به گفته قرآن مجيد: «آيا كسانى را كه در برابر قانون خدا به حق و عدالت تسليمند همچون مجرمان قرار دهيم، چگونه حكم مىكنيد؟» (قلم/ 35 و 36) و در جاى ديگر مىفرمايد: «آيا ممكن است پرهيزگاران را همچون فاجران قرار دهيم؟» (ص/ 28) به هر حال تفاوت انسانها در اطاعت فرمان حق جاى ترديد نيست همان گونه كه عدم كفايت دادگاه «مكافات اين جهان» و «محكمه وجدان» و «عكس العملهاى گناهان» براى برقرارى عدالت نيز به تنهايى كافى به نظر نمىرسد، بنابر اين بايد قبول كرد كه براى اجراى عدالت الهى لازم است محكمه و دادگاه عدل عامى باشد كه سر سوزن كار نيك و بد در آنجا حساب شود و گر نه اصل عدالت تأمين نخواهد شد.
بنابر اين بايد پذيرفت كه قبول عدل خدا مساوى است با قبول وجود معاد و رستاخيز، قرآن مجيد مىگويد: «ما ترازوهاى عدالت را در روز قيامت بر پا مىكنيم». (انبياء/ 47) و نيز مىفرمايد: «در روز قيامت در ميان آنها به عدالت حكم مىشود و ظلم و ستمى بر آنها نخواهد شد». (يونس/ 54)
ج- برهان هدف:
بر خلاف پندار ماديين، در جهان بينى الهى، براى آفرينش انسان هدفى بوده است كه در تعبيرات فلسفى از آن به «تكامل» و در لسان قرآن و حديث گاهى از آن به قرب به خدا و يا عبادت و بندگى تعبير شده است: «من جنّ و انس را نيافريدم مگر به اين منظور كه مرا پرستش كنند» و در سايه عبادت و بندگى كامل شوند و به حريم قرب من راه يابند. (ذاريات/ 56) آيا اگر مرگ پايان همه چيز باشد اين هدف بزرگ تأمين مىگردد؟
بدون شك پاسخ اين سؤال منفى است.
بايد جهانى بعد از اين جهان باشد و خط تكامل انسان در آن ادامه يابد، و محصول اين مزرعه را در آنجا درو كند، و حتى در جهان ديگر نيز اين سير ادامه يابد تا هدف نهايى تأمين شده باشد.
خلاصه اينكه تأمين هدف آفرينش بدون پذيرش معاد ممكن نيست و اگر ارتباط اين زندگى را از جهان پس از مرگ قطع كنيم همه چيز شكل معما به خود مىگيرد و پاسخى براى چراها نخواهيم داشت.