سوى چهارم مساوات مرد و زن در پيشگاه خداوند و در ارزشهاى انسانى را مطرح مى‏كند.

    به هر حال او با اين سخن كوتاه خود اين واقعيت را بيان مى‏كند كه متاع اين جهان گرچه ناچيز است و ناپايدار، ولى مى‏تواند وسيله رسيدن به پاداش بى‏حساب گردد، چه معامله‏اى از اين پرسودتر؟!

  6. #26
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 41)- آخرين سخن! در پنجمين و آخرين مرحله، «مؤمن آل فرعون» پرده‏ها را كنار زد، و بيش از آن نتوانست ايمان خود را مكتوم دارد، آنچه گفتنى بود گفت.

    از قرائن بر مى‏آيد كه آن قوم لجوج و مغرور متقابلا از مزاياى شرك سخن گفتند، و او را به بت پرستى دعوت نمودند.

    لذا او فرياد زد و گفت: «اى قوم! چرا من شما را به سوى نجات دعوت مى‏كنم اما شما مرا به سوى آتش مى‏خوانيد»؟! (وَ يا قَوْمِ ما لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ).

    من سعادت شما را مى‏طلبم، و شما بدبختى مرا، من شما را به شاهراه هدايت مى‏خوانم و شما مرا به بيراهه مى‏خوانيد.

    (آيه 42)- آرى «شما مرا دعوت مى‏كنيد كه به خداى يگانه كافر شوم و شريكهايى كه به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى كه من شما را به سوى خداوند عزيز غفّار دعوت مى‏كنم» (تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ).

    تعبير به «عزيز» و «غفار» از يك سو اشاره به اين مبدأ بزرگ بيم و اميد است و از سوى ديگر اشاره‏اى به نفى الوهيت بتها و فراعنه كه نه عزتى در آنان است و نه عفو و گذشتى!

    (آيه 43)- سپس افزود: «قطعا آنچه مرا به سوى آن مى‏خوانيد نه دعوتى در دنيا دارد و نه در آخرت» (لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيا وَ لا فِي الْآخِرَةِ).

    اين بتها هرگز رسولانى به سوى مردم نفرستاده‏اند تا آنها را به سوى خود دعوت كنند و نه در آخرت مى‏توانند حاكميت بر چيزى داشته باشند و به همين دليل، بايد بدانيد «تنها بازگشت ما در قيامت به سوى خداست» (وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ).

    اوست كه رسولان خود را براى هدايت انسانها فرستاده، و اوست كه آنها را در برابر اعمالشان پاداش و كيفر مى‏دهد.

    و نيز بايد بدانيد كه «اسرافكاران و متجاوزان اهل دوزخند» (وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ).

  7. #27
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 44)- و در آخرين سخنش با تهديدى پر معنى گفت: «به زودى آنچه را من امروز به شما مى‏گويم به خاطر خواهيد آورد» (فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ).

    و هنگامى كه آتش خشم و غضب الهى دامانتان را در اين جهان و آن جهان بگيرد به صدق گفتار من پى مى‏بريد.

    اما افسوس كه آن زمان دير است، اگر در آخرت باشد راه بازگشت وجود ندارد، و اگر در دنيا باشد به هنگام نزول عذاب تمام درهاى توبه بسته مى‏شود.

    سپس افزود: «و من تمام كارهاى خود را به خداوند يگانه يكتا واگذار مى‏كنم كه او نسبت به بندگانش بيناست» (وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ).

    و به همين دليل نه از تهديدهاى شما مى‏ترسم، و نه كثرت و قدرت شما و تنهايى من مرا به وحشت مى‏افكند.

    (آيه 45)- خداوند هم اين بنده مؤمن مجاهد را تنها نگذاشت، چنانكه در اين آيه مى‏خوانيم: «خداوند او را از نقشه‏هاى شوم و سوء آنها نگه داشت» (فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا).

    ولى در مقابل «عذابهاى شديدى بر آل فرعون نازل گرديد» (وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ).

    (آيه 46)- عذاب و مجازات الهى همه‏اش دردناك است، اما تعبير به «سوء العذاب» در آيه قبل نشان مى‏دهد كه خداوند عذاب دردناكترى براى اين گروه انتخاب فرمود اين همان چيزى است كه در اين آيه به آن اشاره كرده، مى‏فرمايد:
    مجازات دردناك آنها «همان آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند» (النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا).

    «و روزى كه قيامت بر پا مى‏گردد (دستور مى‏دهد) آل فرعون را در شديدترين عذاب وارد كنيد» (وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ).

  8. #28
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 47)- محاجّه ضعفا و مستكبران در دوزخ! از آنجا كه مؤمن آل فرعون در پايان سخنانش جمعيت فرعونيان را به مسأله قيامت و عذاب دوزخ توجه داد، قرآن رشته سخن را در همين زمينه به دست گرفته و دنبال مى‏كند، و صحنه‏هايى از گفتگوى پرخاشگرانه دوزخيان را در دل آتش منعكس مى‏سازد.

    نخست مى‏فرمايد: «به خاطر بياور هنگامى را كه آنها در آتش دوزخ محاجه و گفتگو مى‏كنند، پس ضعفا به مستكبران مى‏گويند: ما پيروان شما بوديم، آيا اكنون سهمى از عذاب و نصيبى از آتش دوزخ را به جاى ما پذيرا مى‏شويد»؟ (وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ).

    منظور از «ضعفا» كسانى هستند كه علم كافى و استقلال فكرى نداشتند، چشم و گوش بسته به دنبال سردمداران كفر حركت مى‏كردند كه قرآن از آنها به عنوان مستكبران ياد كرده است.

    (آيه 48)- به هر حال مستكبران در پاسخ اين سخن سكوت نمى‏كنند اما جوابى مى‏گويند كه از نهايت ضعف و زبونى آنها حكايت دارد، چنانكه در آيه شريفه به آن اشاره كرده، مى‏فرمايد: «مستكبران مى‏گويند: ما همگى در آن (آتش) هستيم زيرا خداوند در ميان بندگانش به عدالت حكم كرده است»! (قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيها إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبادِ).

  9. #29
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 49)- اينجا كه دست آنها از هر وسيله‏اى كوتاه مى‏شود رو به سوى خازنان دوزخ و مأموران عذاب مى‏كنند «و اين دوزخيان به خازنان جهنم مى‏گويند:
    شما از پروردگارتان بخواهيد يك روز عذاب را از ما بردارد» (وَ قالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ).

    آنها مى‏دانند كه مجازات الهى بر طرف شدنى نيست، تنها تقاضايشان اين است كه يك روز عذاب الهى از آنان برداشته شود يك روز تخفيف بگيرند نفسى تازه كنند، و اندكى بياسايند، و به همين قانع هستند!

    (آيه 50)- ولى مراقبان دوزخ «مى‏گويند: آيا پيامبران شما دلائل روشن برايتان نياوردند»؟ و آيا بقدر كافى براى شما اتمام حجت نشد؟ (قالُوا أَ وَ لَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّناتِ).

    در پاسخ «مى‏گويند: آرى» (قالُوا بَلى‏).

    خازنان دوزخ به «آنان مى‏گويند: پس هر چه مى‏خواهيد (خدا را) بخوانيد ولى دعاى كافران (به جايى نمى‏رسد و) جز در ضلالت نيست» (قالُوا فَادْعُوا وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ).

    شما خود معترفيد كه پيامبران الهى با دلائل روشن آمدند، اما به آنها اعتنا نكرديد و كافر شديد، بنابر اين هر چه دعا كنيد سودى ندارد.

  10. #30
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره غافر [40]

    (آيه 51)- ما مؤمنان را يارى مى‏دهيم! از آنجا كه در آيات پيشين سخن از «مؤمن آل فرعون» آن مرد مجاهد و مبارز كم نظير و حمايت خداوند از او مطرح بود، در اينجا به عنوان يك قانون كلى حمايت خويش را از پيامبران و مؤمنان در دنيا و آخرت بيان مى‏دارد.

    مى‏فرمايد: «ما بطور مسلم رسولان خود و كسانى را كه ايمان آورده‏اند در زندگى دنيا و روز قيامت كه گواهان بر پا مى‏خيزند يارى مى‏دهيم» (إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ).

    حمايتى كه بى‏قيد و شرط است و به همين جهت انواع پيروزيها را به دنبال دارد، اعم از پيروزى در منطق و بيان، يا پيروزى در جنگها، يا فرستادن عذاب الهى بر مخالفان و نابود كردن آنان و يا امدادهاى غيبى كه قلب را تقويت و روح را به لطف الهى نيرومند و قوى مى‏سازد.

    مقصود از «اشهاد» فرشتگان و پيامبران و مؤمنانند كه گواهان اعمال انسانها مى‏باشند.

    (آيه 52)- اما آن روز روز رسوايى و بدبختى كافران و ظالمان است، چنانكه در اين آيه مى‏افزايد: «همان روزى كه عذر خواهى ظالمان سودى به حالشان نمى‏بخشد، و لعنت خدا مخصوص آنهاست، و خانه و جايگاه بد نيز به آنها تعلق دارد» (يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ).

    (آيه 53)- سپس قرآن يكى از موارد يارى رسولان و پيروزى آنها را در پرتو حمايت الهى بر دشمنان عنوان كرده، مى‏گويد: «و ما به موسى هدايت بخشيديم و بنى اسرائيل را وارثان كتاب آسمانى (تورات) قرار داديم» (وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْهُدى‏ وَ أَوْرَثْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ).

    هدايتى كه خداوند به موسى ارزانى داشت معنى گسترده‏اى دارد كه هم مقام نبوت و وحى را شامل مى‏شود، و هم كتاب آسمانى يعنى تورات، و هم هدايتهايى كه در مسير انجام رسالتش به او داده شد، و معجزاتى كه در اختيار او قرار گرفت.

صفحه 3 از 6 نخستنخست 12345 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •