(آيه 36-
شأن نزول:
نقل كردهاند كه: بت پرستان مكه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله را از خشم و غضب بتها بر حذر مىداشتند، و مىگفتند: از آنها بدگوئى مكن، و بر خلاف آنها اقدام منما كه تو را ديوانه مىكنند و آزار مىرسانند! (آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت).
تفسير:
«خدا» كافى است! به دنبال تهديدهائى كه خداوند در آيات گذشته نسبت به مشركان بيان فرمود، و وعدههائى كه به پيامبرش داده است در اين آيه سخن از تهديدهاى كفار به ميان مىآورد و مىگويد: «آيا خداوند براى (نجات و دفاع از) بندهاش (در برابر دشمنان) كافى نيست؟ اما آنها تو را از غير او مىترسانند» (أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ).
خداوندى كه قدرتش برتر از همه قدرتهاست و از نيازها و مشكلات بندگانش به خوبى آگاه است و نسبت به آنها نهايت لطف و مرحمت را دارد چگونه ممكن است بندگان با ايمانش را در برابر طوفان حوادث و موج عداوت دشمنان تنها بگذارد؟ هنگامى كه او پشتيبان بندهاش باشد،
اگر تيغ عالم بجنبد ز جاى-----نبرد رگى چون نخواهد خداى!
و هنگامى كه بخواهد كسى را يارى كند،
هزار دشمنم ار مىكنند قصد هلاك-----گرم تو دوستى از دشمنان ندارم باك
چه رسد به بتها كه موجوداتى بىارزش و بىخاصيتند.
اين آيه نويدى است براى همه پويندگان راه حق و مؤمنان راستين مخصوصا در محيطهائى كه در اقليت قرار دارند و از هر سو مورد تهديدند.
در دنباله اين آيه و آيه بعد اشاره به مسأله «هدايت» و «ضلالت» و تقسيم مردم به دو گروه «گمراه» و «هدايت يافته» و اين كه همه اينها از ناحيه خدا است مىكند، تا روشن شود تمامى بندگان نيازمند درگاه اويند، و بىخواست او چيزى در عالم رخ نمىدهد، مىفرمايد: «و هر كس را خداوند گمراه كند هيچ هدايت كنندهاى ندارد» (وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ).