(آيه 62)- باز براى شناسايى هر چه بيشتر اين دشمن قديمى خطرناك مىافزايد: «او گروه زيادى از شما را گمراه كرد، آيا انديشه نكرديد»؟! (وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ).
آيا نمىبينيد چه بدبختيهايى شيطان بر سر پيروان خود آورده؟ آيا تاريخ پيشينيان را مطالعه نكرديد تا ببينيد بندگان او به چه سرنوشت شوم و دردناكى گرفتار شدند؟
پس چرا دشمنى را كه امتحان عداوت خود را بارها و بارها داده است جدّى نمىگيريد؟ باز با او طرح دوستى مىريزيد، و حتى او را رهبر و ولى و راهنماى خويش انتخاب مىكنيد.
و به گفته شاعر:
كجا بر سر آيم از اين عار و ننگ-----كه با او به صلحيم و با حق به جنگ؟
(آيه 63)- آيات گذشته بخشى از سرزنشهاى خداوند و گفتگوهاى او را به مجرمان در قيامت بازگو كرد، در اينجا همين معنى را در بخش ديگرى ادامه مىدهد.
آرى! در آن روز در حالى كه آتش سوزان و شعلهور جهنم در برابر ديدگان مجرمان قرار گرفته به آن اشاره كرده خطاب به مجرمان مىگويد: «اين همان دوزخى است كه به شما وعده داده مىشد»! (هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ).
(آيه 64)- پيامبران الهى يكى بعد از ديگرى آمدند و شما را از چنين روز و چنين آتشى بر حذر داشتند، ولى شما همه را به شوخى و مسخره گرفتيد.
«امروز در آن وارد شويد، و با آتش سوزان آن بسوزيد كه اين جزاى كفرى است كه داشتيد» (اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ).