سوره يس [36]
صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 47

موضوع: سوره يس [36]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    سوره يس [36]

    سوره يس [36]

    اين سوره در «مكّه» نازل شده و 83 آيه دارد.

    محتواى سوره:
    در اين سوره چهار بخش عمده مخصوصا ديده مى‏شود:

    1- نخست سخن از رسالت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و قرآن مجيد و هدف از نزول اين كتاب بزرگ آسمانى است.
    2- بخش ديگر از رسالت سه نفر از پيامبران الهى، و چگونگى دعوت آنها به سوى توحيد و مبارزه پى‏گير و طاقتفرساى آنها با شرك سخن مى‏گويد.
    3- بخشى از اين سوره كه از آيه 33 شروع مى‏شود و تا آيه 44 ادامه دارد مملو از نكات جالب توحيدى، و بيان گويا از آيات و نشانه‏هاى عظمت پروردگار در عالم هستى است.
    4- بخش مهم ديگرى از اين سوره در مسائل مربوط به «معاد» و دلائل گوناگون آن و چگونگى حشر و نشر، و سؤال و جواب در روز قيامت، و پايان جهان، و بهشت و دوزخ سخن مى‏گويد، و در لابلاى اين بحثها آياتى تكان دهنده براى بيدارى و هشيارى غافلان و بى‏خبران آمده است كه اثرى نيرومند در دلها و جانها دارد.

    فضيلت تلاوت سوره:
    سوره «يس» در احاديث به عنوان «قلب قرآن» ناميده شده است.

    در حديثى از پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم: «هر چيز قلبى دارد، و قلب قرآن يس است».

    در حديثى از امام صادق عليه السّلام نيز همين معنى آمده است و در ذيل آن مى‏افزايد: «هر كس آن را در روز پيش از آن كه غروب شود بخواند در تمام طول روز محفوظ و پر روزى خواهد بود، و هر كس آن را در شب پيش از خفتن بخواند خداوند هزار فرشته را بر او مأمور مى‏كند كه او را از هر شيطان رجيم و هر آفتى حفظ كنند ...» و به دنبال آن فضائل مهم ديگرى نيز بيان مى‏فرمايد.

    اين عظمت به خاطر محتواى عظيم اين سوره است.

    محتوايى بيدارگر ايمان بخش و مسؤوليت آفرين و تقوازا كه وقتى انسان در آن انديشه كند و اين انديشه در اعمال او پرتوافكن گردد خير دنيا و آخرت را براى او به ارمغان مى‏آورد.

  2. کاربر مقابل پست امیرحسین عزیز را پسندیده است:

    ساقی (07-16-2015)

  3. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
    (آيه 1)- سر آغاز «قلب قرآن» اين سوره همانند 28 سوره ديگر قرآن مجيد با حروف مقطعه آغاز مى‏شود، و اين بار دو حرف «يا- سين» (يس). آيه اول سوره را تشكيل مى‏دهد.

    در خصوص سوره «يس» در روايتى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم كه فرمود:
    «يس نام رسول خداست و دليل بر آن اين است كه بعد از آن مى‏فرمايد تو از مرسلين و بر صراط مستقيم هستى».

    (آيه 2)- به دنبال اين حروف مقطعه- همانند بسيارى از سوره‏هايى كه با حروف مقطعه آغاز شده- سخن از قرآن مجيد به ميان مى‏آورد، منتها در اينجا به آن سوگند ياد كرده، مى‏گويد: «سوگند به قرآن حكيم» (وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ).

    گويى قرآن را موجودى زنده و عاقل و رهبر و پيشوا معرفى مى‏كند كه مى‏تواند درهاى حكمت را به روى انسانها بگشايد.

    البته خداوند نيازى به سوگند ندارد، ولى سوگندهاى قرآن همواره داراى دو فايده مهم است: نخست تأكيد روى مطلب، و ديگر بيان عظمت چيزى كه به آن سوگند ياد مى‏شود.

    (آيه 3)- اين آيه چيزى را كه سوگند آيه قبل به خاطر آن بوده است بازگو مى‏كند، مى‏فرمايد: «مسلما تو از رسولان خداوند هستى» (إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ).

    (آيه 4)- رسالتى كه توأم با حقيقت است و «بودن تو بر صراط مستقيم» (عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).
    (آيه 5)- سپس مى‏افزايد: اين قرآنى است كه «از ناحيه خداوند عزيز و رحيم نازل شده» (تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ).

    عزّت و رحمتش كه يكى مظهر «انذار» و ديگرى مظهر «بشارت» است با هم آميخته و اين كتاب بزرگ آسمانى را در اختيار انسانها گذارده است.

    (آيه 6)- اين آيه هدف اصلى نزول قرآن را اين گونه شرح مى‏دهد:
    قرآن را بر تو نازل كرديم «تا قومى را انذار كنى كه پدران آنها انذار نشدند و به همين دليل آنها در غفلت فرو رفته‏اند» (لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ).

    قرآن نازل شد تا مردم غافل را هوشيار، و خواب زدگان را بيدار سازد.

  4. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 7)- سپس قرآن به عنوان يك پيشگويى در باره سران كفر و سردمداران شرك مى‏گويد: «فرمان و وعده الهى بر اكثر آنها تحقق يافته و به همين دليل ايمان نمى‏آورند» (لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى‏ أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ).

    حقيقت اين است كه انسان در صورتى اصلاح پذير و قابل هدايت است كه فطرت توحيدى خود را با اعمال زشت و اخلاق آلوده‏اش بكلى پايمال نكرده باشد و گر نه تاريكى مطلق بر قلب او چيره خواهد شد و تمام روزنه‏هاى اميد براى او بسته مى‏شود.

    (آيه 8)- اين آيه ادامه توصيف اين گروه نفوذ ناپذير است، در نخستين توصيف آنها مى‏گويد: «ما در گردنهاى آنها غلهايى قرار داديم كه تا چانه‏هاى آنها ادامه دارد، و سرهاى آنها را به بالا نگاه داشته است» (إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ).

    چه جالب است تشبيهى كه از حال بت پرستان لجوج خصوصا سران آنها به چنين انسانهايى شده، آنها طوق «تقليد» و زنجير «عادات و رسوم خرافى» را بر گردن و دست و پاى خود بسته‏اند و غلهاى آنها آنقدر پهن و گسترده است كه سر آنها را بالا نگاهداشته و از ديدن حقايق محروم ساخته، آنها اسيرانى هستند كه نه قدرت فعاليت و حركت دارند و نه قدرت ديد! آيه فوق هم مى‏تواند ترسيمى از حال اين گروه بى‏ايمان در دنيا باشد، و هم بيان حال آنها در آخرت كه تجسمى است از مسائل اين جهان.

    (آيه 9)- اين آيه توصيف ديگرى از همين افراد است، و ترسيم گويايى از عوامل نفوذ ناپذيرى آنها، مى‏فرمايد: «و ما در پيش روى آنها سدى قرار داديم و در پشت سرشان سدى» (وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا).

    آنها در ميان اين دو سد چنان محاصره شده‏اند كه نه راه پيش دارند و نه راه بازگشت! و در همين حال «چشمانشان را پوشانده‏ايم لذا نمى‏بينند» (فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ).

    و چنين است حال مستكبران خودخواه و خودبين، و مقلدان كور و كر، و متعصبان لجوج در برابر چهره حقايق!

  5. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 10)- به همين دليل در اين آيه صريحا مى‏گويد: «براى آنها يكسان است، چه آنها را انذار كنى، يا نكنى، ايمان نمى‏آورند»! (وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ).

    گفتار تو هر قدر نافذ، و وحى آسمانى هر قدر مؤثر باشد، تا در زمينه آماده وارد نشود تأثير نخواهد گذاشت.

    (آيه 11)- چه كسانى انذار تو را مى‏پذيرند؟ در آيات گذشته سخن از گروهى در ميان بود كه به هيچ وجه آمادگى پذيرش انذارهاى الهى را ندارند، اما در اينجا از گروه ديگرى كه درست در نقطه مقابل آنها قرار گرفته‏اند سخن مى‏گويد، تا با مقايسه با يكديگر- همان گونه كه روش قرآن در بحث است- مسأله روشنتر شود.

    مى‏فرمايد: «تو تنها كسى را انذار مى‏كنى كه از ذكر پيروى كند، و از خداوند رحمان در پنهان بترسد» و از طريق برهان و استدلال او را بشناسد (إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ). كسى كه گوش شنوا و قلب آماده دارد.

    «و كسى كه چنين است او را بشارت به مغفرت و پاداش پر ارزش ده» (فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ).

    (آيه 12)- سپس به تناسب بحثى كه در آيات گذشته پيرامون اجر و پاداش پر ارزش مؤمنان و پذيرندگان انذارهاى انبيا آمده بود در اين آيه به مسأله «معاد و رستاخيز و ثبت و ضبط اعمال براى حساب و جزا» اشاره كرده، مى‏فرمايد: «ما مردگان را زنده مى‏كنيم» (إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى‏).

    «و تمام آثار آنها را مى‏نويسيم» (وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ).

    بنابر اين چيزى فروگذار نخواهد شد مگر اين كه در نامه اعمال براى روز حساب محفوظ خواهد بود.
    و در پايان آيه براى تأكيد بيشتر مى‏افزايد: «و ما همه چيز را در كتاب آشكار احصا كرده‏ايم» (وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ).

  6. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 13)- سرگذشت «اصحاب القريه» براى آنها عبرتى است در تعقيب بحثهايى كه در زمينه قرآن و نبوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان راستين و منكران لجوج گذشت در اينجا نمونه‏اى از وضع امتهاى پيشين در همين زمينه مطرح شده، و در ضمن اين آيه و چندين آيه بعد كه مجموعا هجده آيه را تشكيل مى‏دهد سرگذشتى از چند تن از پيامبران پيشين را بيان مى‏كند، تا هم هشدارى باشد براى مشركان مكه، و هم تسلى و دلدارى باشد براى پيامبر و مؤمنان اندك آن روز، به هر حال تكيه بر اين سرگذشت در قلب اين سوره كه خود قلب قرآن است به خاطر شباهت تمامى است كه با موقعيت مسلمانان آن روز دارد.

    نخست مى‏فرمايد: «و براى آنها اصحاب قريه را مثال بزن هنگامى كه فرستادگان خدا به سوى آنها آمدند» (وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ).

    «قريه» مفهوم گسترده‏اى دارد كه هم شهرها را شامل مى‏گردد و هم روستاها را، هر چند در زبان فارسى معمولى تنها به روستا اطلاق مى‏شود.

    مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از «قريه» در اينجا «انطاكيه» يكى از شهرهاى شامات بوده است.

    از آيات اين سوره بر مى‏آيد كه اهل اين شهر بت پرست بودند و اين رسولان براى دعوت آنها به سوى توحيد و مبارزه با شرك آمده بودند.

    (آيه 14)- سپس قرآن بعد از اين بيان اجمالى و سر بسته، به شرح ماجرا پرداخته، چنين مى‏گويد: «در آن زمان كه دو نفر از رسولان را به سوى آنها فرستاديم، اما آنها رسولان ما را تكذيب كردند، لذا براى تقويت آن دو، شخص سومى ارسال نموديم، آنها همگى گفتند: ما فرستادگان به سوى شما از طرف پروردگاريم» (إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ).

  7. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 15)- اكنون ببينيم آن قوم گمراه در مقابل دعوت رسولان چه واكنشى نشان دادند، قرآن مى‏گويد: همان بهانه‏اى را كه بسيارى از كافران سركش در برابر پيامبران الهى پيش كشيدند مطرح نمودند «آنان (در جواب) گفتند: شما بشرى همانند ما نيستيد و خداوند رحمان چيزى نازل نكرده، شما فقط دروغ مى‏گوييد»! (قالُوا ما أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ).

    اگر بنا بود فرستاده‏اى از طرف خدا بيايد بايد فرشته مقربى باشد نه انسانى همچون ما، و همين را دليل براى تكذيب رسولان و انكار نزول فرمان الهى پنداشتند.

    (آيه 16)- به هر حال اين پيامبران از مخالفت سرسختانه آن قوم گمراه مأيوس نشدند و ضعف و سستى به خود راه ندادند، و در پاسخ آنها چنين «گفتند:

    پروردگار ما مى‏داند كه ما قطعا فرستادگان او به سوى شما هستيم» (قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ).

    (آيه 17)- «و بر عهده ما چيزى جز ابلاغ رسالت بطور آشكار و روشن نيست» (وَ ما عَلَيْنا إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ).

    (آيه 18)- ولى اين كوردلان در برابر آن منطق روشن و معجزات تسليم نشدند، بلكه بر خشونت خود افزودند، و از مرحله تكذيب پا فراتر نهاده به مرحله تهديد و شدت عمل گام نهادند «گفتند: ما شما را به فال بد گرفته‏ايم» وجود شما شوم است و مايه بدبختى شهر و ديار ما! (قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ).

    ممكن است مقارن آمدن اين پيامبران الهى بعضى مشكلات در زندگى مردم آن ديار بر اثر گناهانشان و يا به عنوان هشدار الهى حاصل شده باشد، باز به اين هم قناعت نكردند، بلكه با تهديدى صريح و آشكار نيات شوم و زشت خود را ظاهر ساختند، و گفتند: «اگر از اين سخنان دست برنداريد مسلما شما را سنگسار خواهيم كرد، و مجازات دردناكى از ما به شما خواهد رسيد»! (لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ).

    ممكن است ذكر «عذاب اليم» اشاره به اين باشد كه سنگسار نمودن شما را آنقدر ادامه مى‏دهيم تا مايه مرگ شما شود.

  8. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 19)- اينجا بود كه رسولان الهى با منطق گوياى خود به پاسخ هذيانهاى آنها پرداختند، و «گفتند: شومى شما از خودتان است اگر درست بينديشيد به اين حقيقت واقف خواهيد شد» (قالُوا طائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَ إِنْ ذُكِّرْتُمْ).

    اگر بدبختى و تيره روزى و حوادث شوم محيط جامعه شما را فراگرفته، و بركات الهى از ميان شما رخت بر بسته، عامل آن را در درون جان خود، در افكار منحط و اعمال زشت و شومتان جستجو كنيد، نه در دعوت ما.

    و سر انجام آخرين سخن اين فرستادگان پروردگار به آنان اين بود كه: «شما گروهى اسرافكاريد» (بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ).

    اگر توحيد را انكار كرده، به شرك روى مى‏آوريد، دليل آن اسراف و تجاوز از حق است، و اگر جامعه شما گرفتار سرنوشت شوم شده است سبب آن نيز اسراف در گناه و آلودگى به شهوات است.

    (آيه 20)- مجاهدى جان بر كف! در اينجا بخش ديگرى از مبارزات رسولانى كه در اين داستان به آنها اشاره شده، آمده است، و آن مربوط به حمايت حساب شده و شجاعانه مؤمنان اندك از آنهاست كه در برابر اكثريت كافر و مشرك و لجوج ايستادند و تا سر حد جان از پيامبران الهى دفاع كردند.

    نخست مى‏فرمايد: «و مردى (با ايمان) از نقطه دور دست شهر با سرعت و شتاب (به سراغ گروه كافران) آمد و گفت: اى قوم من! از فرستادگان خدا پيروى كنيد» (وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى‏ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ).

    اين مرد كه نامش را «حبيب نجّار» ذكر كرده‏اند هنگامى كه به او خبر رسيد، در قلب شهر مردم بر اين پيامبران الهى شوريده‏اند، و شايد قصد شهيد كردن آنها را دارند، سكوت را مجاز ندانست، با سرعت و شتاب خود را به مركز شهر رسانيد و آنچه در توان داشت در دفاع از حق فروگذار نكرد.

    تعبير به «رجل» به صورت ناشناخته، شايد اشاره به اين نكته است كه او يك فرد عادى بود، قدرت و شوكتى نداشت، و در مسير خود تك و تنها بود، تا مؤمنان عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در آغاز اسلام كه عده قليلى بيش نبودند سرمشق بگيرند و بدانند حتى يك نفر مؤمن تنها نيز داراى مسؤوليت است و سكوت براى او جائز نيست.

  9. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 21)- اكنون ببينيم اين مؤمن مجاهد به چه منطق و دليلى براى جلب توجه همشهريانش متوسل گشت؟

    نخست از اين در وارد شد: «از كسانى پيروى كنيد كه از شما اجر و مزدى (در برابر دعوت خود) نمى‏خواهند» (اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً).

    اين خود نخستين نشانه صدق آنهاست كه هيچ منفعت مادى در دعوتشان ندارند، نه از شما مالى مى‏خواهند، و نه جاه و مقام، و نه حتى تشكر و سپاسگزارى، و اين همان چيزى است كه بارها در آيات قرآن در مورد انبياى بزرگ به عنوان نشانه‏اى از اخلاص روى آن تكيه شده، تنها در سوره «شعرا» پنج بار جمله «و ما اسئلكم عليه من اجر» تكرار گرديده است.

    سپس مى‏افزايد: به علاوه «اين رسولان (چنانكه از محتواى دعوت و سخنانشان بر مى‏آيد) افرادى هدايت يافته‏اند» (وَ هُمْ مُهْتَدُونَ).

    (آيه 22)- سپس به دليل ديگرى مى‏پردازد و به سراغ اصل توحيد كه عمده‏ترين نكته دعوت اين رسولان بوده است مى‏رود و مى‏گويد: «من چرا كسى را پرستش نكنم كه مرا آفريده است»؟ (وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي).

    فطرت سليم مى‏گويد: كسى شايسته پرستش است كه خالق و مالك و بخشنده مواهب باشد نه اين بتها كه هيچ كارى از آنان ساخته نيست.

    و به دنبال آن هشدار مى‏دهد كه مراقب باشيد «همه شما سر انجام تنها به سوى او باز مى‏گرديد» (وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ).

    يعنى نه تنها سر و كار شما در زندگى اين جهان با اوست كه در جهان ديگر نيز تمام سرنوشت شما در دست قدرت او مى‏باشد، آرى به سراغ كسى برويد كه در هر دو جهان سرنوشت شما را به دست گرفته.

  10. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 23)- و در سومين استدلال خود به وضع بتها پرداخته، و اثبات عبوديت را براى خداوند با نفى عبوديت از بتها تكميل مى‏كند، مى‏گويد: «آيا غير از خداوند معبودانى را انتخاب كنم كه اگر خداوند رحمن بخواهد زيانى به من برساند شفاعت آنها كمترين فايده‏اى براى من نخواهد داشت، و مرا از مجازات او هرگز نجات نخواهند داد» (أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ).

    باز در اينجا از خودش سخن مى‏گويد تا جنبه تحكّم و آمريت نداشته باشد، و ديگران حساب كار خود را برسند.

    (آيه 24)- سپس اين مؤمن مجاهد براى تأكيد و توضيح بيشتر افزود: «هر گاه من چنين بتهايى را پرستش كنم و آنها را شريك پروردگار قرار دهم در گمراهى آشكار خواهم بود» (إِنِّي إِذاً لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ).

    كدام گمراهى از اين آشكارتر كه انسان عاقل و با شعور در برابر اين موجودات بى‏شعور زانو زند و آنها را در كنار خالق زمين و آسمان قرار دهد.

    (آيه 25)- اين مؤمن تلاشگر و مبارز پس از اين استدلالات و تبليغات مؤثر و گيرا با صداى رسا در حضور جمع اعلام كرد: همه بدانيد «من به پروردگار شما ايمان آورده‏ام» و دعوت اين رسولان را پذيرا شده‏ام (إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ).

    «بنابر اين سخنان مرا بشنويد» (فَاسْمَعُونِ). و بدانيد من به دعوت اين رسولان مؤمنم و گفتار مرا به كار بنديد كه به سود شماست.

  11. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره يس [36]

    (آيه 26)- اما ببينيم عكس العمل اين قوم لجوج در برابر اين مؤمن پاكباز چه بود؟ قرآن سخنى از آن به ميان نمى‏آورد، ولى از لحن آيات بعد استفاده مى‏شود كه آنها بر او شوريدند و شهيدش كردند.
    قرآن اين حقيقت را با جمله جالب و سر بسته‏اى بيان كرده، مى‏گويد: «به او گفته شد وارد بهشت شو»! (قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ).

    اين تعبير نشان مى‏دهد كه شهادت اين مرد مؤمن همان، و داخل شدن او در بهشت همان.

    البته روشن است منظور از بهشت در اينجا بهشت برزخى است، چرا كه هم از آيات و هم از روايات استفاده مى‏شود كه بهشت جاويدان در قيامت نصيب مؤمنان خواهد شد همان گونه كه دوزخ نيز در مورد بدكاران چنين است.

    به هر حال روح پاك اين مرد به آسمانها، در جوار قرب رحمت الهى و در نعيم بهشتى، شتافت، و در آنجا تنها آرزويش اين بود كه «گفت: اى كاش قوم من مى‏دانستند» (قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ). و اين چنين مؤمن، عاشق هدايت مردم است و از گمراهى آنان رنج مى‏برد.

    (آيه 27)- اى كاش مى‏دانستند كه: «پروردگارم مرا مشمول آمرزش و عفو خويش قرار داد و در صف گراميان جاى داد» (بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ).

    اى كاش چشم حق بينى داشتند و آنچه را در پشت اين پرده است ببينند يعنى تا اين همه نعمت و اكرام و احترام خدا را بنگرند و بدانند در مقابل اهانتهاى آنها خداوند چه لطفى در حق من فرموده است، اى كاش مى‏ديدند و ايمان مى‏آوردند اما افسوس!

صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •