سوره قصص [28]
صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 45

موضوع: سوره قصص [28]

  1. #1
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    سوره قصص [28]

    سوره قصص [28]

    اين سوره در «مكّه» نازل شده و 88 آيه است‏.

    محتواى سوره:

    اين سوره در شرايطى كه مؤمنين در چنگال دشمنان نيرومندى گرفتار بودند، دشمنانى كه هم از نظر جمعيت و تعداد، و هم قدرت و قوت بر آنها برترى داشتند، نازل شده است. اين اقليت مسلمان، چنان تحت فشار آن اكثريت بودند، كه جمعى از آينده اسلام بيمناك و نگران به نظر مى‏رسيدند.

    از آنجا كه اين حالت شباهت زيادى به وضع بنى اسرائيل در چنگال فرعونيان داشت، بخشى از محتواى اين سوره را داستان «موسى» و «بنى اسرائيل» و «فرعونيان» تشكيل مى‏دهد، بخشى كه در حدود نيمى از آيات اين سوره را در بر مى‏گيرد.

    و مخصوصا در آغازش نويد حكومت حق و عدالت را براى مستضعفين و بشارت در هم شكستن شوكت ظالمان را باز گو مى‏كند، بشارتى آرام بخش و قدرت آفرين.

    بخش ديگرى از اين سوره داستان «قارون» آن مرد ثروتمند مستكبر را كه تكيه بر علم و ثروت خود داشت باز گو مى‏كند كه بر اثر غرور، سر نوشتى همچون سر نوشت فرعون پيدا كرد او در آب فرو رفت و اين در خاك.

    و ميان اين دو بخش درسهاى زنده و ارزنده‏اى از توحيد و معاد، و اهميت قرآن، و وضع حال مشركان در قيامت، و مسأله هدايت و ضلالت، و پاسخ به بهانه جوييهاى افراد ضعيف، آمده است كه در حقيقت نتيجه‏اى است از بخش اول و مقدمه‏اى است براى بخش دوم.

    فضيلت تلاوت سوره:

    در حديثى از پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله مى‏خوانيم: «كسى كه سوره قصص را بخواند به تعداد هر يك از كسانى كه موسى را تصديق يا تكذيب كردند ده حسنه به او داده خواهد شد، و فرشته‏اى در آسمانها و زمين نيست مگر اين كه روز قيامت گواهى بر صدق او مى‏دهد».

    بديهى است اين همه اجر و پاداش از آن كسانى است كه اين سوره را مى‏خوانند و مى‏انديشند و برنامه عمل خويش قرار مى‏دهند.

  2. #2
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 1)- «طا، سين، ميم» (طسم). اين چهاردهمين بار است كه با «حروف مقطعه» در آغاز سوره‏هاى قرآن رو به رو مى‏شويم، مخصوصا «طسم» سومين و آخرين بار است.

    در مورد «طسم» از روايات متعددى بر مى‏آيد كه اين حروف علامتهاى اختصارى از صفات خدا، و يا مكانهاى مقدسى مى‏باشد، اما در عين حال مانع از آن تفسير معروف كه بارها بر روى آن تأكيد كرده‏ايم نخواهد بود كه خداوند مى‏خواهد اين حقيقت را بر همه روشن سازد كه اين كتاب بزرگ آسمانى كه سر چشمه انقلابى بزرگ در تاريخ بشر گرديد و برنامه كامل زندگى سعادتبخش انسانها را در بر دارد از وسيله ساده‏اى همچون حروف «الفباء» تشكيل يافته كه هر كودكى مى‏تواند به آن تلفظ كند، اين نهايت عظمت است كه آن چنان محصول فوق‏العاده با اهميتى را از چنين مواد ساده‏اى ايجاد كند كه همگان آن را در اختيار دارند.

    (آيه 2)- و شايد به همين دليل بلا فاصله بعد از اين حروف مقطعه سخن از عظمت قرآن به ميان آورده، مى‏گويد: «اين (آيات با عظمت) آيات كتاب مبين (قرآن) است» (تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ). كتابى كه هم خود روشن است و هم روشنگر راه سعادت انسانها.

    (آيه 3)- قرآن بعد از ذكر اين مقدمه كوتاه وارد بيان سر گذشت «موسى» و فرعون شده، مى‏گويد: «ما به حق بر تو (بخشى) از داستان موسى و فرعون را مى‏خوانيم براى گروهى كه ايمان مى‏آورند» (نَتْلُوا عَلَيْكَ مِنْ نَبَإِ مُوسى‏ وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ).

    آرى! هدف اصلى از اين آيات مؤمنانند و اين تلاوت به خاطر آنها و براى آنها صورت گرفته، مؤمنانى كه مى‏توانند از آن الهام گيرند و راه خود را به سوى هدف در ميان انبوه مشكلات بگشايند.

  3. #3
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 4)- سپس به تفصيل آن پرداخته، مى‏گويد: «فرعون (استكبار و سلطه‏گرى و) برترى جويى در زمين كرد» (إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ).

    او بنده ضعيفى بود كه بر اثر جهل و نادانى شخصيت خود را گم كرد و تا آنجا پيشرفت كه دعوى خدايى نمود.

    به هر حال او براى تقويت پايه‏هاى استكبار خود به چند جنايت بزرگ دست زد.

    نخست: «اهل آن [سر زمين‏] را به گروههاى مختلفى تقسيم نمود» (وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً).

    چرا كه حكومت يك اقليت ناچيز بر يك اكثريت بزرگ جز با برنامه «تفرقه بينداز و حكومت كن» امكان‏پذير نيست! آنها هميشه از «توحيد كلمه» و «كلمه توحيد» وحشت داشته و دارند، آنها از پيوستگى صفوف مردم به شدت مى‏ترسند.

    آرى! فرعون مخصوصا مردم مصر را به دو گروه مشخص تقسيم كرد:

    «قبطيان» كه بوميان آن سر زمين بودند، و تمام وسائل رفاهى و كاخها و ثروتها و پستهاى حكومت در اختيار آنان بود.

    و «سبطيان» يعنى مهاجران بنى اسرائيل كه به صورت بردگان و غلامان و كنيزان در چنگال آنها گرفتار بودند.

    دومين جنايت او استضعاف گروهى از مردم آن سر زمين بود قرآن مى‏گويد: «آن چنان اين گروه را به ضعف و ناتوانى كشانيد كه پسران آنها را سر مى‏بريد و زنان آنها را (براى خدمت) زنده نگه مى‏داشت» (يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيِي نِساءَهُمْ).

    فرعونيان براى تضعيف بنى اسرائيل اين نقشه را طرح كرده بودند كه نسل ذكور آنها را كه مى‏توانست قيام كند و با فرعونيان بجنگد بر اندازند، و تنها دختران و زنان را كه به تنهايى قدرت بر قيام و مبارزه نداشتند براى خدمتكارى زنده بگذارند.

    و در آخرين جمله اين آيه به صورت يك جمع بندى و نيز بيان علت مى‏فرمايد: «او بطور مسلم از مفسدان بود» (إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ).

    طبيعى است افراد برترى جو و خود پرست تنها حافظ منافع خويشند، و هرگز حفظ منافع شخصى، با حفظ منافع جامعه كه نياز به عدالت و فدا كارى و ايثار دارد هماهنگ نخواهد بود، و بنا بر اين هر چه باشد نتيجه‏اش فساد است در همه ابعاد زندگى.

  4. #4
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 5)- در اين آيه و آيه بعد خداوند پرده از روى اراده و مشيت خود در مورد مستضعفان برداشته و پنج امر را در اين زمينه بيان مى‏كند كه با هم پيوند و ارتباط نزديك دارند.

    1- «ما مى‏خواهيم بر مستضعفان زمين منت نهيم» و آنها را مشمول مواهب خود نماييم (وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ).

    2- «و (ما مى‏خواهيم) آنها را پيشوايان قرار دهيم» (وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً).

    3- «و آنها را وارثان (حكومت جباران) قرار دهيم» (وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ).

    (آيه 6)- چهارم: آنها را نيرومند، قوى و صاحب قدرت «و حكومتشان را در زمين پا بر جا سازيم» (وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ).

    5- «و به فرعون و هامان و لشكريانشان آنچه را از آنها [بنى اسرائيل‏] بيم داشتند نشان دهيم» (وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ).

    اين بشارتى است در زمينه پيروزى حق بر باطل و ايمان بر كفر. اين بشارتى است براى همه انسانهاى آزاده و خواهان حكومت عدل و داد و بر چيده شدن بساط ظلم و جور.

    نمونه‏اى از تحقق اين مشيت الهى، حكومت بنى اسرائيل و زوال حكومت فرعونيان بود.

    و نمونه كاملترش حكومت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و يارانش بعد از ظهور اسلام بود.

    و نمونه گسترده‏تر آن ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين به وسيله حضرت مهدى- عج- است.

    البته حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) در آخر كار هرگز مانع از حكومتهاى اسلامى در مقياسهاى محدودتر پيش از آن از طرف مستضعفان بر ضد مستكبران نخواهد بود، و هر زمان شرايط آن را فراهم سازند وعده حتمى و مشيت الهى در باره آنها تحقق خواهد يافت و اين پيروزى نصيبشان مى‏شود.

  5. #5
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 7)- در آغوش فرعون! از اينجا قرآن مجيد، براى ترسيم نمونه زنده‏اى از پيروزى مستضعفان بر مستكبران وارد شرح داستان موسى و فرعون مى‏شود.

    نخست مى‏گويد: «ما به مادر موسى وحى فرستاديم (و الهام كرديم) كه موسى را شير ده و هنگامى كه بر او ترسيدى او را در دريا بيفكن»! (وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ).

    «و ترس و اندوهى به خود راه مده» (وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي).

    «چرا كه ما قطعا او را به تو باز مى‏گردانيم، و او را از رسولان قرار خواهيم داد» (إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ).

    اين آيه كوتاه مشتمل بر دو امر، و دو نهى، و دو بشارت است كه مجموعا خلاصه‏اى است از يك داستان بزرگ و پر ماجرا كه فشرده‏اش چنين است:

    دستگاه فرعون برنامه وسيعى براى كشتن «نوزادان پسر» از بنى اسرائيل ترتيب داده بود، و حتى قابله‏هاى فرعونى مراقب زنان بار دار بنى اسرائيل بودند.

    در اين ميان يكى از اين قابله‏ها با مادر موسى رابطه دوستى داشت- حمل موسى مخفيانه صورت گرفت و چندان آثارى از حمل در مادر نمايان نبود- هنگامى كه احساس كرد تولد نوزاد نزديك شده به سراغ دوست قابله‏اش فرستاد و گفت: ماجراى من چنين است فرزندى در رحم دارم و امروز به محبت و دوستى تو نيازمندم.

    هنگامى كه موسى تولد يافت از چشمان او نور مرموزى درخشيد، و برقى از محبت در اعماق قلب قابله فرو نشست.

  6. #6
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    زن قابله گفت: حتى راضى نيستم مويى از سر او كم شود، با دقت از او حفاظت كن، من فكر مى‏كنم دشمن نهايى ما سر انجام او باشد! قابله از خانه مادر موسى بيرون آمد، بعضى از جاسوسان حكومت او را ديدند و تصميم گرفتند وارد خانه شوند، خواهر موسى ماجرا را به مادر خبر داد، مادر در ميان اين وحشت شديد نوزاد را در پارچه‏اى پيچيد و در تنور انداخت، مأموران وارد شدند در آنجا چيزى جز تنور آتش نديدند! خداوند آتش را براى او برد و سلام كرده است- همان خدايى كه آتش نمرودى را براى ابراهيم سرد و سالم ساخت- دست كرد و نوزادش را سالم بيرون آورد.

    اما باز مادر در امان نبود، چرا كه مأموران در حركت و جستجو بودند.

    در اينجا يك الهام الهى قلب مادر را روشن ساخت به سراغ يك نجار مصرى آمد، نجارى كه او نيز از قبطيان و فرعونيان بود! از او درخواست كرد صندوق كوچكى براى او بسازد.

    شايد صبحگاهانى بود كه هنوز مردم مصر در خواب بودند و هوا كمى روشن شده بود، مادر نوزاد خود را همراه صندوق به كنار رود نيل آورد، پستان در دهان نوزاد گذاشت، و آخرين شير را به او داد، سپس او را در آن صندوق مخصوص كه همچون يك كشتى كوچك قادر بود بر روى آب حركت كند گذاشت و آن را روى امواج نهاد.

    در اخبار آمده: فرعون دخترى داشت كه از بيمارى شديدى رنج مى‏برد، دست به دامن اطبا زد نتيجه‏اى نگرفت، به كاهنان متوسل شد آنها گفتند: كه اى فرعون! ما پيش بينى مى‏كنيم كه از درون اين دريا انسانى به اين كاخ گام مى‏نهد كه اگر از آب دهانش به بدن اين بيمار بمالند بهبودى مى‏يابد! فرعون و همسرش آسيه در انتظار چنين ماجرايى بودند كه ناگهان روزى صندوقچه‏اى را كه بر امواج در حركت بود، نظر آنها را جلب كرد، دستور داد مأموران فورا به سراغ صندوق بروند.

    صندوق مرموز در برابر فرعون قرار گرفت، هنگامى كه چشم همسر فرعون به چشم كودك افتاد، برقى از آن جستن كرد، و همگى مهر او را در دل گرفتند، و هنگامى كه آب دهان اين نوزاد مايه شفاى بيمار شد اين محبت فزونى گرفت.

  7. #7
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 8)- قرآن مى‏گويد: «سپس خاندان فرعون، موسى را (از روى امواج نيل) بر گرفتند تا (سر انجام) دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد»! (فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً).

    و در پايان آيه اضافه مى‏كند: «مسلما فرعون و هامان و لشكريان آن دو خطا كار بودند» (إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُوا خاطِئِينَ).

    چه خطايى از اين برتر كه راه حق و عدالت را گذارده پايه‏هاى حكومت خود را بر ظلم و جور و شرك بنا نموده بودند؟

    و چه خطايى از اين روشنتر كه آنها هزاران طفل را سر بريدند تا «كليم اللّه» را نابود كنند، ولى خداوند او را به دست خودشان سپرد و گفت: بگيريد و اين دشمنتان را پرورش دهيد و بزرگ كنيد!

    (آيه 9)- از اين آيه استفاده مى‏شود كه مشاجره و در گيرى ميان فرعون و همسرش و احتمالا بعضى از اطرافيان آنها بر سر اين نوزاد در گرفته بود، چرا كه قرآن مى‏گويد: «همسر فرعون گفت: اين نور چشم من و تو است، او را نكشيد، شايد براى ما مفيد باشد، يا او را به عنوان پسر انتخاب كنيم»! (وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً).

    فرعون دريافته بود كه اين نوزاد از بنى اسرائيل است و خواهان اجراى قانون جنايت بارش در باره نوزادان بنى اسرائيل در اين مورد شد!

    اما «آسيه» همسر فرعون كه نوزاد پسرى نداشت و قلب پاكش كانون مهر اين نوزاد شده بود در مقابل همه آنها ايستاد و از آنجا كه در اين گونه كشمكشهاى خانوادگى غالبا پيروزى با زنان است او در كار خود پيروز شد.

    و اگر داستان شفاى دختر فرعون نيز به آن افزوده شود دليل پيروزى «آسيه» در اين درگيرى روشنتر خواهد شد.

    ولى قرآن با يك جمله كوتاه و پر معنى در پايان آيه مى‏گويد: «آنها نمى‏دانستند» چه مى‏كنند (وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ).

    آرى! آنها نمى‏دانستند كه فرمان نافذ الهى و مشيت شكست‏ناپذير خداوند بر اين قرار گرفته است كه اين نوزاد را در مهمترين كانون خطر پرورش دهد، و هيچ كس را ياراى مخالفت با اين اراده و مشيت نيست!

  8. #8
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 10)- بازگشت موسى به آغوش مادر: گفتيم مادر موسى (ع) فرزندش را به امواج نيل سپرد، اما بعد از اين ماجرا توفانى شديد در قلب او وزيدن گرفت، نزديك بود فرياد كشد و از جدايى فرزند ناله سر دهد اما لطف الهى به سراغ او آمد.

    چنانكه قرآن مى‏گويد: «قلب مادر موسى از همه چيز (جز ياد فرزندش) تهى گشت، و اگر دل او را (به وسيله ايمان و اميد) محكم نكرده بوديم، نزديك بود اين مطلب را افشا كند» (وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى‏ فارِغاً إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى‏ قَلْبِها لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ).

    (آيه 11)- مادر بر اثر اين لطف پروردگار آرامش خود را باز يافت، ولى مى‏خواهد از سر نوشت فرزندش با خبر شود، لذا مادر موسى «به خواهر او گفت:

    حال او را پى گيرى كن» (وَ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ).

    خواهر موسى دستور مادر را انجام داد «و از دور ماجرا را مشاهده كرد» (فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ). او ديد كه صندوق نجات موسى را فرعونيان از آب مى‏گيرند، از صندوق بيرون آورده در آغوش دارند.

    «در حالى كه آنها (از وضع اين خواهر) بى‏خبر بودند» (وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ).

  9. #9
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 12)- به هر حال اراده خداوند به اين تعلق گرفته بود كه اين نوزاد به زودى به مادرش بر گردد و قلب او را آرام بخشد، لذا مى‏فرمايد: «ما همه زنان شيرده را از قبل بر او تحريم كرديم» (وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ).

    طبيعى است نوزاد شير خوار چند ساعت كه مى‏گذرد، گرسنه مى‏شود، مأموران حركت كردند و دربدر دنبال دايه مى‏گردند، اما عجيب اين كه پستان هيچ دايه‏اى را نمى‏گيرد.

    اين همان تحريم تكوينى الهى بود كه همه دايه‏ها را بر او حرام كرده بود.

    كودك پى در پى گريه مى‏كند و سر و صداى او درون قصر فرعون مى‏پيچد و قلب ملكه را به لرزه در مى‏آورد.

    مأموران بر تلاش خود مى‏افزايند ناگهان در فاصله نه چندان دور به دخترى بر خورد مى‏كنند كه «مى‏گويد: من خانواده‏اى را مى‏شناسم كه مى‏توانند اين نوزاد را كفالت كنند و خير خواه او هستند آيا مى‏خواهيد شما را راهنمايى كنم»؟ (فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ).

    من زنى از بنى اسرائيل را مى‏شناسم كه پستانى پر شير و قلبى پر محبت دارد مأموران خوشحال شدند و مادر موسى را به قصر فرعون بردند، نوزاد هنگامى كه بوى مادر را شنيد سخت پستانش را در دهان فشرد، برق خوشحالى از چشمها جستن كرد.

    وقتى موسى پستان مادر را قبول كرد هامان، وزير فرعون گفت من فكر مى‏كنم تو مادر واقعى او هستى، چرا در ميان اين همه زن تنها پستان تو را پذيرفت! مادر گفت: اى پادشاه! به خاطر اين است كه من زنى خوشبو هستم، و شيرم بسيار شيرين است.

    حاضران اين سخن را تصديق كردند و هر كدام هديه و تحفه گران قيمتى به او دادند.

    آرى! او بايد از شير پاكى همچون شير مادرش تغذيه كند تا بتواند بر ضد ناپاكيها قيام كند و با ناپاكان بستيزد.

  10. #10
    بنیانگذار کانون تفسیر قرآن امیرحسین آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    8,629
    می پسندم
    3,005
    مورد پسند : 3,788 بار در 2,619 پست
    نوشته های وبلاگ
    20
    میزان امتیاز
    274

    RE: سوره قصص [28]

    (آيه 13)- و به اين ترتيب «ما موسى را به مادرش باز گردانديم تا چشمش روشن شود و غم و اندوهى در دل او باقى نماند، و بداند وعده الهى حق است اگر چه اكثر مردم نمى‏دانند» (فَرَدَدْناهُ إِلى‏ أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ).

    (آيه 14)- موسى در طريق حمايت از مظلومان: در اينجا با سومين بخش از سر گذشت پر ماجراى موسى (ع) رو به رو مى‏شويم كه در آن مسائلى مربوط به دوران بلوغ او و پيش از آن كه از «مصر» به «مدين» برود، و انگيزه هجرت او مطرح شده است.

    نخست مى‏گويد: «و هنگامى كه (موسى) نيرومند و كامل شد، حكمت و دانش به او داديم و اين گونه نيكو كاران را جزا مى‏دهيم» (وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‏ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ).

    منظور از اين علم و حكمت، وحى و نبوت نيست، بلكه همان آگاهى و روشن بينى و قدرت بر قضاوت صحيح، و مانند آن است كه خدا به عنوان پاكدامنى و درستى و نيكو كارى به موسى داد.

    (آيه 15)- به هر حال موسى «در موقعى كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد» (وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلى‏ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها).

    اين شهر به احتمال قوى پايتخت مصر بوده است.

    به هر حال موسى وارد شهر شد و در آنجا با صحنه‏اى رو برو گرديد «دو نفر مرد را ديد كه سخت با هم گلاويز شده‏اند و مشغول زد و خورد هستند كه يكى از آنها از شيعيان و پيروان موسى بود و ديگرى از دشمنانش» (فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ).

    هنگامى كه مرد بنى اسرائيلى چشمش به موسى افتاد «از موسى (كه جوانى نيرومند و قوى پنجه بود) عليه دشمنش تقاضاى كمك كرد» (فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ).

    موسى (ع) به يارى او شتافت تا او را از چنگال اين دشمن ظالم ستمگر كه بعضى گفته‏اند يكى از طباخان فرعون بود و مى‏خواست مرد بنى اسرائيلى را براى حمل هيزم به بيگارى كشد نجات دهد «در اينجا موسى مشتى محكم بر سينه مرد فرعونى زد اما همين يك مشت كار او را ساخت و بر زمين افتاد و مرد» (فَوَكَزَهُ مُوسى‏ فَقَضى‏ عَلَيْهِ).

    بدون شك موسى قصد كشتن مرد فرعونى را نداشت لذا بلا فاصله موسى «گفت: اين از عمل شيطان بود، چرا كه او دشمن گمراه كننده آشكارى است» (قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ).

    او مى‏خواست دست مرد فرعونى را از گريبان بنى اسرائيلى جدا كند، هر چند گروه فرعونيان مستحق بيش از اين بودند، اما در آن شرايط اقدام به چنين كارى مصلحت نبود.

صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •